عربستیزی در ایران
عربستیزی در ایران به ضدیّت و بیزاری، نفرت و پیشداوری نژادی در برخی از ایرانیان نسبت به عربها گفته میشود.
بنابر بررسی جویا بلوندل سعد در آثار ادبی معاصر ایران، عربستیزی در ایران همپایهٔ بایستهٔ ملیگرایی ایرانی بوده است امّا با مفهوم نوین عربستیزی سازگار نیست؛ برخی نویسندگان ایرانی برای هویتیابی ایرانی و تعریف «ایرانی» بهعنوان یک ملّت، به «تصویر بیگانهنمای عرب پناه بردهاند»، آنان «عرب بیگانه» را در برابر «هویت ایرانی» جای میدهند، چرا که نمیتوانستند مستقیماً قدرتها را نقد کنند؛ «عرب» نزد آنان، استعارهای از «اعراب مسلمان مهاجم» است.[۱]
باستانگرایی در ایران پدیدهای است که در عرصهٔ فرهنگی، اجتماع و سیاست جامعهٔ ایرانی پدیدار گشته است.[۲] در نگاهِ نژادپرستانه در ایران فرهنگ باستانی ایران، یا «آریایی»، ویژگیهای ارزشمندی دارد که دیگر سوی آن عربها (بیهیچ تمایزی) فرهنگی بدوی دارند که گذر زمان، شهرنشینی و تمدن نوین موجب پیشرفتش نشده است و همچنان «عربها» همان «بدویان» اند.[۳] برخی رسانههای فارسی بیان کردهاند که «ایرانیها عموماً عربها را مردم بیفرهنگ و بدوی میخوانند که فرهنگ ایرانی را نابود کردند.»[۴] و «عربها قومی پست و بدویاند و ورودشان به ایران عامل بدبختی شمرده میشود.».[۵]
کانونی عربی-ایرانی از سوی تعدادی از فعالان عرب ایرانی برای «مبارزه با عربستیزی و نژادپرستی در ایران» در ۲۰۱۱ برپا شد و آنان با اعلام اینکه «مسئول امور عربهای خارج از ایران نیستند»، به فرهنگ عربستیزی در ایران واکنش نشان دادند.[۶] عربستیزی در ایران ممکن است به عربهای ایران نیز اشاره داشته باشد.[۷]
ساختار
ویرایشصادق زیباکلام در نشستی با محمدجواد حقشناس در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۵به اینکه «آیا ما ایرانیها نژادپرست هستیم یا نه؟»، آری پاسخ داد.[۸][۹] او گفت: «من چند ویژگی را دیدهام و به این نتیجه رسیدهام که نژادپرستیم. اول اینکه ما خود را برتر از دیگران میبینیم، ساختاری که نظام رسمی ما پیدا میکند و وجهی رسمی که در میان مردم جاری است این را نشان میدهد. همچنین تنفر از اقوام و ملیتهای دیگر که برجستهترین آن نفرتی است که از اعراب و افاغنه داریم. ویژگی دیگر جایگاه مهمی است که در تاریخ برای ایران قائل هستیم و نگاه شکبرانگیزی که به کشورهای دیگر داریم». اما محمدجواد حقشناس آنچه که زیباکلام «نژادپرستی» خواند را نپذیرفت.[۱۰] زیباکلام در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ از افغانستانیها در ایران و از کشورهای عربی خلیج فارس با بیان این جمله عذرخواهی نمود: «من از ۳ میلیون افغانی به خاطر ظلمهایی که به آنها میکنید، معذرت خواهی میکنم؛ من از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به خاطر بیاحترامیهای شما معذرت خواهی میکنم؛ شما باید ادب را در برابر آنها رعایت کنید؛ شما از قادسیه میسوزید؛ از اعراب کینه دارید به خاطر این که اسلام را برای شما آوردهاند.»[۱۱] او همچنین بدین باور است که بسیاری از ایرانیها از عربهای بیزارند و «فرقی هم نمیکند چه ایرانیهای بیدین و چه ایرانیهای دیندار»، او پایین بودن سطح فرهنگ را دلیل نژادپرستی در ایران بیان کرد. حتی واکنشهای وزارت امور خارجهٔ ایران نسبت به سیاستهای خارجی کشورهای عربی که همسو با دولت ایران نیست، با رویهٔ نژادی توصیف کرده است.[۱۲]
