کارزار نمایاندن نظامی به عنوان شاعر ملی آذربایجان
کارزار نمایاندن نظامی به عنوان شاعر ملی آذربایجان (اصطلاح آذربایجانسازی[۱][۲] نیز استفاده میشود) یک بازنگری سیاسی و ایدئولوژیک با انگیزهایی ملی-فرهنگی که در مورد یکی از شاعرهای کلاسیک ایرانی یعنی نظامی گنجوی است که در شوروی در اواخر سال ۱۹۳۰ آغاز شد.[۱][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹] و همزمان با جشن هشتصدمین سالگرد تولد این شاعر ترتیب داده شد. این کارزار با مراسم جشنی در سال ۱۹۴۷ برجسته شد ولی اثرات آن تا به امروز ادامه دارد. این ماجرا از یک سو برای جامعه چند فرهنگی شوروی و در وهله نخست برای فرهنگ جمهوری آذربایجان مفید بود. از سوی دیگر پرسش هویت ملی فرهنگی نظامی در شوروی و جمهوری آذربایجان امروزی به شدت سیاسی شد.[۱۰][۱۱]
تلاش دولت جمهوری آذربایجان
ویرایشدولت جمهوری آذربایجان اشعار کاشیکاریشده پارسی بر روی بدنهٔ مقبره نظامی که به پارسی بودند را با اشعار ترکی جایگزین کرد و سفیر جمهوری آذربایجان در لندن به معرفی نسخه خطی خمسه نظامی گنجوی، به عنوان اثر فرهنگی ایرانی، در کتابخانه ملی انگلستان اعتراض کرد.[۱۲]
یکی از پژوهشگران جمهوری آذربایجان بیتی را به نظامی منسوب کرد[۱۳] که از دید فنی (قافیه) نادرست است (گرگ با ترک قافیه نمیشود و ایراد ادبی دارد)[۱۴] و در هیچ نسخهٔ خطی وجود ندارد. همچنین در ادبیات پارسی و فرهنگ ایرانی همواره گرگ جانوری خونخوار و دَدمنش بهشمار آمدهاست. بیت جعلی مورد نظر (که بدون هیچ بیت پیشین و پسین جعل شدهاست) چنین است[۱۵].
پدر بر پدر، مر مرا ترک بود | به فرزانگی هر یکی گرگ بود |
نظامی در ابیات راستینش نیز گرگ را حیوانی نادان و وحشی معرفی میکند و آن را کمتر از شیر و روبه میداند:
ز آن بر گرگ روبه راست شاهی | که روبه دام بیند گرگ ماهی |
یا:
به وقت زندگی رنجور حالیم | که با گرگان وحشی در جوالیم |
یا:
پیامت بزرگست و نامت بزرگ | نهفته مکن شیر در چرم گرگ |
یا:
روباه ز گرگ بهره زان برد | کین رای بزرگ دارد آن خرد |
با وجود اینکه تمامی آثار نظامی گنجوی فارسی است[۱۶]، قومگرایان پانترکیست دیوان یک شاعر دیگر به نام نظامی قونوی (از دوران حکومت عثمانی)[۱۷] را به نظامی گنجوی منسوب میکنند[۱۸]
جمهوری آذربایجان سالیانی هست که در رابطه با تحریف نظامی گنجوی ادعاهای غیرعلمی مطرح میکند[۱۹]. جمهوری آذربایجان با نصب مجسمه او در میدانهای مختلف جهان، آن را شاعر آذربایجانی و غیرایرانی معرفی کند. پروفسور پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای (Sapienza) شهر رُم، نصب مجمسه نظامی در رم را یک تحریف تاریخی میداند: «اما پردهبرداری از مجسمهای از نظامی گنجوی در شهر رُم با عنوان «شاعر آذربایجانی» باید ما را به خود بیاورد تا در برابر چنین تحریفهایی واکنش نشان دهیم».[۲۰]. و همچنین استاد ایوان میخالویچ استبلین-کامنسکی، پروفسور و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پیتسربورگ در رابطه با مجسمه نظامی در یکی از میدانهای آن شهر و تحریف تاریخ میگوید:"برای نمونه ادعا آنها یک مجسمه در میدان کمنوستورسک نصب کردند و او را "شاعر بزرگ آذربایجانی" نامیدند. در حالیکه نظامی گنجوی حتی ترکی صحبت نمیکرد. آنها میگویند چون در سرزمین امروزی به نام جمهوری آذربایجان زندگی میکرد. اما نظامی تمامی آثارش به پارسی است"[۲۱]. همچنین در سال ۲۰۱۲ کتابی به نام «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشته سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱)به زبان انگلیسی منتشر شدهاست به بررسی این اقدامها و تحریفها و بدخوانیها و برداشتهای اشتباه و غرضآلوده از سرودههای