مارلیک

محوطه‌ای باستانی در نزدیکی شهر رودبار

تپه مارلیک (به انگلیسی: Marlik) یا مؤذنی تپه یک محوطهٔ باستانی در کرانهٔ خاوری سفیدرود و در درهٔ «گوهررود» در روستای نصفی، دهستان رحمت‌آباد، بخش رحمت‌آباد در شهرستان رودبار در استان گیلان است. تپه مارلیک بقایای به‌جای مانده از تمدن باستانی متعلق به دست‌کم سه هزار سال پیش از میلاد است. پژوهشگران گمان می‌برند این تپه، آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان مردم آمارد بوده‌است. «جام مارلیک» به‌عنوان نماد قوم آمارد در گیلان شناخته می‌شود.

مارلیک
مؤذنی تپه
کشور ایران
استانگیلان
شهرستانرودبار
بخشرحمت‌آباد و بلوکات
مارلیک بر ایران واقع شده‌است
مارلیک
روی نقشه ایران
۳۶°۴۹′۵۰″شمالی ۴۹°۲۷′۳۳″شرقی / ۳۶٫۸۳۰۵۳۳°شمالی ۴۹٫۴۵۹۰۳۳°شرقی / 36.830533; 49.459033

گورستان مارلیک روی صخره‌ای طبیعی قرار گرفته و ۵۳ گور آن کاوش شده که در ترتیبی نامنظم در قسمت‌های آزاد بین تخته‌سنگ‌ها جای گرفته‌اند. گورستان از حدود ۱۴۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد و حتی پس از آن مورد استفاده بوده‌است. در برخی گورها اشیاء مربوط به چند دوره دیده می‌شوند که احتمالاً نشان از چندین تدفین پی‌درپی در یک گور در زمان‌های مختلف است.[۱]

گروهی از پژوهش‌گران نام مارلیک را برگرفته از واژگان «مار» و «لیک» (سوراخ) می‌دانند و دلیل این نام‌گذاری را انبوه مارهایی می‌دانند که در گذشته در آن زندگی می‌کردند. گروهی دیگر مارلیک را برگرفته از نام قوم آمارد می‌شمارند. آنها مارلیک را ساخته شده از ۲ واژهٔ «مارد» (اشاره به آماردها) و «لیک» (قوم) می‌دانند. اگر این نظریه درست باشد این تمدن به مردم آمارد تعلق دارد.

پیشینه

ویرایش

تپهٔ مارلیک تا سال‌های دههٔ ۱۳۴۰ تمدنی ناشناخته بود. در طول سال‌های ۱۳۲۰–۱۳۳۰ دامنه‌های البرز جولانگاه قاچاقچیانی بود که اشیای به دست آمده از درهٔ گوهررود را در بازارهای عتیقه به فروش می‌رساندند. در سال ۱۳۴۰ درهٔ گوهررود توسط یک تیم باستان‌شناس ایرانی به سرپرستی عزت‌الله نگهبان کاوش شد. در این دشت تپه‌های باستانی زیادی وجود دارند که ۵ تپهٔ مارلیک، زینب بیجار، دور بیجار، پیلاقلعه و جازم کول از همه مهم‌تر هستند.

آثار باستانی

ویرایش

پژوهش‌گران بر این باورند که آثار باستانی این منطقه متعلق به فرمانروایانی است که در اواخر هزارهٔ دوم و آغاز هزارهٔ یکم پیش از میلاد بر این ناحیه حکومت می‌کردند. مردمان این تمدن، مردگان خود را بنا بر آیین خود و همراه با اشیاء ارزشمند به خاک می‌سپردند. در این تپه ۲۵ آرامگاه وجود دارد و در برخی از آن‌ها بازماندهٔ استخوان به دست آمده‌است. در همهٔ آرامگاه‌ها اشیایی مانند ظروف سفالین، دکمه‌های تزئینی، انواع سرگرز، پیکان، جام‌های چینی، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر، مجسمه‌های برنزی و سفالی، سرنیزه، کلاه‌خود و… پیدا شده‌است. پارچه‌های به دست آمده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران می‌دهند. همچنین در کاوشگری‌ها آثار ساختمانی چهاردیواری پدیدار شد که در حدود ۳۰ متر، مساحت داشت و به‌نظر می‌آمد آرامگاه یا پرستشگاه باشد.
گفته می‌شود که جام‌های شیشه‌ای در این محوطه از اولین نمونه‌های صنعت شیشه‌سازی بشر است.