از دید علیرضا نوریزاده، خاستگاهِ دیدگاههای موجود در ایران نسبت به جهان عرب، از «رابطهٔ سیاسی دولت ایران با کشورهای عربی» برمیآید که دوران اصلاحات، نقطهٔ تحول آن بوده است.[۱۳] از دید عبدالرحمن الراشد در الشرق الاوسط، «ناکامی نظام [-سیاسی ایران] و ناتوانی مردم [در اعتراض یا اصلاحات] باعث میشود هرچه که با چهره رسمی کشور ارتباط دارد، منفور شود» و «سخن گفتن از افزایش کینه ایرانیها از عربها، همراه با برداشتهایی است که از افزایش نفرت ایرانیها از خود اسلام حکایت دارد؛ دینی که اکثر مردم ایران پیرو آن هستند. از سویی با توجه به اینکه نظام ایران از دین استفاده ابزاری میکند و برای توجیه در دست گرفتن مقدرات کشور و حکم رانی دیکتاتورمآبانهاش، لباس دین به تن کرده، برخی را به آن جا سوق داد تا نفرت خود را از روحانیون دینی که بر کشور حکومت میکنند و فساد میان آنها گسترش یافته، ابراز کنند.»[۱۴] نویسندهای ایرانی-افغانی در ۴ آبان ۱۳۹۱ نوشت که ما عادت کردهایم مردم حجاز را با حاکمان عربستان یکی بدانیم.[۱۵]
پیوستگی باستانگرایی در ایران با عربستیزی و اسلامستیزی
ویرایشدر آثار افرادی مانند صادق هدایت، صادق چوبک، مهدی اخوان ثالث و نادر نادرپور گونهای از عربستیزی روشنی («عرب» بدون تعریف آن) را بازمیتاباند.[۱۶] ماشاءالله آجودانی در «صادق هدایت و ناسیونالیسم» میگوید که ادبیات و ملیگرایی دوران مشروطه «اسلام و عرب را مسبب تمامی مشکلات و عقبماندگیها و دشمن اصلی ایران میداند».
نادر نادرپور «عرب و اسلام» را در برابر ارزشها و فرهنگ واقعی ایرانی جای میدهد و آنها را محکوم میکند. او عربها را «مردمی سیهچرده، وحشی و غیر انسان» و وابسته به تصاویر «خون و ماه» معرفی میکند و در برابر آن فردیت ایرانی را جای میدهد که «آفرینندهٔ تمدنِ روشنگر ایرانی و وابسته به آتش، زردشت، خورشید و نوروز» میداند.[۱۷]
صادق هدایت از عرب و از اسلام به عنوانی «دینی بیگانهٔ عربی» بیزار است. او در آثارش، مردم عرب را مردمانی «سیهچرده، کثیف، بیمار، زشت، جاهل، ظالم، بیشر و دیوصفت» توصیف کرده است. او «مسلمانان ایرانی روزگارش را فاسد و ریاکار» دانسته است. از دید نو «فقط ایرانیان ساسانی زیبا، شجاع، باهوش، فرهیخته و شریف» اند. او ایرانِ پیشا-اسلامی و مزدیسنا را «دوران طلایی» معرفی میکند. در دیدگاه او «هویت فرهنگی راستین ایرانی، با میراث آریایی» وابسته است و این هویت «بهدست عربهای مسلمانِ مهاجم» نابود شده است و «عربها فرهنگِ بهخونتشنه و ددمنش»، «دین خود را» جایگزین تمدن برتر ایران کردهاند.[۱۶]
نویسندگان مرد در ادبیات معاصر ایران، ملیگرایی ایرانی را در الگوی ملیگرایی غرب تعریف کردهاند. «همگی بر وجود اساطیرِ همریشه و همگونی زبانی و همگونی نژادی» تأکید دارند؛ و همه به جز جمالزاده که خود سید است، در برابر نژاد سامی موضعگیری کردهاند. آنان فردیت ایرانی را دقیقاً در برابر نژاد سامی جای دادهاند. عرب نزد آنان «بیگانه» است و «حُکمِ اسلام» را نشان میدهد؛ ولی در برابر این آثار، مؤلفان زن ایرانی، دیدگاهی کاملاً متفاوت نسب به ملیگرایی بازتاباندهاند.[۱۶]