نظامی به دست دانشمندان شوروی و «ناسیونالیست»های جمهوری آذربایجان و پانترکان میپردازد. این کتاب بهطور رایگان در روی اینترنت قرار گرفت[۱۹]. خانم دکتر پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای (Sapienza) شهر رُم، درباره این کتاب چنین مینویسد[۱۹]: «این کتاب فهرست کاملی از تحریفهایی را بررسی میکند که به منظورهای ناسیونالیستی به وجود آورده شدند و امروزه در زمینه پژوهشهای مربوط به شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی، رایج شدهاند. این تحریفها از زمانی آغاز شدند که دولت شوروی تصمیم گرفت هشتصدمین سالگرد نظامی را جشن بگیرد. نویسندگان این کتاب با نگاهی دقیق و انتقادی استدلالهایی را بررسی میکنند که دانشمندان شوروی و نیز به تازگی نویسندگان جمهوری آذربایجان درباره نظامی مطرح کردهاند تا او را به اصطلاح «شاعر آذربایجانی» بخوانند و آثار او را جزو به اصطلاح «ادبیات آذربایجانی» بدانند. نویسندگان این کتاب نادرستبودن این ادعاها را نشان میدهند. گذشته از این بخشهای انتقادی، کتاب حاضر بخشهای سازندهای هم دارد و آن هم اطلاعات و آگاهیهایی است که نویسندگان از منبعهای دست اول از جمله از راه بازخوانی دقیق آثار نظامی و دیگر شاعران همروزگار او و نیز منبعهای تاریخی همروزگار او در پیش چشم ما گذاشتهاند. این کتاب پژوهشی جالب و با دقت مستندشده در زمینه ادبیات کلاسیک فارسی است و نیز به پرسشهایی درباره وضعیت تاریخی و قومنگاری و زبانی منطقه ارّان و تراقفقاز پاسخ میدهد.»
در سال ۲۰۰۷ نوروزعلی محمداف، دانشمند فرهنگی تالش بخاطر پشتیبانی از فرهنگ تالشی به زندان روانه شد[۲۲]. یکی از اتهامات دولت جمهوری آذربایجان علیه وی این بود که نظامی گنجوی را در یک نشریه غیرترک و تالش خوانده بود.[۲۳][۲۴] در سال ۲۰۰۹ نوروز علی محمداف در زندان جان سپرد[۲۵].
جعل دیوان تُرکی منسوب به نظامی گنجوی
ویرایشدر سال ١٣٨١ انتشارات «اندیشه نو» کتابی با عنوان «ديوان نظامي گنجوی؛ توركجه يئنی تاپيلان»(ديوان نويافته تركی نظامي گنجوی) را منتشر کرد . این کتاب که بر روی آن عنوان غیر علمی و ناشیانه «براي اولين بار در دنيا» درج شده بود، و مصحح کتاب مدعی شده بود که توسط فردي به نام «صديار وظيفه، ائل اوغلي» اهل جمهوری آذربایجان کشف شده بود . به باور پژوهشگران مصحح کتاب «محمدزاده صديق» هیچ دلیل قاطعی بر اصالت کتاب نداشته است . بلکه مصحح کتاب به ابیاتی از اشعار فارسی نظامی گنجوی اشاره کرده و آن را دال بر وجود دیوان اشعار ترکی نظامی گنجوی قلمداد نموده ولی به باور پژوهشگران این ابیات هیچ اشاره ای به وجود دیوان اشعار ترکی برای نظامی گنجوی ندارند :
غزلهای نظامی را غزالان | زده بر زخمهای چنگ نالان |
یا :
روزی به مباركی و شادی | ابروی هلالی ام گشاده |
بودم به نشاط كيقبادی | ديوان نظامی ام نهاده |
پس از انتشار اين ديوان كه موجب حيرت جامعه ادبی ایران و انتقاد از اقدام سئوال برانگيز وزارت ارشاد، در اعطای مجوز نشر به اين قبيل آثار، پيش از اثبات درستی يا نادرستی موازين علمی آنها گرديد، موج اعتراضها در داخل ايران و حتی انتقاد برخی از پژوهشگران بی طرف در جمهوري آذربايجان به راه افتاد . در این ارتباط یحیی شیدا که در احیای آثار زبان ترکی آذربایجانی مسبوق به سابقه فراوانی است ، چاپ و انتشار این کتاب را دستاورد جعل «ائل اوغلو» و «محمدزاده صديق» دانسته و اصل این دیوان را متعلق به یک شاعر تُرک زبان موسوم به نظامی قارامانلی از سخن سرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در آسیای صغیر دانسته است . جالب آنکه ویراستار اثر یعنی «محمدزاده صديق» در مقدمه همین کتاب چاپ شده در ایران ، نام