فرهنگ

ویرایش
 
گردنبند یافت شده در مارلیک با نشان سواستیکا. نگهداری شده در موزه ملی ایران

برای مردم این فرهنگ خورشید تا حد پرستش مهم بوده‌است. نقش خورشید به صورت ترنج‌های هندسی در کف بسیاری از جام‌ها و ظروف است. خورشید در مرکز همه چیز است و همه جانداران از روشنایی او زندگی می‌گیرند. همچنین به خاک سپردن مردگان با چنین اشیایی نشانگر اعتقاد آن‌ها به زندگی پس از مرگ است.
این نکته قابل ذکر است که آثار به دست آمده از این تپه به‌خصوص ظروف مفرغی شباهت‌های زیادی به آثار به دست آمده از تپه سیلک کاشان دارد. پاره‌ای از باستان‌شناسان بر این باور هستند که اقوام تپه سیلک در حقیقت همان مارلیک‌ها بودند که بر اثر حملهٔ آشوری‌ها به منطقهٔ سیلک کاشان مهاجرت کردند، و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپراتوری مقتدر ماد در آغاز هزارهٔ یکم پیش از میلاد، نقش به‌سزا داشتند.

جام مارلیک

ویرایش
 
نقش جام مارلیک بر روی اسکناس‌های پانصد ریالی دوران پهلوی.

جام مارلیک جامی از زر ناب و به ارتفاع ۱۸ سانتی‌متر است. ارتفاع نقش‌های برجستهٔ جام به ۲ سانتی‌متر می‌رسد. نقش میانی جام، درخت زندگانی است که در هر دو سوی درخت، ۲ گاو بال‌دار که از درخت بالا می‌روند. هویت ایرانی سازندهٔ این جام از نمایش نیم‌رخ بدن حیوان‌ها و سر آن‌ها از روبه‌رو آشکار است. در کفّ این جام، گُلی نقش بسته که در میان آن یک خورشید با شعاع منظم نقش بسته‌است.[۲][۳]

اسکناس‌های پانصد ریالی ایران بعد از کشف جام مارلیک در ۱۳۴۰ با تصویری از نقش جام مارلیک چاپ و نشر می‌شد. نقش جام مارلیک از سال ۱۳۴۱ خورشیدی تا سال ۱۳۵۸ بر یک سوی این اسکناس‌ها جاپ می‌شد.

کتیبه‌ها

ویرایش

در کاوش‌های باستان‌شناسی صورت‌گرفته در گیلان دو مورد یراق اسب کتیبه‌دار اورارتویی از املش مربوط به پادشاهان اورارتویی به نام منوآ (۸۱۰ ق. م) و آرگیشتی اول (۷۸۱ق. م) توسط جرج کامرون و آی. جی گلب به دست آمده‌است و در کاوش تپه مارلیک مهرهای کتیبه‌دار با خط آشوری نو توسط عزت‌الله نگهبان در سال ۱۳۴۰ یافت شد و طی حفاری‌های باستان‌شناسی گیلان یک کتیبه به زبان اورارتویی در منطقهٔ تالش توسط دکتر محمدرضا خلعتبری (باستان شناس) در سال ۱۳۸۰ یافت شده‌است.[۴]

حواشی

ویرایش

احمدرضا احمدی در نوشتهٔ «حقیقت تلخ است» برای ویژه‌نامه کتاب «نوشتن با دوربین» از قول گلستان می‌نویسد: «می‌گفت: من و دکتر نگهبان (باستان‌شناس) شب‌ها بیدار می‌ماندیم که ایادی شهرام پهلوی نیایند در تاریکی شب عتیقه‌ها را بدزدند! این موضوع بعداً در خاطرات دکتر نگهبان، در کتابی که سازمان میزاث فرهنگی منتشر کرده نیز آمده‌است.»[۵]

پانویس

ویرایش

جستارهای وابسته

ویرایش

نگارخانه

ویرایش

پانویس

ویرایش
  1. «معرفی هفت شاهکار زرین هنر ایران در موزه ملی ایران (جام مارلیک)». موزه ملی ایران. دریافت‌شده در ۱۲ شهریور ۱۴۰۰.
  2. Foundation، Encyclopaedia Iranica. «Welcome to Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۸-۱۶.
  3. «تپه مارلیک در استان گیلان». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ دسامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۶ فوریه ۲۰۱۰.
  4. بشاش، رسول (۱۳۹۰). «خط و زبان و آثار کتیبه دار در گیلان قرون نهم و هشتم پیش از میلاد». پیام باستان‌شناس. ۸ (۱۶): ۷۱.
  5. جاهد پ. «نوشتن با دوربین»، چاپ چهارم، ۱۳۹۴، بخش ضمیمه، ص ۲۹۰، خود به نقل از نشریه نگاه نو، ویژه نامه کتاب «نوشتن با دوربین»، شماره ۶۷، آبان ۱۳۸۴