فروغ فرخزاد، ملیگرایی ایرانی را در بیگانهستیزی و بیگانهگریزی جای نداده است. در آثار او، «عرب یا ایرانی» نیستند، بلکه «انسانها» بنابر انسانیت خود حضور دارند. او رسومی که نویسندگان مرد، «اسلامی» نامیدهاند، «خودی» دانسته و محکومشان کرده است. طاهره صفارزاده دیگر مؤلف ایرانی که جهانبینیاش، «اسلامی-جهانی» بیان شده است.[۱۶]
یک مؤلف باستانگرای ایرانی در پیوستگی دانستن ملّیگرایی و عربستیزی، نوشته است که برای ایرانیان، سربلند بودن یعنی مستقل بودن؛ در اسارت دیگران بودن، به معنای توهین بر تاریخ. سپس نتیجهگیری میکند که «هزار و چهارصد سال پیش لشکر عرب به این سرزمین تاخت و با تجاوز و شمشیر و جزیه، اسلام و سلطهٔ خلفای ستمگر را حاکم گردانید.» او ادامه داده که «هویت ایرانی آسیب دیده و بیمارگونه گشته است، زیرا شیعه میلیونها انسان را از حساسیت به کورش و فردوسی درآورد و آنها را به امامِ عرب و ارزشهای دروغ و پستِ سرزمین دیگر وصل نمود».[۱۸]
پیشینه
ویرایشناصر فکوهی دربارهٔ آسیبشناسی روشنفکری معاصر ایران به عربستیزی در ایران اشاره کرده است. او معتقد است که گفتمانِ ملیگرایانه افراطی (شوونیستی)، در ایران که به شدت «نژاد پرستانه»، باستانگرا و به دور از تعقل است با تمامِ مشخصاتِ شوونیسم در سطح جهان و در میان احزاب فاشیستی، چون بیگانههراسی، نفرتنژادی و ضد قومی بودن است و میتواند خطرناک باشد.
فکوهی همچنین بر این باور است که این گفتمان مثلاً به سهولت لحن و رویکردهای «ضدعرب» به خود میگیرد، بدون آنکه متوجه باشد در ایران ما جمعیتی چند میلیونی از عربها در (اهواز، بوشهر) داریم، که هم میهنان ما هستند. گروهی از روشنفکرانِ ایران، مواضعِ ملیگرایانهٔ ضدِعرب و تاریخی میگیرند و بحث را براساسِ محوریت ایرانِ مرکزی پیش میبرند، به خود زحمتِ آن را نمیدهند تا ببینند مسائل بر سر چیست و به نشان دادنِ واکنشهایی بسنده میکنند.[۱۹]
از دیگر سو در میان ورزشکاران ایرانی نیز نقدهایی بر لحن نژادی در ایران وارد شده است. از جمله این افراد رضا بوعذار است. او رکورددار دوی ۴۰۰ متر ایران و دارندهٔ مدال طلای مسابقات آسیایی چین پس از تغییر رشته و دعوت به اردوی تیمملی راگبی نگرانی خود را بابت تغییر رشتهاش را نگاه «نژادپرستانه» رئیس فدراسیون دو و میدانی ایران اعلام کرد. بوعذار پیش از این گفته بود که یک بار برای بالا بردن پرچم ایران نیز جلوی او را گرفته بودند. او دلایل مخالفت با خودش را نگاههای غیر ورزشی و نژادی میداند.[۲۰][۲۱]
محمدتقی رهبر، از امامان جمعهٔ اصفهان، در ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ در اعتراض به عربستان سعودی، بدون روشنگری و تعریف واژهای از عبارت «یک مشت سوسمارخور» برای اشاره به آل سعود به زبان آورد.[۲۲]
اکبر عبدی در برنامهٔ زندهٔ تلویزیونی به مناسبت جشن روز عید غدیر خم، و در شرایطی که جمعیتی از حجاج حج تمتع در سال ۱۳۹۴ در جریان مراسم حج کشته شده بودند، ضمن تعریف خاطرهای از حضور خود و دخترش المیرا عبدی در مناسک حج، صحبتهایی در خصوص خواستگاری یک عرب سعودی و پاسخ توهینآمیز خود به او را مطرح نمود که بعد از تعریف کردن خاطره، مجری برنامه مجبور به قطع کردن صحبتهای وی شد. سخنان توهینآمیز اکبر عبدی واکنشهای بسیاری را برانگیخت. «کانون مبارزه با نژادپرستی و عربستیزی در ایران» با صدور بیانیهای در اعتراض به سخنان اکبر عبدی اعلام کرد: «این فقط توهین اکبر عبدی هنرپیشه سرشناس ایرانی به عربها نیست بلکه نوای ناخوش اندیشه عربستیز و دگرستیزی است که از دوران «آریا» مهری تا جمهوری اسلامی – آریایی ادامه دارد.»