داستان اسباببازی
داستان اسباببازی (انگلیسی: Toy Story) یک فیلم کمدی پویانمایی رایانهای آمریکایی، محصول سال ۱۹۹۵ است که توسط پیکسار ساخته شد و والت دیزنی پیکچرز آن را منتشر کرد. این فیلم، اولین قسمت از فرنچایز داستان اسباببازی، اولین فیلم بلند پویانمایی تمام رایانهای و همچنین اولین فیلم بلند پیکسار است. این فیلم به کارگردانی جان لستر، نوشتهٔ جاس ویدون، اندرو استنتون، جوئل کوهن و الک سوکولو، براساس داستانی از لستر، استنتون، پیت داکتر و جو رنفت بودهاست. ساخت موسیقی فیلم برعهدهٔ رندی نیومن، تهیهکنندگان آن بونی آرنولد و رالف گوگنهایم و استیو جابز و ادوین کتمول نیز تهیهکنندگان اجرایی این فیلم بودهاند. صداپیشگیِ تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلس، والاس شاون، جان راتزنبرگر، جیم وارنی، آنی پاتس، آر. لی ارمی، جان موریس، لاری میت کالف و اریک ون دتن در این فیلم صورت میگیرد. فیلم در دنیایی روایت میشود که اسباببازیها، وقتی انسانها حضور ندارند، جان میگیرند و داستان بر رابطهٔ وودی، عروسک گاوچران قدیمی با بند کشیدنی و باز لایتیر، اکشن فیگور فضانورد نوین متمرکز است که از دو حریف که برای محبتهای صاحبشان، اندی با هم رقابت میکنند، به دوستانی تبدیل میشوند که با هم کار میکنند تا پس از جدایی از اندی، به او ملحق شوند.
داستان اسباببازی | |
---|---|
کارگردان | جان لستر |
تهیهکننده |
|
فیلمنامهنویس |
|
داستان | |
بازیگران | |
موسیقی | رندی نیومن |
تدوینگر |
|
شرکتهای تولید | |
توزیعکننده | توزیع بوئنا ویستا پیکچرز |
تاریخهای انتشار |
|
مدت زمان | ۸۱ دقیقه |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
هزینهٔ فیلم | ۳۰ میلیون دلار |
فروش گیشه | ۳۶۱٫۹ میلیون دلار |
پس از موفقیت فیلم کوتاه اسباببازی فلزی در سال ۱۹۸۸، دیزنی به پیکسار پیشنهاد همکاری داد تا یک فیلم پویانمایی رایانهای تولید کند که از منظر اسباببازی کوچک روایت میشد. لستر، استنتون و داکتر پیشنویس اولیه را نوشتند که دیزنی آن را رد کرد؛ زیرا میخواستند لحن فیلم «پرتنشتر» باشد. پس از چندین حلقهٔ داستان فاجعهبار، تولید متوقف و فیلمنامه بازنویسی شد تا لحن و موضوع موردنظر پیکسار را بهتر منعکس کند: «اسباببازیها عمیقاً میخواهند بچهها با آنها بازی کنند و… این میلِ امیدها، ترسها و اعمال است که آنها را برمیانگیزد.» استودیو که در آن زمان متشکل از تعداد نسبتاً کمی کارمند بود، فیلم را تنها تحت محدودیتهای جزئی مالی تولید کرد. داستان اسباببازی در ۱۹ نوامبر ۱۹۹۵ در تئاتر ال کاپیتان در لس آنجلس به نمایش درآمد و در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۵ در سینماهای آمریکای شمالی اکران شد. فروش کلی این فیلم بیش از ۳۷۳ میلیون دلار در سراسر جهان بود و دومین فیلم پرفروش سال ۱۹۹۵ شد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در سایت راتن تومیتوز دارای امتیاز ۱۰۰٪ است. داستان اسباببازی به دلیل نوآوری فنی پویانمایی سه بعدی، شوخطبعی و پیچیدگی موضوعی فیلمنامه، موسیقی و اجراهای آوازی (بهویژه هنکس و آلن) مورد ستایش قرار گرفت. این فیلم توانست نامزد دریافت سه جایزهٔ اسکار برای بهترین فیلمنامه غیراقتباسی (اولین پویانمایی که نامزد دریافت این جایزه شد)، بهترین ترانه برای «من دوست تو هستم» و بهترین موسیقی فیلم شود و موفق شد جایزهٔ اسکار دستاورد ویژه را دریافت کند. موفقیت: داستان اسباببازی ایجاد فرنچایز چندرسانهای و مجموعهای متشکل از سه دنباله را رقم زد که با داستان اسباببازی ۲ (۱۹۹۹) شروع شد.
داستان
ویرایشدر یک دنیایی که اسباببازیها در غیاب انسانها زنده میشوند. گروهی از اسباببازیها درحال آماده شدن برای نقل مکان به یک خانه جدید به همراه صاحبشان، اندی دیویس (پسربچهای شش ساله)، خواهرش (مالی) و مادرش میشوند، اسباببازیها از اینکه اندی جشن تولدش را یک هفته زودتر بهخاطر اسبابکشی برگزار میکند، ناراحت میشوند؛ وودی یک عروسک گاوچران و دارای یک جعبه صدا و عروسک موردعلاقه اندی و رهبر تمام اسباببازیهایش است. به امید آرامش بقیه اسباببازیها، او گروهبان را بههمراه سربازهای سبزش به جاسوسی هدیههای اندی بهوسیله یک بیسیم اسباببازی میفرستد. بقیه اسباببازیها که شامل آقای سیبزمینی، اسلینکی، رکس (دایناسور)، هَم (قلک خوکی) و بو پیپ میشوند. بعد از اینکه اندی هدیهای دریافت نکرد که باعث جایگزینی با آنها شود، آسودهخاطر شدند. دقایقی بعد اندی توسط مادرش هدیهای غیرمنتظره دریافت میکند. آن یک باز لایتیر است. یک تکاور فضایی که باور دارد که او یک فضانورد واقعی است. باز با ویژگیهای خارقالعادهاش اسباببازیها را تحتتاثیر قرار میدهد و تبدیل به اسباببازی موردعلاقه اندی میشود و این موضوع باعث حسادت وودی میشود.