نظامی قارامانلی را نیز قید کرده و اظهار داشته که بخشی از دیوان سروده های نظامی قارامانلی بوده ، در حالی كه بر روی جلد اثر و پيشگفتارِ محمدزاده صديق، سخن از «ديوان تركی نظامی گنجهای» رفته است . پژوهشگران تصدیق نموده اند كه اين ديوان متعلق به شاعری از قونيه تركيه امروزی به نام نظامی قارامانلی ملقب به قونوی است كه در حدود ۱۴۳۵ تا ۱۴۴۰ ميلادی در قونيه به دنيا آمده است. وی فرزند واعظی شهير به نام «ملا وليالدين» ميباشد. نظامی قونيوی در حدود سال ۱۴۶۹ تا ۱۴۷۳ بدرود زندگی گفته و به سه زبان فارسي، عربی و تركی شعر سروده است.ذكر اين نكته جالب است كه بدانيم ديوان تركی نظامی نظامی قونوی در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ خورشيدی) يعني حدود چهل سال پيش از «ديوان سازی» عناصر پانترکیسم، توسط «هانوك ايپكتن» در تركيه و از سوی انتشارات دانشگاه استانبول منتشر شده و معرفی جامعی در خصوص اين ديوان تركی در شماره سيزدهم نشريه «توركيه » اين دانشگاه صورت گرفته است. همين استاد دانشگاه استانبول، در سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۳ خورشيدی) كتاب ديگری در شرح احوال و آثار نظامی قونيوی نوشته و در آنكارا منتشر كرده است. وی در اين كتاب از وجود شش نسخه خطی برای ديوان تركی نظامی قونيوی خبر داده كه ششمين نسخه در «دارالكتاب قاهره» مصر نگهداری ميشود. اين نسخه كه ظاهراً همان ديوان جعلی نظامی گنجهای است، در كتاب ساختگي «ائل اوغلو» ، تحت عنوان «نسخه خديويه مصر» معرفی شده است[۲۶][۲۷][۲۸].
اشعار نظامی دربارهٔ ایران
ویرایشنظامی دربارهٔ ایران چنین میگوید:[۲۹]
همه عالم تن است و ایران دل | نیست گوینده زین قیاس خجل | |
چون کهایران دل زمین باشد | دل زتن به بود، یقین باشد |
واکنش ایران
ویرایشرئیس سازمان میراث فرهنگی محمدعلی نجفی به دبیرکل یونسکو نامهای نوشت مبنی بر متوقف کردن سیاست پارسیزدائی دولت جمهوری آذربایجان از جمله حذف اشعار فارسی نظامی که بر روی مقبره وی به صورت کاشیکاری بودند، و خواستار رسیدگی فوری شد.[۳۱]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Victor Schnirelmann. The Value of the Past: Myths, Identity and Politics in Transcaucasia. National Museum of Ethnology, Osaka, Japan, 2001. P.102-103
In brief, Azerbaijan was in great need of its own history, and in 1940-1941 the Department of History of Azerbaijan was established and a course in the history of Azerbaijan was introduced to the curriculum of the Historical Faculty of the ASU (Ibragimov, Tokarzhevsky 1964: 27). By that time, both aforementioned Iranian and Armenian factors had been conducive to rapid Azerbaijanization of historical heroes and historical political formations in the territory of Azerbaijan, hi particular, in 1938 the 800-year anniversary of Nizami was celebrated, and he was declared a great Azeri poet (Istoriia 1939: 88-91). In fact, he was a Persian poet and that was no wonder, since the Persians accounted for the entire urban population in those days (Diakonov 1995: 731). This was recognized in all the encyclopedias published in Russia before the 1930s, and only in 1939 did the Big Soviet Encyclopedia called Nizami a "great Azeri poet" for the first time (Cf. Brokgauz, Efron 1897: 58; Granai 1917: 195; BSE 1939: 94). In the 1940s the Safavi Dynasty became Azerbaijani rather than Turkic, let alone Iranian (Altstadt 1992: 159; Astourian 1994: 53).