[۲۳] اکبر عبدی چند روز بعد در رابطه با واکنشهای اعتراضی در فضای مجازی به سخنانش[۲۴] در مصاحبه تلویزیون تیوی پلاس اعلام کرد که از حرفهایش سوءبرداشت شده است. وی اعلام کرد که «اگر میدانستم برنامه زنده است این حرف را نمیزدم. احساس کردم برنامه غیر مستقیم است و شبکه ۳ روی صدایم سوت پخش میکند.»[۲۵]
در فرهنگ ایران
ویرایشادبیات
ویرایشدر ابیاتی جعلی که در دورههای بعدتر به شاهنامهٔ فردوسی افزوده شده است، در قسمت رجزخوانی رستم فرخزاد (خطاب به سردار عرب) محتوایی تحقیرآمیز نسبت به عربها به چشم میخورد:[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]
- ز شیر شتر خوردن و سوسمار
- عرب را بهجائی رسیدست کار
- که تاج کیان را کند آرزو
- تفو باد بر چرخ گردون تفو[۳۱]
جلال خالقی مطلق، که شاهنامه را زیر نظر احسان یارشاطر تصحیح کرده است، با مقایسه نسخ موجود شعر را جعلی میداند که احتمالاً برای تسلی غرور زخم خورده ایرانیان توسط دیگران به نسخههای جدیدتر شاهنامه افزوده گشته است.[۳۲][۳۳]
موسیقی
ویرایشیک رپخوان ایرانی به نام بهزاد پکس چند ترانه عرب ستیزانه به نام عرب کُش، چهارشنبه سوری (عرب کُش۲)و آل سقوط را خوانده است. این ترانه که دارای محتوایی ضد عربی و نژادپرستانه است با واکنش جریانهای مختلف حقوق بشری و مخالفان نژادپرستی مواجه شد. کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران با صدور بیانیهای در رابطه با این مسئله خوانندهٔ ترانه را یک «جوجه فاشیست» و این ترانه را «مقدمهای برای زدودن قبح عربکشی در ایران» دانست.[۳۴]
شعارها
ویرایشیک گزارش رسانهای از شعارهای عربستیزانهٔ گردآمدگان بهمناسبت روز کوروش بزرگ در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ حکایت دارد؛ «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم»، «همش میگن دست خداست، هرچی بلاست از عربهاست».[۳۵]
ناآگاهیها و خوارشماریها
ویرایشبدویانگاری مردم عرب و عربزبان
ویرایشنادر ابراهیمی در نقد اشعار مهدی اخوان ثالث بیان کرده که «مهدی اخوان ثالث، کینهاش به عرب، یک کینهٔ ایستای بهمیراثرسیده است نه کینهٔ اندیشگی و پویا. او عرب را دقیقاً و برای همیشه همان عربِ هزار و پانصد سال پیش میداند، که برجای مانده است و تکان نمیخورد: یک ملّتِ واحدِ یکپارچه، بدون کمترین تغییر قشری، طبقاتی، ملّی، تاریخی، اجتماعی، و سیاسی:بدخون، بدنژاد، فاسد بالذّاته… او صدّام را بهدلیل عرب بودنش، یزید میداند نه بهدلیل عاملِ استعمار بودنش.»[۳۶] اما محمدرضا شفیعی کدکنی در حالات و مقامات م. امید، عربستیزی را از موضوعات شعر اخوان ذکر نکرده و آن را مهم نانگاشته و از دلبستگی اخوان به ادبیات عربی نوشته است. همچنین از حاشیهنویسی اخوان بر المنتحل ثعالبی (که اتفاقی بهدستش رسیده بوده) نوشته است که نشان از دقت و نکتهسنجی اخوان در ادبیات عربی است، او یادآوری میکند که اخوان، سرمایهٔ ادبی خود در زبان عربی را «فقط و فقط با مطالعه و قریحهٔ شخصی آموخته بود … او به غریزه و در نتیجهٔ ممارست و شوق متن را میخواند و میفهمید و از این لحاظ بر بسیاری از دارندگان درجهٔ دکترای ادبیات عربی - که من میشناسم - برتری داشت.» شفیعی از خاطرهای نیز سخن میگوید که اخوان بسیار دلخواسته بود که از پدر شفیعی کدکنی، مقامات حریری را بیاموزد.[۳۷]