دو روز قبل از حرکت، خانواده اندی برای خوردن شام در سیاره پیتزا برنامهریزی میکنند. جایی که اندی فقط میتواند یک اسباببازی با خودش ببرد. وودی تلاش میکند که با ماشین کنترلی آرسی باز را به پشت کمد بندازد، اما ناگهان او را از پنجره به بیرون میاندازد. بقیه اسباببازیها گمان میکنند که وودی عمداً تلاش میکرد تا باز را بکشد، اما اندی قبل از اینکه اسباببازیها از وودی انتقام بگیرند، او را برمیدارد و با خودش میبرد. باز بهطور خشمگینانه به داخل ماشین میرود و در مسیر سیاره پیتزا، بعد از اینکه ماشین در پمپ بنزین میایستد، با وودی روبرو میشود. هردو شروع به دعوا میکنند که سرانجام از ماشین میافتند و از مسیر جا میمانند.
پس از یک بحث و جدل، هردو سوار یک کامیون سفارشبر سیاره پیتزا و مخفیانه وارد رستوران میشوند. با این حال، باز به اشتباه وارد یک دستگاه جرثقیل پنجهای میشود و با تعداد زیادی آدمک سبز فضایی روبرو میشود درحالیکه وودی او را تعقیب کردهاست. در همین حال، همسایه خرابکار اندی سید فیلیپس، آن دو را به همراه یک آدمک سبز برنده میشود و با خودش به خانه میبرد. وودی و باز با سگ او اسکاد (نژاد بول تریر) و بعضی اسباببازیهای جهشیافته او که از اجزای اسباببازیهای دیگر که سید آنها را خراب کردهاست روبرو میشوند.
درحالیکه وودی تلاش میکند راهی برای فرار پیدا کند، باز با دیدن یک تبلیغ تلویزیونی اسباببازی باز لایتیر شوکه میشود و متوجه میشود که درواقع او یک اسباببازی است. در انکار، او سعی میکند پرواز کند، اما شکست میخورد و دستش میشکند و دچار پریشانی میشود. بعد از اینکه اسباببازیهای جهشیافته باز را تعمیر کردند، سید برمیگردد و باز را به یک موشک میبندد و قصد دارد او را پرتاب کند اما بهعلت نامساعد بودن هوا مجبور است تا صبح صبر کند. وودی باز را متقاعد میکند که او برای خوشحال کردن اندی ساخته شدهاست درحالی که به با ارزش بودن او اعتراف میکند. حرفهای وودی عزم باز را برمیگرداند، و هردو تلاش میکنند تا از خانه سید خارج شوند. در همین حال، سید، باز را برای پرتاب او آماده میکند. وودی اسباببازیهای جهشیافته را جمع میکند و نقشه میکشد تا سید را بترساند تا دیگر آسیبی به اسباببازیها نزند و این باعث میشود که او و باز آزاد شوند.
وودی و باز کامیون اسبابکشی اندی را تعقیب میکنند، اما اسکاد آنها را میبیند و پای وودی را گاز میگیرد و باز تلاش میکند تا با اسکاد مبارزه کند، زمانی که وودی وارد کامیون میشود ماشین کنترلی آرسی را به بیرون میاندازد تا بهوسیله آن حواس اسکاد را پرت کند و باز را نجات دهد. بقیه اسباببازیها فکر میکنند که وودی این کار را میکند تا از دست آرسی خلاص شود، آنها وودی را به خیابان پرتاب میکنند. وودی با استفاده از ماشین کنترلی اسکاد را فراری میدهد و بقیه اسباببازیها متوجه میشوند که در اشتباه بودند. وودی بههمراه باز کامیون را تعقیب میکند، ناگهان باتریهای آرسی تمام میشوند، وودی مجبور میشود که موشک را روشن کند. همانطور که آنها بهطرف کامیون نزدیک میشوند، هوابرد میشوند و وودی آرسی را به داخل کامیون میاندازد. باز بالهایش را باز میکند تا موشک را که به پشتش بسته شده بود را جدا کند تا قبل از اینکه منفجر شود؛ او و وودی از جلوی کامیون رد میشوند و از سقف ماشین اندی به داخل آن میپرند و با خیال راحت در ماشین اندی فرود میآیند.
در روز کریسمس، در خانه جدید، گروهبان و دیگر سربازان در باز کردن هدیهها دوباره جاسوسی میکنند. آقای سیبزمینی، بعد از اینکه مالی یک هدیه خانم سیبزمینی دریافت میکند، خوشحال و هیجانزده میشود و باز بهشوخی فکر میکند چه هدیهای ممکن است از او بدتر باشد. بعد از اینکه اندی یک سگ داشهوند هدیه میگیرد، هردو لبخند مضطربانهای بههم میزنند.
صداپیشگان
ویرایش- تام هنکس در نقش وودی، عروسک گاوچران با بند کشیدنی که اسباببازی موردعلاقهٔ اندی است.
- تیم آلن در نقش باز لایتیر، اکشن فیگور تکاور فضایی، رقیب وودی که بعدها دوست صمیمی او میشود.
- دان ریکلس در نقش آقای کله سیبزمینی، عروسک سیبزمینی بدبین که اعضای بدنش از هم جدا میشود.