- ↑ Регнум. 17:05 18.03.2006. Иран против азербайджанизации поэта Низами (Iran against the Azerbaijanization of Poet Nizami). «Все написанное бывшим президентом Ирана Мухаммедом Хатами о том, что Низами Гянджеви является иранским поэтом, истинная правда. Низами писал и творил на фарси, у него нет ни одного произведения на азербайджанском языке». Об этом в беседе с журналистами заявил посол Исламской Республики Иран в Азербайджане Афшар Сулеймани" (Translation: 'The ambassador of the Islamic Republic of Iran to Azerbaijan Afshar Suleiman in the meeting with journalists declared, "All that was written by the former president of Iran Mohammad Khatami, on Nizami Ganjavi being an Iranian poet, is an absolute truth. Nizami wrote and composed in Farsi and he doesn't have a single work written in Azerbaijani"').
- ↑ Yuri Slezkine. The Soviet Union as a Communal Apartment // Stalinism: New Directions. Rewriting Histories. Sheila Fitzpatrick. Routledge, 2000. ISBN 0-415-15233-X. , p. 335.
The Azerbaijani delegate insisted that the Persian poet Nizami was actually a classic of Azerbaijani literature because he was a „Turk from Gandzha“, and that Mirza Fath Ali Akundov was not a gentry writer, as some proletarian critics has charged but…
- ↑ «‘Soviet Nationalism’: An Ideological Legacy to the Independent Republics of Central Asia’». Dr. Bert G. Fragner (Austrian Academy of Sciences (Vienna): Executive Director (Institute of Iranian Studies)) // Willem van Schendel (PhD, Professor of Modern Asian History at the University of Amsterdam), Erik Jan Zürcher (PhD. held the chair of Turkish Studies in the University of Leiden). Identity Politics in Central Asia and the Muslim World: Nationalism, Ethnicity and Labour in the Twentieth Century. I.B.Tauris, 2001. ISBN 1-86064-261-6. Стр. 20
It was up to the central power to solve these kinds of contradiction by arbitrary decisions. This makes clear that Soviet nationalism was embedded into the political structure of what used to be called ‘Democratic Centralism’. The territorial principle was extended to all aspects of national histories, not only in space but also in time: ‘Urartu was the oldest manifestation of a state not only on Armenian soil but throughout the whole Union (and, therefore, implicitly the earliest forerunner of the Soviet state)’, ‘Nezami from Ganja is an Azerbaijani Poet’, and so on.
- ↑ Walter Kolarz. Russia and Her Colonies. Archon Books, 1967, с. 245.
The attempt to ‘annex’an important part of Persian literature and to transform it into ‘Azerbaidzhani literature’can be best exemplified by the way in which the memory of the great Persian poet Nizami (1141—1203) is exploited in the Soviet Union. The Soviet regime does not pay tribute to Nizami as a great representative of world literature, but is mainly interested in him as a ‘poet of the Soviet Union’, which he is considered to be because he was born in Gandzha in the territory of the present Azerbaidzhani Soviet Republic. The Soviet regime proclaims its ownership over Nizami also by ‘interpreting’his works in accordance with the general pattern of Soviet ideology. Thus the leading Soviet journal Bolshevik stressed that Nizami’s ‘great merit’consisted in having undermined Islam by ‘opposing the theological teaching of the unchangeable character of the world’. // Stalin himself intervened in the dispute over Nizami and gave an authoritative verdict on the matter. In a talk with the Ukrainian writer, Mikola Bazhan, Stalin referred to Nizami as ‘the great poet of our brotherly Azerbaidzhani people’who must not be surrendered to Iranian literature, despite having written most of his poems in Persian.
- ↑ ایگور دیاکونوف Книга воспоминаний (memoir) — СПб. : Европейский дом, 1995. — 766 с. — (Дневники и воспоминания петербургских ученых). — ISBN 5-85733-042-4. С. 730—731.