خوارشماریها
ویرایشدر ۴ اکتبر ۲۰۱۶ نویسنده روزنامهٔ عُکاظ در جده، در مقالهای با عنوان «چرا ایرانیان از اعراب بیزارند؟» مینویسد: «ایرانیان برپایه باور انتساب به آریایی، خود را «نژاد برتر» میدانند و به عربها و تاریخ و تمدن عربی و اسلامی به دیدهٔ تحقیر مینگرند و عربها را «بدوی»، «متوحش»، «عقبافتاده» و «خونریز» میدانند و صفات مذموم و ناپسندی را که شایستهٔ عربها نیست، به آنها نسبت میدهند.»[۳۸][۳۹]
این نگاه نژادپرستانه در ایران وجود دارد که فرهنگ باستانی ایرانی/آریایی ویژگیهای ارزشمندی دارد که در طول قرنها ثابت مانده است و دیگر سوی آن، عربها (بدون هیچ تمایزی) واجد فرهنگ بدوی هستند که گذر زمان و مدنیت و تمدن معاصر موجب «ترقیاش» نشده است.[۳] رادیو فردا (بخش فارسی دری) میگوید که «ایرانیها عموماً عربها را مردم بیفرهنگ و بدوی میخوانند که فرهنگ ایرانی را نابود کردند.»[۴] و «عربها قومی پست و بدویاند و ورودشان به ایران عامل بدبختی شمرده میشود.»[۵]؛ العربیه در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶/ ۷ آبان ۱۳۹۵ از شعارهایی در برنامهٔ روز کورش ۱۳۹۵ خبر داد که آن را «عربستیزانه» نامید.[۳۵] سپس خبرگزاری مهر در دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ خبرداد که پلیس ایران «عوامل اصلی هنجارشکنی» را دستگیر کرده است.[۴۰]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. ص. ۱۶۳. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ حسین علیزاده (۱۱ آبان ۱۳۹۵). «اقبال گسترده به روز کوروش؛ آیا ایران شاهد «جنبش باستانگرایی» است؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «عرب ستیزی در ایران؛ قوم مدارانه یا بازتاب نژادپرستی فرهنگی؟». مقاله. بیبیسی فارسی. ۱۹ آوریل ۲۰۱۵.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «از بدرفتاری با نوجوانان ایرانی تا موج عربستیزی در ایران». مقاله. رادیو فردا. حمل ۲۶, ۱۳۹۴.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «ملیگرایی اقلیتها، بحران مدرنیته و زبان مادری». مقاله. رادیو زمانه. ۲ اسفند ۱۳۹۱.
- ↑ «منشور کانون مبارزه با نژادپرستی و عرب ستیزی در ایران». www.asre-nou.net. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ فهیمه خضر حیدری (۱۴ آبان ۱۳۹۵). «عربستیزی ایرانی یا اعراب ایرانستیز؟». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «باور زیباکلام به نژادپرستی ایرانیان در بوته نقد». عصر ایران. ۴ مرداد ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «صادق زیباکلام: به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم». ایسنا. ۲۰۱۷-۱۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ شهرام رفیع زاده (۲ مرداد ۱۳۹۵). ««ایرانیان نژادپرست هستند یا نه؟»». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «عذرخواهی زیباکلام از کشورهای عربی!». مشرق. ۲۰۱۲-۰۴-۳۰. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۹.
- ↑ «رابطه عشق و نفرت میان ایران و اعراب». رادیو فردا. ۱۷ دی ۱۳۸۹.
