اداد (ایزد)
هَدَد (اوگاریتی: 𐎅𐎄)، ادَد (اکدی: dIM 𒀭𒅎)، معادل خدای سومری ایشکور، خدای طوفان و باران در ادیان کنعانی، شام باستان و بینالنهرین بود. خاستگاه و کانون فرقه هدد در هزاره سوم پیش از میلاد در شهر حلب (در سوریه) بود.[۱] از آنجا هدد توسط عموریها به بینالنهرین معرفی شد که به عنوان خدای اکدی (آشوری-بابلی) «ادد» شناخته شد. بعدها، پرستش هدد با تغییر نام یا افزودن عنوانهای دیگر مانند «بعل هدد» و «رمان-هدد» شکل گرفت. گاو نر حیوان نمادین او بود. در شمایلنگاری او با ریش ظاهر میشود.[۲][۳] اغلب چماق یا صاعقه در دست دارد و شاخ گاونر بر سر دارد.[۴][۵] هدد با خدای یونانی زئوس، خدای رومی ژوپیتر و همچنین بیل بابلی برابر بود.
هدد/ادد | |
---|---|
خدای آبوهوا، طوفان، آذرخش و باران | |
اقامتگاه | آسمان |
نماد | صاعقه، گاو نر، شیر |
اطلاعات شخصی | |
والدین | |
خواهر و برادر | کیشار، اینانا |
همسر | هپات (در سوریه باستان)
|
فرزندان | گیبیل یا گررا |
همتایان | |
همتای یونانی | زئوس |
همتای رومی | ژوپیتر (ژوپیتر دولیچنوس) |
همتای کنعانی | بعل |
همتای مصری | حوروس |
همتای هوری | تشوب |
چرخه بعل یا حماسه بعل مجموعهای از داستانها درباره بعل کنعانی است که به آن هدد نیز گفته میشده. این اسطوره بین ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ قبل از میلاد نوشته شدهاست و در حفاری شهر باستانی اوگاریت، در سوریه امروزی دوباره کشف شد.[۶]
خدای طوفان ادد و خدای خورشید شمش مشترکاً خدایان حامی وخشورها و پیشگوییها در بین النهرین شدند.[۷]
نام
ویرایشنام ادَد در بینالنهرین، از نام اصلی این خدا در فرهنگهای شمالی سوریه باستان، «هَدَد» گرفته شدهاست. از نظر ریشهشناسی، این نام را میتوان به ریشه سامی *hdd متصل کرد[۸] که احتمالا توصیفی از عمل «رعد و برق»، برجستهترین تجسم عملکرد خدای آبوهوا در هنگام طوفان، است.[۹] در خط میخی حرف «ه» را حذف میکردند و به جای آن، حرف «الف» را مینوشتند. یعنی ادَد همان نام هَدَد در نسخه اکدی یا بینالنهرینی است.[۱۰]
بعدها از این معنای زبانی، در جنوب سوریه با نام مستعار «رَمان» یا «رَمون»، به معنای «تندر» توسعه یافت.[۱۱] احتمالا منشا ترکیب نام «هدد-رمان» که در پادشاهی آرام-دمشق در هزاره اول پیش از میلاد کاربرد داشته، همین است.[۱۲] برخی این نسخه را تاثیر زبانهای بینالنهرین میدانند که پس از گسترش پرستش ادد در شرق، به منطقه شام غربی بازگشت.[۱۳]
در خط میخی که توسط بسیاری از زبانهای منطقه استفاده میشده، نام ادد با همان علامت لوگوگرام dIM 𒀭𒅎 که ایشکور (خدای طوفان سومری) را در جنوب تعیین میکرد، شناسایی میشد.[۱۴]
شخصیت و شمایلنگاری
ویرایششخصیت
ویرایشدر دنیای باستان، خدای آبوهوا مسئول بارندگی و درنتیجه حاصلخیزی خاک و محصولات زراعی بود؛ از این نظر هدد خدایی بود که برکت حاصلخیزی زمین را به ارمغان میآورد. غیبت هدد - چه بر تصمیم خودش باشد و چه در اثر آسیبی که به او وارد شده - بهمعنای نبود باران و خشکسالی بود. هدد توانایی قابل توجهی در اعمال مجازات داشت و این عملکرد او در بسیاری از کتیبههای تهدید و نفرین در مورد مجازاتی که بر گناهکاران اعمال خواهد کرد، منعکس شدهاست.[۱۵] در حالی که او میتوانست حاصلخیزی را به عمل آورد، از طریق رعد و برق و بادهای شدید میتوانست باعث ویرانی و نابودی نیز شود؛ بههمین دلیل بیداری او تهدیدی برای جامعه بشری محسوب میشد.[۱۶]
به گفته آلبرتو گرین، توصیف هدد که از دوره کاسیان و در منطقه ماری آغاز میشود، بر شخصیت ویرانگر و طوفانی او و نقش او به عنوان یک خدای جنگجوی مهیب تاکید میکند؛[۱۷] برخلاف شخصیت صلحآمیز و شبانیتر خدای طوفان سومری ایشکور.[۱۸] بهدلیل شرایط اقلیمی متفاوت در بینالنهرین نسبت به شام باستان - مانند کمبود نسبی بارندگی و اتکای اصلی کشاورزی به آبیاری از طریق رودهای دجله و فرات - عملکرد اصلی ادد در بینالنهرین، مانند کارکردهای خدای طوفان (ایشکور) قبل از او بود؛ مانند حاصلخیزی زمین از طریق آبها، با تاکید بر آبهای منابع زیرزمینی.[۱۹][۲۰]
هدد علاوه بر خدای آبوهوا، خدای قانون، نگهبان سوگندها و همچنین خدای پیشگویی (هاروسپکس) نیز بود.[۲۱] در این نقشها معمولا با خدای خورشید شمش، همراه بود.[۷]
شمایلنگاری
