قهستان

سرزمینی در مرکز فلات ایران و جنوب خراسان

قُهِسْتان (قُهَستان[۱]، کُهستان) نام سرزمینی است که در مرکز فلات ایران، در جنوب خراسان به مرکزیت شهر قائن واقع شده و منطقهٔ کوهستانی گسترده‌ای است که شهرهای قاین، فردوس، طبس، بیرجند، کاشمر، تربت حیدریه، تربت جام، خواف، گناباد و تایباد را در بر می‌گرفته‌است.

موقعیت قهستان (جنوب خراسان) در نقشه ایران در عصر خلفای عباسی برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی
کهستان شهرستان‌های زیر را در برمی‌گیرد:
در استان خراسان جنوبی: قائنات، فردوس، سرایان، بشرویه، طبس، زیرکوه، درمیان، سربیشه، بیرجند، خوسف
در استان خراسان رضوی: تربت جام، صالح‌آباد، باخرز، تایباد، خواف، تربت حیدریه، زاوه، رشتخوار، مه‌ولات، گناباد، بجستان، کاشمر، کوهسرخ، خلیل‌آباد و بردسکن

قُهستان که معرب واژهٔ کهستان یا کوهستان است.

دلیل نام گذاری قُهستان وجود کوه‌های متعدد در این منطقه بوده‌است. این کوه‌ها مرز جغرافیای مناطق گرمسیری (کویر و دشت) ناحیهٔ جنوب ایران و جغرافیای سردسیری و کوه‌های شمال شرقی ایران است. این منطقه در گویش محلی مردمش قُهِستون یا قُهِستو نیز نامیده می‌شود.

جغرافیای ایالت قهستان

ویرایش

حافظ ابرو تاریخ‌نگار قرن نهم در کتابش به نام قهستان اشاره و چنین بیان کرده‌است:

«ولایت قهستان عریض و طویل است. دور آن قریب صد فرسخ زیادت باشد. شرقی آن ولایت خواف است و غربی آن بیابانی است. غرب آن فارس و کرمان و شمال آن اعمال نیشابور و سبزوار است. جنوب سجستان و کرمان. قهستان مشتمل بر چند قصبه و ناحیت بزرگ است از جمله قاین، تون (فردوس امروزی) جُنابَذ، بیرجند، زیرکوه، بَجِستان، بوزجان، نَهارجان، طبس گیلکی، رَقّه، شاخِن، فَشارود، مؤمن‌آباد، تُرشیز، طبس مَسینان و خوسْف. قصبهٔ بزرگ قهستان یکی قاین است».[۲]

در لغت‌نامهٔ دهخدا در سال ۱۳۴۵ در مورد قهستان چنین نوشته شده‌است:

قهستان. [ق‌ُ هِ] (اِخ) ولایتی است در خراسان. (برهان). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب (تبس مسینا) و کهستان و طبس التمر (تبس گیلکی) و طریثیث (ترشیز) است. (از معجم البلدان) (حاشیهٔ برهان). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبهٔ آن قاین و طبس است. (از ناظم الاطباء).[۳]

قهستان در منابع تاریخی

ویرایش

مارکوپولو جهانگرد مشهور ونیزی از قاین و تون (فردوس امروزی)، دو شهر بزرگ و مهم ایالت قهستان نام برده و در سفرنامه مارکوپولو، قهستان را تحت عنوان «تونوکائن» نام معرفی کرده‌است.[۲]

ناصرخسرو سفرنامه اش در مسیر بازگشت از سفر دور و دراز خود، در شهر تون و شهر قاین اقامت نموده و از اهمیت این منطقه سخن گفته‌است.

در شاهنامه فردوسی از کوه قهستان با نام کوه زیبد نام برده شده‌است. در کتابهایی تاریخ جهانگشای، طبقات ناصری،[۴] نزهةالقلوب و فتوح‌البلدان به نام قهستان اشاره شده‌است.

منهاج سراج جوزجانی در کتابش طبقات ناصری در مورد فتوحات قهستان می‌نویسد: «در سال ۶۰۱ که سلطان غازی معزالدین لشکر به طرف خوارزم برد ملک علاءالدین از غور لشکر به طرف قهستان (ملحدستان (اسماعیلیان)) رفت و به قهستان لشکر کشید و قلعه کاخ را فتح کرد و جهاد بیشمار به جای آورد.»

واژه‌های مشترک در منطقهٔ قهستان

ویرایش

نمونه‌هایی از واژه‌های گویشی منطقه قهستان: کلماتی مانند: گُو (گاو)، خُو (خواب)، اُو (آب)، چالاک (فعال)، پی یَر (پدر)، مار، مَدَر (مادر)، پیر (مرشد بزرگ)، پتوو (افتو، آفتاب)، نِسِر (سایه)، نِزم (ژاله)، چاش (ناشتا)، مانده (درمانده، بیچاره)، دروستی (خوشی صحت و سلامتی)، خَش، خوش، خاش(مادر زن، مادر شوهر)، خُسور (پدر زن، پدرشوهر) و…[۵]

برخی از مشاهیر و شخصیت‌های برجسته

ویرایش

پانویس

ویرایش
  1. «قهستان». موسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا و مرکز بین‌المللی آموزش زبان فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۰۳.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «قهستان». وبگاه قاین. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ مه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.
  3. «قهستان». لغت‌نامهٔ دهخدا. دریافت‌شده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.
  4. منهاج سراج، طبقات ناصری یا تاریخ ایران واسلام، به تصحیح عبدالحی حبیبی، دنیای کتاب، جلد۲، ص۳۶۸ص۷۰ ۳. همان، جلد ۱، ص۳.
  5. حسینی فاطمه زهرا
  6. «حسین قاینی». لغت‌نامهٔ دهخدا. دریافت‌شده در ۲۱ دی ۱۳۸۷.

منابع

ویرایش
  • دهخدا، علی‌اکبر (۱۳۳۵لغت‌نامه دهخدا، به کوشش دکتر محمد معینتهران: سازمان لغت‌نامه، دانشگاه تهران
  • اقوام و اقلیتها در قهستان مرکز کهن خراسان * یکی از معروفترین ترانه‌های فلکلور قهستانی. زلفای یارم بی نظیر [۱]
  • [۲]
  • ترانه و آواز: بچه صیدم را نزن-خرگوش دشتم را نزن-خواب خرگوش به خواب یار می‌ماند ولهٔ
  • حماسه دوازده رخ، همشهری ۲۵ اردیبهشت 1379 [۳]