- ↑ «ایرانیها از عربها نفرت دارند یا اسلام؟». الشرق الاوسط. ۷ ژوئن ۲۰۱۴.
- ↑ «آیا رونق دوباره نژادپرستی اتفاقی است؟». خراسانزمین. ۴ آبان ۱۳۹۱.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ بلوندل سعد، جویا. عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران. ترجمهٔ فرناز حائری. تهران: کارنگ. ص. ۱۶۵. شابک ۹۶۴۶۷۳۰۶۴۷.
- ↑ ایجادی، جلال. جامعهشناسی آسیبها و دگرگونیهای جامعه ایران. H&S Media, 2014. شابک ۹۷۸۱۷۸۰۸۳۲۹۰۶.
- ↑ ناصر فکوهی (۲۰ فروردین ۱۳۹۷). «نقد ناصر فکوهی بر فیلم لاتاری: فیلمفارسی جدید با مایه نژادپرستی». عصرایران. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ «به جرات میگویم که او ضدخوزستانیها است». www.khouznews.ir. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ ایسنا خوزستان
- ↑ «از طرف یک مشت سوسمارخور مورد تحقیر قرار میگیریم». عصرایران. ۲۵ فروردین ۱۳۹۴.
- ↑ پایگاه اینترنتی ایران گلوبال: بو بکش، بوبکش چه بوی گندی از سیمای ایران آمده؛ ۳ اکتبر ۲۰۱۵؛ بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ «واکنش گسترده ایرانیان به سخنان نژادپرستانه اکبر عبدی در تلویزیون دولتی ایران». بالاترین. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ پایگاه اینترنتی بادبادک مدیا: اکبر عبدی: از حرفهایم سوء برداشت شده است، ۱۶ مهر ۱۳۹۴؛ بایگانیشده در ۱۶ مه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ به نقل از لغتنامه دهخدا زیر عنوان «سوسمار» مراجعه شود
- ↑ Near East/North Africa Report. by United States Joint Publications Research Service pp.20
- ↑ A Taste of Persia: An Introduction to Persian Cooking. Najmieh Batmanglij. Published by I.B.Tauris, 2007. ISBN 1-84511-437-X pp.13
- ↑ The Image of Arabs in Modern Persian Literature. Joya Blondel Saad. Published by University Press of America, 1996. Original from the University of Michigan. Digitized May 13, 2008. ISBN 0-7618-0329-7 pp.7
- ↑ The Iranians: Persia, Islam and the Soul of a Nation. Sandra Mackey, W. Scott Harrop. 1996. pp.63
- ↑ شاهنامه فردوسی، ص۵۴۰ - نامه رستم به سعد وقاص و پاسخ آن
- ↑ http://azargoshnasp.net/Iran/iranyaddasht/iran_y22.htm ایران در گذشت روزگاران، خالقی
- ↑ «فردوسی» شاهنامه» پادشاهی یزدگرد» بخش ۳». گنجور. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۱-۲۳.
- ↑ سازمان حقوق بشر اهواز: آهنگ عربکش، مقدمهای برای زدودن قبح عربکشی در ایران، ۲۰ اوت ۲۰۱۵؛ بازدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ «شعارهای عربستیز در روز کورش و بیتوجهی رسانههای فارسزبان به آن». العربیه. دریافتشده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۶.
- ↑ کاخی، مرتضی (۱۹ دی ۱۳۹۱). باغ بیبرگی: یادنامه مهدی اخوان ثالث. تهران: زمستان. ص. ۸۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۲۰۰-۱۵-۹.
- ↑ شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۰). حالات و مقامات م. امید. سخن. ص. ۹۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۴۹۵.
- ↑ «لماذا یکره الفرس العرب». مقاله. روزنامهٔ عُکاظ. ۴ اکتبر ۲۰۱۶.
- ↑ «چرا ایرانیان از اعراب بیزارند». مقاله. العالم. ۱۴ اسفند ۱۳۹۱.
- ↑ «عوامل اصلی هنجارشکنی در «پاسارگاد» دستگیر شد». خبرگزاری مهر. ۱۰ آبان ۱۳۹۵. دریافتشده در ۱ نوامبر ۲۰۱۶.