ویرایشاولین تصاوير شناختهشده از هدد در شمال سوریه، گاو نر و ویژگی بارز آن، یک جفت شاخ است. با این حال هدد تنها خدایی نبود که با این نماد شناخته میشد، خدایان اجدادی، ال و داگون نیز توسط گاو نر نمایش داده میشدند. به نظر میرسد که این حیوان مهم و چشمگیر در فرهنگ بشری، به عنوان نمادی از الوهیت عمومی در کنار قدرت و باروری بودهاست. در نقشهای برجسته، هدد به صورت مردی ریشدار به تصویر کشیده شده، تاجی از شاخ بر سر دارد و معمولا روی گاو نر ایستاده یا یکی از پاهایش را برروی گاو قرار دادهاست.[۲۲] گاهی گاو در کنار او ظاهر میشود و نه زیر پایش. او در یک دست، سلاحی را به سمت پایین گرفته که به نظر میرسد پشت آن یک چنگال دوشاخه به شکل صاعقه است. گاهی شمشیر کوتاهی در کمربند پهن او بیرون میزند. در برخی معابد، هدد سوار بر ارابه جنگی با سلاحهای جنگی خود ظاهر شد. به نظر میرسد که این نمایندگی مخصوص درخواست کمک از او برای پیروزی در نبرد است.[۲۳][۲۴]
در طول انتقال بین پرستش ادد و خدای سومری ایشکور، در هزاره سوم پیش از میلاد، ادد گاهی سوار بر شیر-اژدهای بالدار، در هنرهای بینالنهرینی ظاهر میشود.[۲۵] در زمان سلسله سارگون، ادد از نظر نمادشناسی با یک اژدهای بالدار مرتبط بود، اما این ارتباط تقریبا در اوایل دوره بابلی ناپدید شد.[۲۶] گاری و شلاقی که ادد را نشان میداد، به مرور زمان با صلاحی به شکل رعد و برق جایگزین شد؛ نمادی که از شام سرچشمه میگرفت.[۲۷]
توسعه تاریخی
ویرایشدر یافتههای باستانشناسی، از منشا پرستش هدد اطلاعی در دسترس نیست. شیوه اصلی برای جستجوی ریشههای پرستش خدای آبوهوا، یافتن نماهای بصری است که از دورههای بعدی درباره او شناخته شدهاست؛ مانند توصیف گاو نر یا رعد و برق. هرچند که تصاویر گاو نر و شاخ گاو در هنرهای دوره نوسنگی و مسسنگی کشف شده، اما همانطور که در هنر دورههای بعدی نیز مشاهده میشود، این تصاویر لزوما خدای آبوهوا را منعکس نمیکنند، بلکه بهطور کلی تصاویر خدایان ارشد را نشان میدهند.[۲۸] نظریه پذیرفتهشده این است که ریشه پرستش خدایان طوفان - چه بهطور عام و چه بهطور خاص هدد - در دوران ماقبل تاریخ، بهویژه در مناطقی که باران و طوفان همراه با رعد و برق رایج بوده (مانند شام باستان)، است. با آغاز کشاورزی در دوره نوسنگی، این نقش اهمیت بیشتری یافت. بارندگی متغیر طبیعی اصلی بود که محصولات کشاورزی را در جامعه بشری تحتتاثير قرار میداد. طوفان همراه با بادهای شدید، رعد و برق و قابلیتهای مخرب آن، باید تخیل انسانها را برمیانگیخت.[۲۹]
اولین گواهی مکتوبی که در آن به هدد اشاره شده، در ایالت شهر باستانی ابلا (شمالغربی سوریه)، در عصر برنز (۲۵۰۰ پیش از میلاد) یافت شدهاست.[۳۱][۸] در ابتدا هدد خدای محلی که آینش منطقهای بود، محسوب میشد. با این که در متون آیینی ابلا از هدد یاد میشود، اما بدیهی است که مرکز اصلی پرستش او در ابلا نبوده؛ خدای ارشد پانتئون ابلا، داگون - که به عنوان پدر هدد شناخته میشود - بودهاست؛ در واقع مرکز اصلی پرستش هدد در حلب قرار داشته. با ظهور پادشاهی یمحاضی که حلب مرکز آن بوده، هدد از حلب در سراسر سوریه نفوذ پیدا کرد. در این دوره حلب «سرزمین هدد» نامیده میشده.[۳۲] معبد اصلی او بر روی تپه ارگ در مرکز شهر قرار داشت که از قرن ۲۴ پیش از میلاد تا حداقل قرن ۹ پیش از میلاد، مورد استفاده قرار میگرفته.[۳۳][۳۴] لقب «محبوب هدد» از القاب حاکمان یمحاضی بود.[۳۵]
مهاجرت قبایل عموری از ماری به شرق بینالنهرین، در پایان هزاره سوم پیش از میلاد، منجر به توزیع گسترده پرستش هدد در بینالنهرین شد. در این دوره، نسخهای بینالنهرینی از این خدا بهوجود آمد که به نام «ادَد» شناخته میشد و نقشهایی از اساطیر سومری را جذب میکرد.[۳۶] برخلاف عبادت هدد در منطقه سوریه، در بابل و آشور، ادد به عنوان خدای ارشد (در بابل مردوک و در آشور خدای آشور) شناخته نمیشد؛ بلکه ادد جایگاه پایینی در پانتئون بینالنهرینی داشت. در فهرستهای خدایان بابلی و آشوری، ادد در جایگاه پس از خدای ماه سین و خدای خورشید شمش قرار داشت؛[۳۷] در حالی که در شمال، هدد به همراه داگون در راس پانتئون قرار داشتند. به نظر میرسد که دلیل اصلی این جایگاه متفاوت، شرایط جغرافیایی متفاوت بینالنهرین نسبت به منطقه شام باستان بوده؛ مانند کمبود نسبی بارندگی و اتکای اصلی کشاورزی به آبیاری از طریق دورهای دجله و فرات.[۳۸]