- جیم وارنی در نقش سگ اسلینکی، سگ داشهوندی که اسباببازی اسلینکی است.
- والاس شاون در نقش رکس، اکشن فیگور تیرانوسوروس سبزرنگی که مضطرب است.
- جان راتزنبرگر، در نقش هام، قلک هوشمندی که صحبت میکند.
- آنی پاتس در نقش بو پیپ، عروسک چوپان چینی[a] و نقش مقابل وودی.
- جان موریس در نقش اندی دیویس، صاحب اسباببازیها.
- اریک ون دتن در نقش سید فیلیپس، همسایهٔ دیواربهدیوار اندی که اسباببازیها را برای تفریح خراب میکند.
- لاری میت کالف در نقش خانم دیویس، مادر اندی و مولی.
- آر. لی ارمی در نقش گروهبان، رهبر دستهای سرباز که آدمکهای پلاستیکی سبز هستند.
- سارا فریمن در نقش هانا فیلیپس، خواهر کوچکتر سید.
- پن جیلت در نقش گویندهٔ آگهی تلویزیونی باز لایتیر.
ساخت
ویرایشتوسعه
ویرایشاولین تجربهٔ جان لستر از پویانمایی رایانهای، زمانی بود که بهعنوان پویانما در استودیو انیمیشن والت دیزنی کار میکرد و دوستانش صحنهای از موتورسیکلت نوریِ ترون را به او نشان دادند. این یک تجربهٔ چشمنواز بود که لستر را از امکاناتی که بهوسیلهٔ تولیدات رایانهای ارائه میشد، آگاه کرد.[۱] لستر سعی کرد تا توستر کوچولوی شجاع را بهعنوان یک فیلم پویانمایی تمام رایانهای به دیزنی ارائه کند اما این ایده رد و لستر اخراج شد.[۲][۳] او سپس به کار در لوکاس فیلم ادامه داد و در سال ۱۹۸۶، یکی از اعضای مؤسس پیکسار شد. در سال ۱۹۸۶، استیو جابز، کارآفرین و بنیانگذار اپل پیکسار را خریداری کرد.[۴] لستر در پیکسار فیلمهای کوتاه پویانمایی رایانهای ساخت تا تواناییهای رایانهٔ تصویرساز پیکسار[b] را به نمایش بگذارد. لستر در سال ۱۹۸۸، فیلم کوتاه اسباببازی فلزی را از منظر یک اسباببازی ساخت که به عشق لستر به اسباببازیهای کلاسیک اشاره دارد. این فیلم توانست جایزهٔ اسکار بهترین پویانمایی کوتاه را از شصت و یکمین دورهٔ جوایز اسکار کسب کند؛ اولین فیلم کوتاه پویانمایی رایانهای که توانست این جایزه را برنده شود.[۵]
اسباببازی فلزی توجه دیزنی را به خود جلب کرد و مایکل آیسنر بهعنوان مدیرعامل و جفری کاتزنبرگ، مدیر بخش فیلم که تیم مدیریتی جدید دیزنی را تشکیل میدادند، تلاش برای بازگشت لستر را آغاز کردند. لستر که از اعتماد جابز به خودش سپاسگزار بود، مجبور شد تا در پیکسار بماند. او به ادوین کتمول، بنیانگذار پیکسار گفت: «من میتوانم به دیزنی بروم و کارگردان شوم یا اینجا بمانم و تاریخ را بسازم.» کاتزنبرگ متوجه شد که نمیتواند لستر را به دیزنی بازگرداند و به همین علت، برنامههایی را برای امضای قرارداد تولید با پیکسار برای ساخت فیلم آغاز کرد.[۶] دیزنی همیشه تمامی فیلمهای خود را بهصورت داخلی ساخته بود و از تغییر این رویه خودداری میکرد، اما وقتی تیم برتون که پیشتر در دیزنی کار میکرد، قصد داشت تا حقوق کابوس قبل از کریسمس را بازخرید کند، دیزنی قراردادی منعقد کرد که به او اجازه میداد تا فیلمش را بهعنوان فیلم دیزنی، خارج از استودیو بسازد. این اقدام درها را برای پیکسار گشود تا بتواند فیلمهای خود را خارج از دیزنی بسازد.[۷]
هر دو طرف مایل به همکاری بودند. کتمول و آلوی ری اسمیت،[c] یکی دیگر از بنیانگذاران پیکسار، مدتها بود که میخواستند پویانمایی رایانهای تولید کنند اما تنها در اوایل دههٔ ۱۹۹۰، رایانهها به اندازهٔ کافی ارزان و قدرتمند بودند که این امکان را فراهم کنند.[۸] علاوه بر این، دیزنی مجوز سیستم تولید انیمیشن رایانهای پیکسار[d] (سیایپیاس یا کپس) را صادر کرده بود و باعث شد که این شرکت به بزرگترین مشتریِ رایانههای پیکسار تبدیل شود.[۹] جابز برای کاتزنبرگ آشکار کرد که گرچه دیزنی از پیکسار راضی است اما برعکس این موضوع برای پیکسار صدق نمیکند. جابز به او گفت: «ما میخواهیم با شما یک فیلم بسازیم. این ما را خوشحال میکند.»[۱۰] در همان زمان، پیتر اشنایدر،[e] رئیس استودیو انیمیشن والت دیزنی بهطور بالقوه به ساخت فیلمی بلند با پیکسار علاقه داشت.[۱۱] هنگامی که کتمول، اسمیت و رالف گوگنهایم،[f] رئیس بخش پویانمایی در تابستان ۱۹۹۰ با اشنایدر ملاقات کردند، فضا را گیجکننده و بحثبرانگیز یافتند. آنان بعدها فهمیدند که کاتزنبرگ قصد دارد اگر دیزنی با پیکسار فیلمی بسازد، خارج از حوزهٔ اختیارات اشنایدر خواهد بود که اشنایدر را عصبانی کرد.[۱۲] پس از اولین جلسه، گروه پیکسار با توقعات کم به خانه رفتند و وقتی کاتزنبرگ برای کنفرانس دیگری خبرشان کرد، شگفتزده شدند. بیل ریوز[g] (رئیس بخش تحقیق و توسعهٔ پویانمایی)، جابز و لستر به کتمول، اسمیت و گوگنهایم پیوستند. آنان با خود ایدهای برای ویژه برنامهٔ تلویزیونی نیم ساعته به نام کریسمس اسباب بازی فلزی[h] آوردند. آنان معتقد بودند که یک برنامهٔ تلویزیونی، راهی معقول برای کسب تجربه، پیش از پرداختن به فیلمی بلند خواهد بود.[۱۳]