- ↑ Тамазишвили А. О. Послесловие [к публикации доклада Б. Н. Заходера «Е. Э. Бертельс»]. — Иранистика в России и иранисты. М. , 2001, с. 185—186. (Tamazishvili, A.O. (2001), “Posleslovie”, Iranistika v Rossii i iranisty, Moscow: 182-92)
- ↑ Sergei Panarin بایگانیشده در ۵ دسامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine «The Soviet East as a New Subject of Oriental» // State, Religion, and Society in Central Asia: A Post-Soviet Critique. Ithaca Press (GB). : 0863721621. Vitaly Naumkin (Editor). Pp. 6, 15.
«The partisans of classical oriental studies were also made to take refuge in the hoary past. In some disciplines — ancient and medieval history, for instance — they had to completely give up studying the inherent features of a civilisation and concentrate all efforts on its formation. For those specialising in cultural creation studies, it was impossible. But this did not prevent the introduction of such limitations into the blueprint for research.
So in studying oriental literature, scholars looked above all for indications of the transformation apparently experienced by the peoples of the East within the socialist context. And as analysis of literary works did not yield sufficiently convincing proof, recourse was made to fortuitous facts of history like the birth place or residence of an author. With their help even cultural figures who wrote only in Arabic or Persian were claimed by the future Soviet republics.
This gave the impression that the greatest and best part of the pre-Soviet heritage of peoples once part of the same civilisation but recently divided by the magic line of the Soviet borders was created within the future USSR. And this was not the result of a national awakening among the Azerbaijanis, Uzbeks or Tajiks, but of an initiative by the ideological authorities. In fact, by forcing scholars to search the past for signs of a unique mission predesignated by history not only for Russia, but for the entire empire, they attributed a significant part of the Russians' Messianism to their oriental 'younger brothers'.4
From the 1960s to the 1980s, the paths of Soviet oriental studies and the Soviet East diverged even more. A new research school appeared — 'Third World studies'. Many scholars began to examine the political situation as well as the processes of social modernisation and economic growth in the developing nations of the East.
4. Here are primary arguments from L. I. Klimovich’s afterword to the Russian translation of Nizami’s Iskander Namah: 'The flight of thought characteristic here of Nizami no doubt reflects the people’s aspirations. … Nizami appears before us … as a thinker of genius who had given a glimpse of mankind’s bright future life in the dark medieval night. . .. Speaking of Nizami, Comrade Stalin pointed out that the language of his works (Persian — S.P.) by no means served as a reason for linking him with the literature of Iran.' [Nizami, Iskander Name (Iskander Namah), Moscow, Izdatelstvo Khudozhestvennoi Literatury, 1953, pp. 756-57.] On the whole, the following pattern was suggested: Nizami wrote in Farsi, but had been born and lived in the territory of the future Azerbaijan SSR. He reflected the aspirations of the people of Azerbaijan. He foresaw a brilliant future for the USSR. Because he predicted this not as a stranger, but as an Azerbaijani, he was doubly great. So the Azerbaijanis should be considered 'chosen' builders of socialism because they had a presentiment of a bright future and gave the world a progressive poet-prophet.''» - ↑ Dr. Paola Orsatti (Associate Professor of Persian language and literature, Sapienza University of Rome). Back Cover Comments // Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh. On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi. Edited by Victoria Arakelova. YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan 2012
This book provides a full survey of the distortions – dictated by nationalistic purposes – which have been pervading the field of the studies on the Persian poet Nezami of Ganje since the Soviet campaign for Nezami’s 800th birthday anniversary. The authors discuss, with critical accuracy, the arguments put forward by Soviet scholars, and more recently by scholars from the Republic of Azerbaijan, which term Nezami as an “Azerbaijani poet” and his work as pertaining to an alleged “Azerbaijani literature;” and show the historic unsoundness of such theses.
- ↑ Tamazishvili, A.O. (2004), “Iz istorii izučenija v SSSR tvorčestva Nizami Gjandževi: vokrug jubileja — E. È. Bertels, I. V. Stalin i drugie”, ed. by Vitaly Naumkin, N. G. Romanova, I. M. Smiljanskaja (eds.), Neizvestnye stranicy otečestvennogo vostokovedenija: [sbornik], Oriental Studies Institute, Russian Academy of Sciences, St. Petersburg: 173-99.