گسترش امپراتوری هوریها از فلات ارمنستان تا شمال شام، در قرن هفدهم پیش از میلاد، منجر به تغییر دیگری در پرستش هدد شد. از این دوره به بعد روند ادغام پرستش هدد با تشوب (خدای طوفان هوری) مشهود است. در حلب فرقه هدد به فرقه تشوب تبدیل شد و همسر او با الهه هوری هپات، ادغام شدند.[۳۹] این روند با تاسیس امپراتوری میتانی شتاب بیشتری گرفت. این پادشاهی منطقه وسیعی را در شمال شام - از شمال غربی ایران در شرق تا سواحل دریای مدیترانه در غرب - را تحت کنترل داشت. در این دوره پرستش تشوب به عنوان نسخهای از هدد در کل منطقه پادشاهی برجسته بود.[۴۰] ادغام هویت بین هدد و تشوب زیرساختی را برای تغییرات در پانتئون هیتیها از اواسط هزاره دوم پیش از میلاد تا فروپاشی آن در قرن ۱۲ پیش از میلاد تشکیل داد. هیتیها در یک فرآیند تلفیقگرایی گسترده، عناصری را از تعدادی ادیان در منطقه زندگی خود پذیرفتند؛ هم از آناتولی، هم از هندواروپاییها، و تا حد زیادی از هوریها. این تلفیقگرایی، باعث شد تشوب در شکل ادغام شده خود با هدد، رئیس پانتئون هیتی بشود. اگرچه در بیشتر اسناد هیتی به نام اصلی هدد اشاره نشدهاست، اما از محتوای توصیفات و عبادات هیتی، مشخص میشود که منظورر هدد است.[۴۱] با وجود اینکه هدد در اثر تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه دستخوش دگرگونیهای فراوانی شد، اما عبادت هدد، مانند عبادت اصلی هزاره سوم پیش از میلاد او باقی ماند.
در همین دوره، عبادت هدد در مناطق سواحلی مدیترانه - از شمال اوگاریت تا جنوب قلمرو شهرهای کنعانی - برقرار شد. شواهدی از فرقه هدد در اسناد اوگاریتی و در متون معروف به «چرخه بعل» یافت میشود. در متون اوگاریتی و کنعانی از هدد در موارد متعددی با عنوان «بعل هدد» یا به تنهایی «بعل» یاد شدهاست. بعل عنوانی به معنای «مالک» یا «ارباب» است که هرچند به خدایانی به غیر از هدد نیز اطلاق میشده، ولی اکثر محققان موافق هستند که بعل در متون اوگاریتی-کنعانی، با خدای طوفان و باروری هدد و مظاهر محلی او مرتبط بوده؛[۴۲] در اوگاریت بعل لقب هدد بود، اما با گذشت زمان این لقب به نام خدا و هدد به لقب یا صفت این خدا تبدیل شد.[۴۳] از کنعان پرستش بعل (هدد) در سرتاسر مدیترانه به دنبال امواج استعمار فنیقیها در اوایل هزاره اول پیش از میلاد به مصر نیز گسترش یافت.[۴۴] در منابع مصری از این خدا با عنوان «بعل زفون» یاد میشود که با خدایان مصری ست یا حوروس برار بوده.[۴۵][۴۶]
دقیقا مشخص نیست که تفاوت بین پرستش بعل-هدد در اوگاریت و عبادت او در شهرهای فنیقی در جنوب تا سواحل مدیترانه کنعان چیست؛ با این حال شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد که فرقه یکسان است. اکثر محققان معتقدند که منشا پرستش بعل در فرهنگ فنیقی، آیین هدد در سوریه باستان است که در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد به نام بعل تثبیت شد. همچنین این احتمال وجود دارد که تغییر نام هدد به بعل در چارچوب مبارزه سیاسی بین نخبگان منطقه صورت گرفته باشد، اگرچه هیچ مدرک ملموسی در این مورد وجود ندارد.[۴۷]
در عصر آهن، با فروپاشی پادشاهیهای بزرگ در قرن ۱۲ پیش از میلاد، به ویژه فروپاشی امپراتوری هیتیها، بازگشت به پرستش هدد به نام اصلی او در میان پادشاهی آرامی و ممالک سوری-هیتی در شمال شام و جنوب آناتولی مشهود است. این روند با حفظ عبادت او در نامهای تشوب، ادد و بعل نیز همراه بوده. بهنظر میرسد که در این مناطق، در هر فرهنگی پرستش خدای آبوهوا صورت میگرفته، اما به زبانی متفاوت و با نامی متناسب با آن زبان. اگرچه در این دوره حلب اهمیت استراتژیک خود را از دست داد، اما آشکار است که اهمیت آیینی خود را حفظ کردهبود؛ عمدتا به این دلیل که مرکز فرقه هدد بود. یکی دیگر از مراکز اصلی فرقه هدد در عصر آهن، در پادشاهی آرام-دمشق وجود داشت؛ در آنجا هدد را «رَمان» (رعدگر) مینامیدند. او معبدی به نام بیت-رمان در دمشق داشت.[۴۹][۵۰] اگرچه این معبد در حفاریها یافت نشده، اما در محل معبد ژوپیتر در شهر، یک کتیبه آرامی وجود دارد که ممکن است لایههای پیشین را منعکس کند که کشف نشدهاست. معابد هدد-رمان همچنین در مکانهای دیگری در منطقه مرزی پادشاهی آرام-دمشق یافت شدهاست. در سایت بیت صیدا (که احتمالا متعلق به پادشاهی آرامی بوده) سنگ یادبودی پیدا شده که شامل نقش برجستهای از خدایی با شاخ و مسلح به شمشیر است. نظرات در مورد هویت این خدا متفاوت است؛ ممکن است این نقش هدد یا خدای ماه سین را به تصویر کشیده باشد.[۵۱]