آنان کاتزنبرگ را در میز کنفرانس در ساختمانی در استودیوهای والت دیزنی در بربنک ملاقات کردند. کتمول و اسمیت معتقد بودند که حفظ کاتزنبرگ به همکاری با شرکت در طول زمان دشوار خواهد بود. آنان فروش لستر و پویانماهای جوان را در مورد ایدهٔ همکاری با دیزنی که به دلیل نحوهٔ رفتار آنان با پویانماهایش شهرت بدی داشت و کاتزنبرگ که بهعنوان یک زورگوی مدیریت خرد شهرت داشت را دشوارتر میدانستند.[۱۴] کاتزنبرگ خودش در این جلسه بیان کرد: «همه فکر میکنند من زورگو هستم. من زورگو هستم اما معمولاً حق با من است.»[۱۵] او ایدهٔ ویژه برنامهٔ نیم ساعته را کنار گذاشت و به لستر، بهعنوان استعداد اصلی اتاق نگاه کرد و با صراحت خطاب به او گفت: «جان، تو حاضر نشدی با من کار کنی، میخواهم از این راه با تو کار کنم.»[۱۶][۱۷] او از شش بازدیدکننده دعوت کرد تا با پویانماها همصحبت شوند و آنان متوجه شدند که همگی از اظهارات کاتزنبرگ حمایت میکنند.[۱۸] پیکسار در این زمان در آستانهٔ ورشکستگی بود و به قرارداد با دیزنی نیاز داشت.[۱۹] کاتزنبرگ اصرار داشت که حقوق فناوری اختصاصی پیکسار برای ساخت پویانمایی سهبعدی به دیزنی داده شود اما جابز نپذیرفت.[۲۰] در موردی دیگر، جابز از طرف مقابل مطالبه کرد که پیکسار مالکیت بخشی از فیلم و شخصیتها را داشته باشد و در کنترل حقوق ویدئو و دنبالههای آن سهیم باشد اما کاتزنبرگ نپذیرفت.[۲۱] دیزنی و پیکسار در قراردادی در تاریخ ۳ مه ۱۹۹۱ بر سر شرایط قرارداد به توافق رسیدند و قرارداد در اوایل ژوئیه امضا شد.[۲۲] در نهایت، در این قرارداد مشخص شد که دیزنی بهطور کامل مالک تصویر و شخصیتهای آن و کنترل خلاقانهای در فیلم خواهد داشت و حدود ۱۲٫۵ درصد از درآمدهای حاصل از فروش بلیت را به پیکسار میپردازد.[۲۳][۲۴] دیزنی این قرارداد را برای تولید سه فیلم با پیکسار منعقد کرد و در درآمدهای داستان اسباببازی و دو فیلم بعدی شریک بود.[۲۵]
توافق برای تولید یک فیلم بلند بر اساس اسباببازی فلزی با عنوان رسمی داستان اسباببازی نهایی و تولید آن به زودی آغاز شد.[۲۶]
نویسندگی
ویرایشپیشنویس اصلی برای داستان اسباببازی که لستر، اندرو استنتون و پیت داکتر نوشته بودند، شباهت چندانی به فیلمنامهٔ نهایی نداشت.[۲۷] در آن طرح، تاینی، گروه تکنفرهٔ اسباببازی فلزی با وودی که آدمک شکمگویی بود، زوجی را تشکیل میدادند که به سفری گسترده فرستاده شدند.[۲۸][۲۹] از نظر کاتزنبرگ که خواهان هیجان بیشتر در داستان فیلم بود، شخصیت مهربان و جسور وودی، به مرور منفیتر شد؛ نوعی حسادت که در نهایت باعث تجمع اسباببازیهای دیگر میشود.[۳۰] مدیران دیزنی استوریبردها را دیدند و کنترل خلاقانه را به پیکسار واگذار کردند.[۳۱] ایدهٔ اصلی داستان اسباببازی از اولین پیشنویس فیلمنامه به بعد وجود داشت: «اسباببازیها عمیقاً میخواهند بچهها با آنها بازی کنند و این میلِ امیدها، ترسها و اعمال است که آنها را هدایت میکند.»[۳۲] کاتزنبرگ احساس کرد که پیشنویس اصلی مشکل دارد و به لستر گفت که داستان اسباببازی را به فیلمی فراتر از فیلمهای زوج هنری تغییر دهد و به آنان پیشنهاد داد تا چند فیلم کلاسیک با موضوع اصلی دو رفیق را ببینند. فیلمهایی مانند ستیزهجویان و ۴۸ ساعت که در آن دو شخصیت اصلی فیلم که نگرشهای متفاوتی دارند، در کنار هم قرار میگیرند و باید با هم کنار بیایند و به هم ملحق شوند.[۳۳][۳۴] لستر، استنتون و داکتر در اوایل سپتامبر ۱۹۹۱ با دومین پیشنویس ظاهر شدند. اگرچه شخصیتهای اصلی فیلم هنوز هم تاینی و آدمک بودند اما طرح کلی فیلم در حال شکلگیری بود.[۳۵]