فتح منطقه شام شمالی، چه توسط امپراتوری بابلی نو، و چه توسط امپراتوری هخامنشی، هیچ تغییر اساسی در پرستش هدد ایجاد نکرد؛ احتمالا بهدلیل خودمختاری مذهبی که این فرهنگها در اداره امپراتوری اعمال میکردند؛ با این حال از دوره هلنیستی به بعد، روند ادغام مجدد ایزدان محلی سوریه با پانتئون خدایان یونانی و رومی مشهود است. در دوره هلنیستی و رومی، پرستش خدای طوفان همچنان ادامه داشت؛ با همان نقوش بصری، اما با نامهای جدیدی مانند زئوس و ژوپیتر (خدایان حامل برخی از صفات خدای طوفان). آخرین شواهد پرستش هدد به این نام، از شهر هیراپولیس در قرن چهارم پیش از میلاد برمیآید. نام مستعار هدد به تدریج به نام مستعار ادودوس تغییر کرد. با ادغام هدد در پانتئون خدایان هلنیستی و رومی، در واقع آیین منحصر به فرد او متوقف شد و هرگز بازنگشت.[۵۳]
ادد در بینالنهرین
ویرایشپرستش ادد در بینالنهرین، در اصل یک آیین وارداتی از فرهنگهای سامی شمالغربی به دین بینالنهرینی بود. خدای طوفان بینالنهرینی دین سومری قبل از دوره سارگونی، ایشکور بود. قدیمیترین اشارهها به ایشکور به اواسط هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. در دوره اوروک، مرکز پرستش ایشکور در شهر کارکار قرار داشت.[۵۴] نام ایشکور در فهرست خدایان یافت شده در شوروپاک ظاهر میشود، اما نسبت به سایر خدایان اهمیت کمتری داشته. شاید به این دلیل که باران و طوفان در سومر کمیاب بوده و کشاورزی در آنجا به آبیاری بستگی داشتهاست. همچنین خدایان انلیل و نینورتا نیز دارای ویژگیهای خدای آبوهوا بودند، که نقش متمایز ایشکور را در دین سومری کاهش میداد. همین باعث شد که ایشکور در اساطیر سومری گاهی به عنوان دستیار یا همراه این خدایان برجستهتر، ظاهر شود.[۵۵] همچنین نامهای تئوفوریک نشان میدهد که محبوبیت خدای آبوهوا در بینالنهرین، تنها در دورههای بعدی، تحت نام اکدی افزایش یافتهاست.[۵۶]
گسترش اصلی فرقه ادد در پی مهاجرت قبایل عموری به بینالنهرین در اواسط هزاره سوم پیش از میلاد و ادغام فرهنگ سامی غربی در فرهنگ سومری در جنوب بین النهرین، رخ داد.[۵۷] در دوره سارگونی، فرآیند آمیختگی بین ایشکور سومری و ادد سامی بهوجود آمد.[۵۸][۵۹] بهنظر میرسد که در دورهی سلسله سوم اور، یافتن تمایز بین ایشکور و ادد غیرممکن بوده.[۶۰]
درحالی که متون شمالی بر شخصیت خیرخواه خدای آبوهوا به عنوان بارانآور تأکید میکردند، در جنوب او اغلب با پدیدههای آب و هوایی مخرب مانند طوفانهای گرد و غبار همراه بود؛[۶۱] اگرچه حتی در آنجا به او اعتبار میدادند که رشد گیاهان را در مناطقی که آبیاری نمیکردند، ممکن میکرد.[۶۲]
در فضای آشوری
ویرایشواضحترین شواهد فرآیند جذب ادد در آشور، ظهور او در نامهای تئوفوریک پادشاهان آشوری است. اولين آنها شمشی-ادد یکم، در قرن ۱۹ پیش از میلاد بود. هرچند که جانشین او ایشمه-داگان یکم، نام ادد را در نام خود نداشت.[۶۳] حضور دیگر ادد، در مراسم نامگذاری سالها در تقویم آشوری بود؛ در تقویم آشوری هر سال به نام یکی از شخصیتهای مهم پادشاهی نامگذاری میشد و در اسناد مربوط به این مراسم، آشور (ایزد) و ادد با هم به عنوان خدایانی ظاهر میشوند که در حضورشان نام سال اعلام میشده. معبد ادد در شهر آشور، یکی از معبدهای مهم پادشاهی محسوب میشد. بعدها این معبد به یک معبد دوگانه وقف شده به ادد و انو تبدیل شد.[۶۴] دانیل شومر پیشنهاد میکند که جفت شدن این دو خدا بر اساس این دیدگاه رایج بود که آنها پدر و پسر هستند.[۶۵] در منابع آشوری او ارتباط نزدیکی با لشکرکشیهای شاهان داشت؛ در مراسم مذهبی قبل از رفتن به جنگ، جایگاه ادد در کنار خدای جنگجو نینورتا برجسته بود.[۶۶] در نقوش برجسته آشوری، نینورتا و ادد با هم بر روی یک ارابه جنگی در راه نبرد نشان داده شدهاند.[۶۷]
مرکز عبادت ادد در امپراتوری آشوری نو، در هزاره اول پیش از میلاد، در شهر کربیل در انتهای شمالی پادشاهی بود. بیان این مطلب را میتوان در مجسمه شلمنسر سوم یافت که در شهر کلاه (پایتخت آشور در زمان او) با تقدیم به «ادد کربیل» یافت شده و احتمالا قرار بوده در آنجا قرار داده شود.[۶۶]
در فضای بابلی
ویرایشادد، ای پروردگار فراوانی، نوشنده آسمانها و زمین، مرا یاری کن و باران آسمانها را از او دریغ کن، (و) سرچشمه چشمهها را از او دریغ کن، خواهش میکنم سرزمینهایش را با کمبود و قحطی و رعد و برق ویران کن. به شدت به شهرهایش بپردازد و سرزمینش را با سیل به ویرانه تبدیل کند.
در قرن ۱۸ پیش از میلاد، در جنوب بابل، حمورابی پادشاه عموری تبار، به قدرت رسید. او به معرفی فرقه ادد به پانتئون بابلیها کمک کرد. در امپراتوری بابل کهن، ادد در فهرست «خدایان بزرگ» قرار میگرفت و معابدی به افتخار او در شهرهای مختلف مانند لارسا و ایسن ساخته شد. بهنظر میرسد که در این دوره ادد، سین و شمش احتمالا بهعنوان خدایان سهگانه با پیوندی خاص، خدایان اجرام آسمانی در نظر گرفته میشدند. همچنین در قراردادهای سیاسی بینالمللی با هم به عنوان ضامن ظاهر میشدند؛ گاهی اوقات تحت عنوان «ادد آسمانها».[۶۸] قوانین مقبره حمورابی، که بهعنوان یکی از قدیمیترین قوانین حقوقی کامل در تاریخ بشریت شناخته میشود، با هشداری به کسانی که تلاش میکنند به وضعیت آن آسیب برساند، پایان مییابد؛ این اخطار روشن میکند که ادد چه مجازاتهایی را برای کسی که سنگ قبر را خراب میکند، در نظر خواهد گرفت. این احتمالا نشان دهنده استقرار ادد در عبادتهای مذهبی بابل است.[۶۹]
از نیمه اول هزاره دوم پیش از میلاد، شواهد پرستش ادد کاهش یافت. اما در دوره امپراتوری بابلی نو، در نیمه هزاره اول پیش از میلاد، و زمانی که بابلیها قلمروهای امپراتوری آشور را تصرف کردند، پادشاه نبوکدنصر دوم در شهر بابل و همچنین در شهرهای دیگر معبدی برای ادد بنا کرد؛ اگرچه معلوم است که ادد تابع خدای ارشد بابلی، مردوک بودهاست. در این دوره، کانون عبادت ادد در معبد او در شهر زبان، در شمالشرقی پادشاهی قرار داشت.[۷۰]
در طول دوره پارسی در سده های ۶ تا ۴ پیش از میلاد، آیین ادد در مناطقی که قبلا در آنجا برگزار میشد، به عنوان بخشی از سیاستهای آزادی مذهبی امپراتوری هخامنشیان حفظ شد.[۷۱] حتی در عصر هلنیستی، زمانی که خدایان طوفان در خاور نزدیک باستان در پانتئون هلنیستی ادغام شدند، آیین ادد حداقل در بابل برقرار بود،[۷۲] که تا در دوران امپراتوری اشکانیان تا قرن سوم میلادی نیز همین گونه باقی ماند.[۷۳] بخشی از پرستش خدایان بینالنهرین تا قرن چهارم قبل از میلاد در مقیاس بسیار پایین ادامه داشت، اما بهنظر میرسد که اکثریت خدایان سامی در شکل جذب شده خود در پانتئون رومی باقی مانده بودند یا بهطور کلی آیینشان متوقف شدهبود.[۷۴]
معاشرت با پانتئونهای بینالنهرینی
ویرایشایشکور به طور مداوم بهعنوان پسر آنو در نظر گرفته میشده[۵۶] اما برخی متون ادبی ممکن است به جای آنو به انلیل بهعنوان پدرش اشاره کنند؛ این دیدگاه کمتر رایج بود و در هیچ منبع بعدی از دوره بابلی کهن تایید نشدهاست.[۵۶] به عنوان بخشی از فرآیند جذب ادد در پانتئون بینالنهرینی، ادد بهعنوان پسر یکی از خدایان اجدادی در این فرهنگها (مانند آنو پدر ایشکور) توصیف شد.[۷۵]
در متون دیگر، ادد/ایشکور گاهی پسر خدای ماه ننا/سین توسط نینگال و برادر اوتو/شمش و اینانا/ایشتار است. در یک اسطوره بابلی، بلتایلی خواهر ادد نامیده میشود که انلیل از طریق او به دنبال آرام کردن ادد است.[۷۶]
همسر ادد/ایشکور (هم در متون سومری اولیه و هم در متون بسیار متاخر آشوری) الهه غلات، شالا/مدیمشا بود که گاهی با داگون نیز مرتبط بودهاست. پرستش شالا و ادد بهعنوان یک زوج در آشور و بابل در دورههای زمانی متعدد گواهی شدهاست.[۷۷] معبد آشوری ادد و شالا بر اساس سندی از سلطنت آشور-ناصیر-پال دوم در کالح قرار داشت.[۷۸] سایر مکانهایی که شالا در کنار ادد پرستش میشد عبارتند از: نینوا، کربائل، اکالاتوم، اوراکا و سوهو.[۷۹] آهنگی از کتابخانه آشوربانیپال که به صورت اول شخص نوشته شدهاست، شالا/مدیمشا خود را همسر صالح ادد/ایشکور معرفی میکند.[۸۰] شالا و ایشکور دومین زوج الهی هستند که در کتیبههای مهر استوانهای سیپار پس از آیا و شماش مورد استناد قرار میگیرند.[۸۱] با این حال، هیچ گواهی از شالا از هزاره سوم پیش از میلاد شناخته شده نیست؛[۸۲] فرض بر این است که او به احتمال زیاد در بخش شرقی بینالنهرین علیا[۸۳] و در دوره بابلی کهن سرچشمه گرفتهاست.[۸۴] در حلب و احتمالا منطقه فرات میانی، همسر خدای آب و هوا، هدد، الهه هپات بود.[۸۵]
اسطورههای بینالنهرین
ویرایشبر خلاف خدای طوفان در فرهنگهای سامی غربی، ادد در اسطورههای بینالنهرینی به عنوان یک شخصیت اصلی ظاهر نمیشود، اما نقش دوگانه او به عنوان نابودگر با طوفان و برکت دهنده زمین با باران برجسته است.