فیلمنامه تا پیش از نسخهٔ نهایی، تغییرات زیادی را تجربه کرد. لستر به این نتیجه رسید که تاینی «بیش از حد قدیمی» است. شخصیت ابتدایی داستان به یک اکشن فیگور نظامی تغییر یافت و سپس به آن درونمایهای فضایی داده شد. نام تاینی به لونار لری، سپس تمپوس از مورف و در نهایت به باز لایتیر (بهنام فضانورد باز آلدرین) تغییر یافت.[۳۶] بازلایتیر با الهام از لباسهایی که فضانوردان آپولو میپوشیدند و پوشش اکشن فیگورهای جی.آی. جو[i] طراحی شد. همچنین طرح رنگ ظاهری بازلایتیر به لستر و همسرش، نانسی مربوط میشود که رنگهای موردعلاقهشان به ترتیب سبز و بنفش است.[۳۷][۳۸] وودی تحت تأثیر عروسک کسپر روح مهربان[j] بود که لستر در کودکی داشت؛ آدمک شکمگویی که بند کشیدنیای در پشت خود دارد. این ایده تا زمانی باقی ماند که طراح شخصیت، باد لاکی پیشنهاد کرد وودی را میتوان به آدمک گاوچران تبدیل کرد. لستر از تضاد بین ژانرهای وسترن و علمی-تخیلی خوشش آمد و بلافاصله شخصیت داستان تغییر کرد. در نهایت، تمام جنبههای ساختگی شکمگویی از شخصیت حذف شد زیرا «فریبکارانه و بدجنسی» به نظر میرسید.[۳۹] با این حال، نام وودی را برای ادای احترام به بازیگر وسترن، وودی استرود حفظ کردند.[۴۰]
فیلمنامهٔ داستان اسباببازی به شدت تحت تأثیر ایدههای فیلمنامهنویس، رابرت مککی قرار گرفت. اعضای تیم داستان پیکسار که از لستر، استنتون، داکتر و جو رنفت تشکیل میشد، میدانستند که بیشترِ آنان در فیلمنامهنویسیِ فیلمهای بلند مبتدی هستند. هیچکدام از آنان به غیر از رنفت که کلاس داستان در کلآرتس تدریس میکرد و کارهای استوریبردی انجام داده بود، هیچ داستان بلندی ننوشته بودند یا نام آنها در عنوان فیلمها نیامده بود.[۴۱] بهدنبال جستجوی بینش، لستر و داکتر در سمینار سه روزهای که مککین در لس آنجلس ارائه میکرد، شرکت کردند. اصول او که براساس فن شعر از ارسطو استوار بود، برای نمونه حکم میکرد که تصمیمات یا اقداماتی که یک شخصیت برای حل مشکلاتش انجام میدهد، مؤلفهای مناسب برای ارزیابی میزان واقعگرایی یا عقیدهٔ او است.[۴۲] دیزنی همچنین جوئل کوهن[k] و الک سوکولو[l] و سپس جاس ویدون را برای کمک به توسعهٔ فیلمنامه منصوب کرد. ویدون متوجه شد که فیلمنامه، ساختاری عالی دارد اما دستوپاشکسته است. او شخصیت رکس را به داستان اضافه کرد و بهدنبال نقشی محوری برای عروسک باربی بود؛ عروسکی که به بو پیپ تغییر یافت، زیرا متل مجوز شخصیت را نمیداد.[۴۳] ویدون همچنین شخصیت بازلایتیر را مورد بازنگری قرار داد و او را از شخصیتی کمهوش اما شاد و خودآگاه به شخصیتی اکشن که نمیداند اسباببازی است، تغییر داد که این امر فیلم را متحول کرد.[۴۴] درحالیکه ساخت فیلم در حال انجام بود، تیم داستان به ترمیم و بررسی فیلمنامه ادامه داد. از جمله مواردی که بعدها به فیلمنامه اضافه شد، روبروشدن باز با موجودات بیگانهٔ فضایی در سیارهٔ پیتزا بود که از جلسهٔ طوفان فکری با دهها کارگردان، طراح استوریبرد و پویانمای دیزنی به وجود آمد.[۴۵]
گزینش صداپیشگان
ویرایشمدیران دیزنی پس از شنیدن ایدهٔ اصلی فیلم و برگزاری چند جلسه، در ژانویه ۱۹۹۳ به جان لستر و گروهش اجازه داد تا نوشتن فیلمنامه را آغاز کنند و همان زمان بود که گزینش صداپیشگان نیز آغاز شد.[۴۶][۴۷]
پل نیومن که پس از آن نقش دکتر هادسون را در ماشینها، یکی دیگر از فیلمهای پیکسار پذیرفت و همچنین رابین ویلیامز و کلینت ایستوود را برای صداپیشگیِ نقش وودی در نظر گرفته بودند.[۴۸][۴۹] لستر همیشه میخواست تام هنکس صداپیشهٔ شخصیت وودی باشد و ادعا میکرد که هنکس «توانایی دارد احساسات را بپذیرد و آنها را لمس کند» و تحت تأثیر بازی موفق او در لیگ خودشان قرار گرفت.[۵۰] برای سنجش اینکه چگونه صدای یک بازیگر ممکن است با شخصیت مطابقت داشته باشد، لستر تکنیک رایج دیزنی را به عاریت گرفت: یک مونولوگ آوازی از یک بازیگر شناخته شده را متحرک کنید تا صدای بازیگر را با ظاهر یا اعمال شخصیت پویانمایی ترکیب کنید.[۵۱] برای آزمایش فیلم خام، از صدای هنکس در ترنر و هوک استفاده شد و هنکس متقاعد شد تا وارد پروژه شود.[۵۲]
گروه تولید بیلی کریستال را برای صداپیشگیِ باز لایتیر در نظر گرفتند و در آزمایش، از صدایش در وقتی هری سالی را دید… استفاده کردند اما او این نقش را نپذیرفت.[۵۳] کریستال معتقد بود که این سبک از پویانمایی جدید است و به آزمایشی شباهت دارد که ممکن است شکست بخورد. او بعداً قبول کرد تا صداپیشهٔ مایک وازوفسکی در شرکت هیولاها، یکی دیگر از فیلمهای پیکسار باشد.[۵۴] کاتزنبرگ این نقش را به تیم آلن که در بهبود ایفای نقش میکرد، پیشنهاد کرد و او پس از جلسهٔ آزمایشی در دیترویت، این نقش را میپذیرد.[۵۵][۵۶] نقشآفرینی هنکس و آلن در داستان اسباببازی، اولین حضور آنان در فیلم پویانمایی بود.[۵۷]