این نقش ادد به طور کامل در یک سرود بابلی، بیان شدهاست. در این اسطوره، شورای خدایان به انلیل اطلاع میدهد که ادد رفتاری وحشیانه دارد و با طوفانهای خود زمین را ویران میکند. به همین دلیل از انلیل خواسته میشود که مداخله کند. انلیل، خواهر ادد، بلات-ایلی را برای این ماموریت استخدام میکند. بقیه داستان تکهتکه است و صحنه بعدی ملاقاتی بین خود انلیل و ادد را توصیف میکند. انلیل از ادد میخواهد که به دعاهای پادشاه (که نامش ذکر نشده) گوش دهد تا زمین را با باران برکت دهد و دشمنان شاه را تسلیمش کند. پس از اینکه ادد به اعمال خود ادامه داد، شورای خدایان به ادد روی میآورند و به او یادآوری میکنند که انلیل قبلا کنترل زمین و انسان را به او واگذار کردهاست. پایان داستان باقی نمانده است، اما محققان آن را مشابه داستان های قبلی سومری میدانند که هدف آن ستایش دعاهای پادشاه یا ستایش خدای ادد و مقام او است.[۸۶]
در اسطوره طوفان گیلگمش، پس از این که انلیل تصمیم به نابودی نسل انسانها میگیرد، ادد یکی از مسئولین اصلی آوردن سیل بزرگ بر روی زمین با استفاده از طوفان و باران است.
هدد در اوگاریت
ویرایشهدد در مذهب اوگاریتی، پروردگار آسمان است، که کنترل خاصی بر باران و رویش محصولات زراعی دارد. او همچنین صاحب باروری و حافظ حیات و رشد است. غيبت او باعث خشکسالی، گرسنگی و آشوب میشود. از هدد در متون اوگاریتی اکثرا به صورت «بعل» نام برده میشده. بعل عنوانی به معنای «سرور» یا «مالک» است که در زبانهای سامی شمالغربی به خدایان مختلف، بهجز هدد نیز اطلاق میشده.[۴۲] به احتمال زیاد، بعل در ابتدا بهعنوان لقبی برای هدد شکل گرفته بود، اما در میانه هزاره دوم پیش از میلاد، نام اصلی او در سواحل مدیترانه شد.[۸۷] نام اصلی، هدد (یا بهشکل هدو)، همچنان مورد استفاده قرار میگرفت، اما ثانویه بود، و به گونهای عمل میکرد که گویی یک لقب است.[۸۸]
محققان پیشنهاد کردهاند که با افزایش اهمیت فرقه هدد، نام واقعی او برای کسانی جز کاهن اعظم که نتوانستند با صدای بلند نام را تلفظ کنند بسیار مقدس تلقی میشد، پس به جای آن از نام مستعار بعل به معنای ارباب استفاده میکردند؛ همانگونه که بابلیها از عنوان بیل برای مردوک استفاده میکردند. با این حال اقلیتی معتقدند که بعل یک خدای بومی کنعانی بوده که آیینش با جنبههایی از خدای بینالنهرینی ادد، جذب شدهاست.[۸۹] صرف نظر از رابطه اصلی آنها، در هزاره اول پیش از میلاد، این دو متمایز بودند؛ هدد توسط آرامیها و بعل توسط فنیقیها و سایر کنعانیها پرستش میشد.[۸۹] در مقابل، در حالی که «بعل» بهعنوان لقب خدای آبوهوا در شرق تا ایمار عمل میکرد، هرگز نام اصلی او در داخل سوریه نشد.[۸۸]
اسطوره اوگاریتی
ویرایشاسطوره چرخه بعل یافتشده در اوگاریت، اطلاعات زیادی را درباره بعل-هدد در اختیار دارد.[۹۰]
طبق این اسطوره، خدای برتر ال، در کوه لیل - جایی که مجمع خدایان با هم ملاقات میکنند - ساکن است. در آغاز روايت، به نظر میرسد که بین ال و بعل خصومتی وجود دارد. ال یکی از پسرانش به نام یم را به عنوان پادشاه خدایان منصوب میکند و نام یم را به «عزیز ال» تغییر میدهد. ال به یم میگوید که برای حفظ تاج و تختش باید با بعل که به عنوان «پسر داگون» معرفی میشود، روبهرو شود.[۹۱] در نبرد بین بعل و یم، ابتدا بعل بهنحوی ضعیف میشود،[۹۲] اما خدای صنعتگر کوثر-وا-خاسیس دو چماق جادویی برای بعل بهعنوان سلاح میسازد که به بعل کمک میکند تا یم را بزند و بعل پیروز میشود. عشتروت پیروزی بعل را اعلام میکند و به بعل-هدد با عنوان «سوار بر ابرها» درود میفرستد. به اصرار عشتروت، بعل یم را تکهتکه میکند و اعلام میکند که او مرده است و گرما تضمین میشود.[۹۳]
کاخی برای بعل با نقره، طلا و چوب سرو از جبل لبنان و سیریون ساخته میشود. بعل در کاخ جدید خود جشن بزرگی را برای دیگر خدایان برگزار میکند. با اصرار کوثر-وا-خاسیس، بعل پنجرهای در قصر خود باز میکند و رعد و برق را میفرستد. سپس از موت (خدای خشکسالی و دنیای مردگان) پسر دیگر ال دعوت میکند تا به جشن بپیوندد. اما هنگامی که به موت، خوارنده گوشت و خون انسان، فقط نان و شراب تقدیم میشود، مورد اهانت قرار میگیرد. او تهدید میکند که بعل را تکهتکه میکند و او را میبلعد و حتی بعل هم نمیتواند در برابر موت ایستادگی کند. شکاف در این قسمت از متن تفسیر را مشکوک میکند. به نظر میرسد با توصیه الهه خورشید شپشو، بعل با یک گوساله ماده جفتگیری میکند و به گوساله حاصل لباس خود را میپوشاند و سپس خود را آماده میکند تا به دنیای مردگان برود. خبر مرگ ظاهری بعل حتی ال را نیز به سوگواری سوق میدهد. آنات خواهر بعل، جسد بعل (که احتمالا همان گوساله مرده است) را پیدا میکند. او جسد را با ضیافتی به خاک میسپارد.[۹۴]
عثتر به جای بعل منصوب میشود اما او جانشین ضعیفی است. در همین حین، آنات موت را پیدا میکند، او را با شمشیر میشکافد، با آتش میسوزاندش و جسدش را به سوی پرندگان میاندازد. اما زمین همچنان از خشکسالی ترک خورده است تا اینکه شپش بعل را بازمیگرداند. هفت سال بعد، موت برمیگردد و به بعل حمله میکند، اما زمانی که شپش به موت میگوید که ال اکنون از بعل حمایت میکند، نبرد متوقف میشود. موت تسلیم بعل میشود و او را به عنوان پادشاه قبول میکند.[۹۵]
مرگ بعل و سلطنت موت به عنوان یک اسطوره فصلی در نظر گرفته میشود. این اسطوره بعل را به عنوان خدای گیاهی مشخص میکند که مرگ و تولد دوباره او مسئول خشکسالی تابستانی و بارانهای پاییزی شام است. با این حال، اولدنبورگ مخالف این موضوع است و میگوید که در عوض این اسطوره نشاندهنده یک فاجعه خاص خشکسالی و ناباروری است، زمانی که باران در فصل خود نمیآید.[۹۶]
جستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ Sarah Iles Johnston (2004). Religions of the Ancient World: A Guide. Harvard University Press. p. 173. ISBN 9780674015173.
- ↑ Sacred bull, holy cow: a cultural study of civilization's most important animal. By Donald K. Sharpes –Page 27
- ↑ Studies in Biblical and Semitic Symbolism - Page 63. By Maurice H. Farbridge
- ↑ Academic Dictionary Of Mythology - Page 126. By Ramesh Chopra
- ↑ The New Encyclopædia Britannica: Micropædia. By Encyclopædia Britannica, inc – Page 605
- ↑ "The Cycle of Ba'al - Tablet 4 (National Museum Of Aleppo)".
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ Schwemer 2007, p. 140.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Schwemer 2007, p. 135.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 155.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 155.
- ↑ Edward Lipinski, The Aramaeans, Peeters publishers, Leuven, 2000, p. 158.
- ↑ Aramaeans, Peeters publishers, Leuven, 2000, p. 158.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 136.
- ↑ Green (2003), pp. 51-52.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 129–130.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 129–130.
- ↑ Green (2003), pp. 59-60.
- ↑ Green (2003), pp. 58-59.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 128.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 148.
- ↑ Schwemer 2007, p. 139.
- ↑ Sacred bull, holy cow: a cultural study of civilization's most important animal. By Donald K. Sharpes –Page 27
- ↑ The New Encyclopædia Britannica: Micropædia. By Encyclopædia Britannica, inc – Page 605
- ↑ Academic Dictionary Of Mythology - Page 126. By Ramesh Chopra
- ↑ Green 2003, pp. 24–34.
- ↑ Cylinder seals: a Documentary Essay on the Art and Religion of the Ancient Near East. ۱۹۳۹. صص. ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ Cylinder seals: a Documentary Essay on the Art and Religion of the Ancient Near East. ۱۹۳۹. صص. ۱۶۳.
- ↑ Alberto Green, The storm god in the ancient Near-East, Eisenbrauns, Winona lake, 2003, p. 154-160.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 128–131.
- ↑ Hugh N. Kennedy (2006). Muslim Military Architecture in Greater Syria. BRILL. p. 166. ISBN 9004147136.
- ↑ Sarah Iles Johnston (2004). Religions of the Ancient World: A Guide. Harvard University Press. p. 173. ISBN 9780674015173.
- ↑ Lluís Feliu (January 2003). The God Dagan in Bronze Age Syria. BRILL. p. 192. ISBN 9004131582.
- ↑ Gonnella 2006, p. 166.
- ↑ Gonnella 2010, p. 114.
- ↑ Taracha 2009, p. 121.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 156.