لستر از دان ریکلس خواست تا صداپیشگیِ شخصیت آقای کله سیبزمینی را برعهده بگیرد. برای متقاعدکردن او، لستر، توماس شوماخر[m] و چند نفر دیگر با مجسمهای از آقای سیبزمینی به دیدار ریکلس رفتند. انتخاب صداپیشه برای اسلینکی کمی طولانیتر شد، زیرا تیم تولید بهدنبال بازیگری با لهجهٔ کنایهآمیز بود.[۵۸] جان کلیز برای صداپیشگیِ این شخصیت انتخاب شد اما در نهایت این نقش را به جیم وارنی دادند.[۵۹] قبل از آنکه والاس شاون برای صدای رکس انتخاب شود، تهیهکنندگان ریک مورانیس را بهعنوان صداپیشهٔ این شخصیت در نظر داشتند. مورانیس در مجموعهفیلمهای شکارچیان نقش شخصیتی ترسو و وحشتزده را بازی کرده بود.[۶۰]
توقف تولید
ویرایشلستر و گروهش هر دو هفته یکبار استوریبردها و فیلمهای خام را به مدیران دیزنی نشان میدادند. پیکسار با نوآوری فنی خود دیزنی را تحت تأثیر قرار داد اما این موضوع دربارهٔ طرح داستان صدق نمیکرد. در جلسههای معرفی و نمایش، کاتزنبرگ بخش زیادی از فیلم را پاره میکرد و نکاتی را گوشزد میکرد تا در فیلم اعمال شود. او میخواست دو شخصیت اصلی فیلم «آسیبپذیرتر» باشند.[۶۱] دیزنی میخواست این فیلم که داستان اسباببازی نام دارد برای بزرگسالان نیز جذاب باشد.[۶۲] پس از یادداشتها و نکاتی که کاتزنبرگ و سایر کارشناسان دیزنی اظهار کردند، قرار شد تا وودی شخصیتی کاملاً دوستداشتنی نباشد.[۶۳][۶۴] لستر و گروهش پیشنمایشی از فیلم را در ۱۹ نوامبر ۱۹۹۳ به دیزنی ارائه کردند.[۶۵][۶۶] رخدادی که اعضای گروه از آن بهعنوان «جمعهٔ سیاه» یاد میکنند.[۶۷][۶۸] نتیجه فاجعهبار بود و وودی بهعنوان شخصیتی غیرقابل تحمل معرفی شد.[۶۹] پیتر اشنایدر، رئیس استودیو انیمیشن والت دیزنی که با ایدههای کاتزنبرگ برای راهدادن غریبهها به شرکت مخالف بود، دستور داد تا تولید فیلم بهسرعت متوقف شود.[۷۰][۷۱] کاتزنبرگ نیز پذیرفت و توماس شوماخر، همکار اشنایدر بعدها اظهار کرد که اجرای دستورهای کاتزنبرگ باعث شده بود تا فیلم از مسیر اصلی خود خارج شود.[۷۲]
لستر از آنچه نمایش یافته بود شرمنده شد و بعدها دربارهاش گفت: «چیزی که نمایش داده شد حسابی شرمندهام کرد. قصهای بود پُر از پَستترین و غمگینترین شخصیتهایی که تا آن زمان دیده بودم.»[۷۳] دیزنی خواهان تعطیلی پروژه شد و از گروه پیکسار خواست تا بخش بزرگی از کارکنان را اخراج کنند و گروه داستان نیز به بربنک منتقل شود تا فیلم زیرنظر دیزنی تولید شود.[۷۴] لستر از دیزنی فرصتی دو هفتهای خواست تا روی اصلاح و بازنویسی فیلمنامه کار کنند و کارکنان نیز پیش از تعطیلات آخر سال در واحد تبلیغات مشغول به کار بمانند.[۷۵][۷۶] با توقف تولید از سوی مدیران دیزنی، جابز تولید فیلم را با هزینهٔ شخصی ادامه داد و بهجای دخالت در امر تولید، به مدیریت همکاری پیکسار و دیزنی پرداخت.[۷۷] پیکسار پس از گذر از این دوران که بی.زی. پتروف،[n] مدیر بخش داستان از آن بهعنوان روزهای ترسناک یاد میکند، توانست نسخهٔ جدید فیلمنامه را آماده کند.[۷۸] با حضور جو رنفت، فیلمنامهنویس کهنهکار، وودی به شخصیت دوستانهتری تغییر یافت و از رئیس زورگوی اسباببازیهای اندی به رهبری عاقل تبدیل شد.[۷۹][۸۰] حسادت وودی پس از ورود باز لایتیر به داستان نیز شکل دلسوزانهتری به خود گرفت. صحنهای که در نسخهٔ قبلی وجود داشت که وودی باز را از پنجره به بیرون پرتاب میکند و سپس میگوید: «اینجا دنیایی است که اسباببازی، اسباببازی را میخورد.» دوباره نوشته شد تا سقوط باز تصادفی نشان داده شود که با برخورد به چراغ مطالعهای که در چراغ مطالعه کوچکتر ظاهر شده بود به بیرون پرت میشود.[۸۱][۸۲] آغاز فیلم نیز با مقدمهای ساخته شد که اندی را در حال بازی با وودی نشان میدهد تا احساسات بیشتری دیده شود.[۸۳]
کاتزنبرگ و اشنایدر رویکرد تازهٔ فیلمنامه را تأیید کردند و تولید فیلم از فوریه ۱۹۹۴ از سر گرفته شد.[۸۴][۸۵] با چراغ سبز مدیران دیزنی، اعضای گروه تولید اخراج نشدند و بهسرعت بر تعدادشان افزوده شد؛ بهطوریکه کارکنان از ۲۴ نفر به ۱۱۰ نفر افزایش یافت.[۸۶] کاتزنبرگ به دلیل ترس از دفع تماشاگران نوجوان، عنوان نهایی فیلم را برای گنجاندن عبارت «اسباببازی» رد میکند. او به دلیل اختلاف نظر با مایکل آیسنر، مدیرعامل وقت دیزنی، این شرکت را ترک میکند و جانشین او با استفاده از عنوان داستان اسباببازی مخالفت نمیکند.[۸۷]
نمایش دوباره
ویرایشداستان اسباب بازی در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۵ اکران شد. اما در اکتبر ۲۰۰۹ بعد از ۱۴ سال به همراه قسمت دوم این انیمیشن با عنوان داستان اسباب بازی ۲ روی سیستم جدید سه بعدی رفت.
جوایز
ویرایشقسمت | نامزد | نتیجه |
---|---|---|
فیلمنامه اوریژینال | جاس ویدون، اندرو استنتون، جان لستر، پیت داکتر، جو رنفت | نامزدشده |
بهترین ترانه | رندی نیومن | نامزدشده |
بهترین موسیقی فیلم | رندی نیومن | نامزدشده |
بهترین دستاورد ویژه | جان لستر | برنده |
قسمت | نامزد | نتیجه |
---|---|---|
بهترین فیلم کمدی یا موزیکال | نامزدشده | |
بهترین آهنگ اورجینال فیلم متحرک | رندی نیومن | نامزدشده |
- بیست و چهارمین دوره جوایز آنی
قسمت | نامزد | نتیجه |
---|---|---|
بهترین دستاورد در نویسندگی | جاس ویدون، اندرو استنتون، جان لستر، پیت داکتر، جو رنفت | برنده |
بهترین دستاورد در صداپیشگی | تام هنکس | نامزدشده |
بهترین دستاورد فردی در انیمیشن | پیت داکتر | برنده |
بهترین دستاورد در طراحی تولید | رالف اگلستون | برنده |
بهترین دستاورد در موسیقی | رندی نیومن | برنده |
بهترین دستاورد در کارگردانی | جان لستر | برنده |
بهترین دستاورد در تولید | بانی آرنولد و رالف گوگنهایم | برنده |
بهترین انیمیشن بلند | داستان اسباب بازی | برنده |
این کار در سال ۱۹۹۶ نامزد دریافت ۷ جایزه و برندهٔ ۹ جایزه در زمینههای مختلف از جمله بهترین موسیقی و فیلمنامه شد.
دنباله(ها)
ویرایشدو سال پس از تولید داستان اسباب بازی، پیکسار شروع به ساخت قسمت دوم این اثر کرد و چهار سال بعد، منتشر کرد. پس از داستان اسباب بازی ۲، پیکسار شروع به ساخت قسمت سوم کرد و در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد. بنابراین، ماشین ها ۲ محصول ۲۰۱۱، اولین دنبالهی پیکسار غیر از داستان اسباب بازی است. پس از این، پیکسار گفت دیگر بر روی اسباب بازی ها کار نمی کند. صداپیشگان وودی و باز (تام هنکس و تیم آلن) برای ساخت قسمت چهارم ابراز علاقه کردند. نه سال پس از ساخت قسمت سوم، پیکسار داستان اسباببازی ۴ را منتشر کرد. سپس، به گفتهی جاش کولی کارگردان قسمت چهارم و تام هنکس صداپیشهی کاراکتر وودی، قسمت پنجمی در کار نخواهد بود. اما تیم آلن صداپیشهی باز، نظر نویسندگان را عوض کرد و در سال ۲۰۲۳، باب ایگر مدیرعامل شرکت دیزنی از ساخت یخ زده ۳، زوتوپیا ۲ و داستان اسباب بازی ۵ خبر داد. چندی بعد، دیزنی اعلام کرد که قسمت پنجم داستان اسباب بازی در ۱۹ ژوئن ۲۰۲۶ اکران خواهد شد.
واژهنامه
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 38.
- ↑ Foreman, Waterman Gives ‘Brave Little Toaster’.
- ↑ Pond, Why Disney Fired John Lasseter.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 41.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 181.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 181.
- ↑ Richards, Best idea wins.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 117.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 117.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 118.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 119.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 119.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 119.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 120.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 120.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 122.
- ↑ Kanfer, Serious Business, 229.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 206.
- ↑ Variety Staff, Disney, Pixar animate.
- ↑ Schlender, Pixar's magic man.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 121.
- ↑ Cezary Jan Strusiewicz, 5 Insane Early Drafts.