- ↑ Schwemer 2007, p. 145.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 130.
- ↑ Archi 2015, p. 593.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 2, p. 3-5.
- ↑ Schwemer, The storm god of the ancient near east part 1, p. 165–167.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ Smith (1878), pp. 175–176.
- ↑ AYBD (1992), "Baal (Deity)".
- ↑ Herrmann (1999a), p. 133.
- ↑ Kramer 1984, p. 266.
- ↑ Niehr (1999), p. 153.
- ↑ Alberto Green, The storm god in the ancient Near-East, Eisenbrauns, Winona lake, 2003, p. 173-175.
- ↑ "Kultbild des Wettergottes Hadad" [Hadad Statue]. www.smb-digital.de (به آلمانی). Retrieved 2021-11-17.
- ↑ Burns 2007, p. 40.
- ↑ Burns 2007, p. 16.
- ↑ Stefan Jakob Wimmer 2011, Eine Mondgottstele aus et-Turra/Jordanien. Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins ZDPV 127/2, 2011, 135-141 - academia.edu
- ↑ Burns, 2005, p.40.
- ↑ Guy Bunnens, "The Storm-God in Northern Syria and Southern Anatolia from Hadad of Aleppo to Jupiter Dolichenus", Alter orient und altes testament, Hutter (ed.), Ugarit Verlag, munster, 2004, p. 57.
- ↑ Schwemer 2007, p. 131.
- ↑ Schwemer, part 1, pp. 125–129.
- ↑ ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ ۵۶٫۲ Schwemer 2007, p. 132.
- ↑ Green (2003), p. 166.
- ↑ Green 2003, pp. 13–34.
- ↑ Schwemer 2007, p. 137.
- ↑ Schwemer 2007, p. 138.
- ↑ Schwemer 2007, p. 130.
- ↑ Schwemer 2007, p. 134.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 143.
- ↑ George 1993, p. 143.
- ↑ Schwemer 2007, p. 141.
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ Schwemer 2007, p. 143.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 143.
- ↑ Paul-Alain Beaulieu, the pantheon of Uruk during the neo-babylonian period, Brill, Boston, 2003, p. 346.
- ↑ Schwemer, part 1, pp. 140, 149.
- ↑ Schwemer 2007, p. 142.
- ↑ H. Williamson, Studies in Persian period history and historiography, Mohr Siebeck, Tubingen, 2004, p. 221.
- ↑ Paul-Alain Beaulieu, the pantheon of Uruk during the neo-babylonian period, Brill, Boston, 2003, p. 325.
- ↑ Naval Intelligence division, Iraq and the Persian gulf, Routledge, New York, 2005, p. 232.
- ↑ Georges Roux, Ancient Iraq, Penguin books, London, 1992 (3th edition), p. 421.
- ↑ Schwemer, part 1, p. 141.
- ↑ Metcalf 2015, p. 69.
- ↑ Feliu 2007, p. 89.
- ↑ George 1993, p. 162.
- ↑ Schwemer 2008a, p. 567.
- ↑ Schwemer 2001, p. 171.
- ↑ Asher-Greve & Westenholz 2013, p. 257.
- ↑ Archi 2015, p. 626.
- ↑ Schwemer 2001, p. 407.
- ↑ Schwemer 2007, p. 147.
- ↑ Feliu 2003, p. 291.
- ↑ Christopher Metcalf, The Gods rich in praise, Oxford university press, Oxford, 2015, p. 68-73, 90-92.
- ↑ Schwemer 2008, pp. 8-9.
- ↑ ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ Schwemer 2008, p. 9.
- ↑ ۸۹٫۰ ۸۹٫۱ Herrmann (1999a), p. 132.
- ↑ "The Cycle of Ba'al - Tablet 4 (National Museum Of Aleppo)".
- ↑ Gibson 1978, p. 4.
- ↑ Gibson 1978, p. 4–5.
- ↑ Gibson 1978, p. 5–6.
- ↑ Gibson 1978, p. 15–16.
- ↑ Gibson 1978, p. 16–18.
- ↑ Oldenburg (1969), p. 37–38.
منابع و برای مطالعه بیشتر
ویرایش- Driver, Godfrey Rolles, and John C. L. Gibson. Canaanite Myths and Legends. Edinburgh: Clark, 1978. .
- Green, Alberto R. W. (2003). The Storm-God in the Ancient Near East. Winona Lake, Indiana: Eisenbrauns. ISBN 9781575060699.
- Hadad, Husni & Mja'is, Salim (1993) Ba'al Haddad, A Study of Ancient Religious History of Syria
- Handy, Lowell K (1994). Among the Host of Heaven: The Syro-Palestinian Pantheon As Bureaucracy. Winona Lake, Indiana: Eisenbrauns. ISBN 9780931464843.
- Rabinowitz, Jacob (1998). The Faces of God: Canaanite Mythology As Hebrew Theology. Woodstock, CT: Spring Publications. ISBN 9780882141176..
- public domain: Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Adad". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی) (11th ed.). Cambridge University Press. This article incorporates text from a publication now in the
- Kramer, Samuel Noah (1984). Studies in Literature from the Ancient Near East: Dedicated to Samuel Noah Kramer (به انگلیسی). American Oriental Society. ISBN 978-0-940490-65-9.
- Schwemer, Daniel (2007). "The Storm-Gods of the Ancient Near East: Summary, Synthesis, Recent Studies Part I" (PDF). Journal of Ancient Near Eastern Religions (به انگلیسی). 7 (2): 121–168. doi:10.1163/156921207783876404. ISSN 1569-2116.
- Daniel Schwemer, The storm god of the ancient near east: Summary, synthesis, recent studies, part 1