- ↑ Galuppo, John Lasseter on Early ‘Toy Story’ Draft.
- ↑ Catmull, Creativity, Inc., 57.
- ↑ Cezary Jan Strusiewicz, 5 Insane Early Drafts.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 121.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 207.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 124.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 124.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 125.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 103.
- ↑ Disney's Buzz Lightyear and Wall-E.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 126.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 125.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 126.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 127.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 128.
- ↑ Acuna, Toy Story Had An Unwatchable Script.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 137.
- ↑ Catmull, Creativity, Inc., 56.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 128.
- ↑ Evans, The Lost Roles of Jim Carrey.
- ↑ Sherlock, Toy Story: 10 Actors Who Almost.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 129.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 128–129.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 129.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 129.
- ↑ Sherlock, Toy Story: 10 Actors Who Almost.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 129.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 87.
- ↑ Michael, 'Toy Story' stars say.
- ↑ Lasseter and Daly, Toy Story, 103.
- ↑ Sherlock, Toy Story: 10 Actors Who Almost.
- ↑ Sherlock, Toy Story: 10 Actors Who Almost.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 207.
- ↑ EW Staff, 'Toy Story': The inside buzz.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 207.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 129.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 130.
- ↑ EW Staff, 'Toy Story': The inside buzz.
- ↑ Catmull, Creativity, Inc., 57.
- ↑ EW Staff, 'Toy Story': The inside buzz.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 90.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 130.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 207.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 90.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 131.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 131.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 90.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 132.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 132.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 132.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 132.
- ↑ Isaacson, Steve Jobs, 208.
- ↑ Price, The Pixar Touch, 133.
- ↑ Paik, To Infinity and Beyond!, 89.
منابع
ویرایش- "Disney's Buzz Lightyear and Wall-E explore space for NASA". Space.com. 24 June 2008. Archived from the original on 5 November 2021. Retrieved 20 November 2021.
- Acuna, Kirsten (23 September 2014). "'Toy Story' Had An Unwatchable Script Until Joss Whedon Saved It". Business Insider. Archived from the original on 9 August 2020. Retrieved 22 December 2021.
- Catmull, Ed (2014). Creativity, Inc. : overcoming the unseen forces that stand in the way of true inspiration. New York: Random House. ISBN 978-0-8129-9301-1.
- Cezary Jan Strusiewicz (1 February 2011). "5 Insane Early Drafts of Famous Movie Characters". Cracked. Archived from the original on 5 March 2021. Retrieved 20 November 2021.
- Evans, Bradford (17 March 2011). "The Lost Roles of Jim Carrey". Splitsider. Archived from the original on 8 August 2015. Retrieved 22 December 2021.
- EW Staff (29 June 2010). "'Toy Story': The inside buzz". Entertainment Weekly. Archived from the original on 24 December 2021. Retrieved 24 December 2021.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link) - Foreman, Liza (12 September 2012). "Waterman Gives 'Brave Little Toaster' a New Lease of Life (Exclusive)". The Wrap. Archived from the original on 13 June 2018. Retrieved 19 December 2021.
- Galuppo, Mia (2 October 2015). "John Lasseter on Early 'Toy Story' Draft: "Woody Was a Jerk"". The Hollywood Reporter. Archived from the original on 29 November 2021. Retrieved 20 November 2021.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link) - Isaacson, Walter (2011). Steve Jobs. New York: Simon & Schuster. ISBN 978-1-4516-4853-9.
- Kanfer, Stefan (2000) [1997]. Serious Business: The Art and Commerce of Animation in America from Betty Boop to Toy Story. New York: Da Capo Press. ISBN 978-0-306-80918-7.
- Lasseter, John; Daly, Steve (1995). Toy story: the art and making of the animated film. New York: Hyperion. ISBN 0-7868-6254-8.
- Michael, Dennis (25 November 1995). "'Toy Story' stars say being animated is hard work". CNN. Archived from the original on 6 July 2021. Retrieved 23 November 2021.
- Paik, Karen (2007). To Infinity and Beyond!: The Story of Pixar Animation Studios. San Francisco: Chronicle Books. ISBN 978-0-8118-5012-4.
- Pond, Steve (21 February 2014). "Why Disney Fired John Lasseter – And How He Came Back to Heal the Studio". The Wrap. Archived from the original on 16 January 2021. Retrieved 19 December 2021.
- Price, David (2008). -9780307265753 The Pixar Touch: The Making of a Company. New York: Alfred A. Knopf. ISBN 978-0-307-26575-3.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - Richards, Olly (21 November 2015). "Best idea wins: how Pixar grew up". The Telegraph. Archived from the original on 23 October 2021. Retrieved 19 December 2021.
- Schlender, Brent (11 May 2006). "Pixar's magic man". CNN Money. Archived from the original on 9 January 2021. Retrieved 19 December 2021.
- Sherlock, Ben (17 January 2020). "Toy Story: 10 Actors Who Almost Voiced Iconic Roles". Screen Rant. Archived from the original on 6 September 2021. Retrieved 22 December 2021.
- Variety Staff (24 February 1997). "Disney, Pixar animate 5-picture pact". Variety. Archived from the original on 21 December 2021. Retrieved 21 November 2021.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link)
پیوند به بیرون
ویرایش- وبگاه رسمی در پیکسار
- وبگاه رسمی در دیزنی
- داستان اسباببازی در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- داستان اسباببازی در پایگاه دادههای فیلم تیسیام
- داستان اسباببازی در بانک اطلاعات بیگ کارتون
- داستان اسباببازی در آلمووی
- داستان اسباببازی در راتن تومیتوز
- داستان اسباببازی در متاکریتیک
- داستان اسباببازی در باکس آفیس موجو