- ↑ کامران تلطف. Siavash Lornejad: Ali Doostzadeh, On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi (Yerevan Series for Oriental Studies—l), Yerevan: "Caucasian Centre for Iranian Studies", 2012, 215 pp. (review) // ایران و قفقاز 16 (2012) 380-383
Nezami Ganjavi is one of the most famous Iranian poets of the classical period. He was born to native Iranian parents in the city of Ganja, which is now located in Azerbaijan Republic. At Nezami's time, Iranian ethnic elements and Persian culture and language were dominant in Ganja as noted by primary sources. Nezami is famous for his five monumental books of narrative poems collectively known as Panj-ganj or "Five Treasures", all considered Persian masterpieces. He also wrote a number of Persian lyric poems. // The above information about the poet is very basic, universally acknowledged, and found in countless literary and encyclopaedic publications over the past several centuries and has thus never been a point of contention. That is until recently. A number of politicians and activists in the newly established Azerbaijan Republic have attempted to deny Nezami's Iranian nationality and even his native language. Amazingly, the Iranian authorities seem to not have even noticed this distortion of history. // However, Siavash Lornejad and Ali Doostzadeh, in their book entitled On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi, have noticed the vulgarity of the claim and have traced it back to the ideologically-inspired writings on Nezami Ganjavi done by some scholars of the Soviet era.
- ↑ http://www.tabnak.ir/fa/news/89333/مصادره-مفاخر-ایرانی-از-سوی-جمهوری-آذربایجان
- ↑ پیشگفتار کتاب نظامی و ادبیات ترکی نوشتهٔ ارسلی نوشابی، نشریات علم، باکو ۱۹۸۰
- ↑ محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: «پان ترکسیم، ایران و آذربایجان» ، انتشارات سمرقند، ص ۲۱۳
- ↑ جلال متینی، «سندی معتبر بودن بر در ترک بودن نظامی گنجوی!»، ایرانشناسی، سال ۴, ۱۳۷۱. [۱][پیوند مرده]
- ↑ The Russian philologist Ivan Mikhailovich Steblin-Kamensky, Professor and the Dean of the Oriental Department of Saint Petersburg University comments (―Oriental Department is ready to cooperate with the West‖, Saint Petersburg University newspaper, № 24—25 (3648—49), 1 November 2003‖). http://www.spbumag.nw.ru/2003/24/1.shtml بایگانیشده در ۲۵ فوریه ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine): Мы готовили таких специалистов, но, как показывает наше с ними общение, там очень много националистических тенденций, научных фальсификаций. Видимо, это связано с первыми годами самостоятельности. В их трудах присутствует националистическое начало, нет объективного взгляда, научного понимания проблем, хода исторического развития. Подчас – откровенная фальсификация. Например, Низами, памятник которому воздвигнут на Каменноостровском проспекте, объявляется великим азербайджанским поэтом. Хотя он по-азербайджански даже не говорил. А обосновывают это тем, что он жил ترجمه انگلیسی: на территории нынешнего Азербайджана – но ведь Низами писал свои стихи и поэмы на персидском языке! Translation: " We trained such specialists, but, as shown by our communication with them, there are a lot of nationalistic tendencies there and academic fraud. Apparently it's related to the first years of independence. Their works include nationalist beginnings. Objective perspective, scientific understanding of the problems and timeline of historical developments are lacking. Sometimes there is an outright falsification. For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language! ترجمه پارسی: آثار نظامی به پارسی است و حتی زبان آذری را نمیدانستهاست. (پروفسور ایوان استبلین-کامنسکی- رئیش بخش شرقشناسی دانشگاه سن پترزبورگ - سال ۲۰۰۳)
- ↑ Encyclopædia Iranica, NEẒĀMI QUNAVI, Osman G. Özgüdenlı
- ↑ محمدعلی کریمزاده تبریزی، «دیوان ترکی نظامی گنجوی!»، ایرانشناسی، سال هفدهم، شماره-ی سوم، ۱۳۸۴.[۲]
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh "On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi" (Edited by Victoria Arakelova, YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan 2012) [۳]
- ↑ سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده، «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، ایروان ارمنستان، اکتبر ۲۰۱۲ / مهرماه ۱۳۹۱، ۱۸۸ صفحه به انگلیسی: Siavash Lornejad, Ali Doostzadeh "On the Modern Politicization of the Persian Poet Nezami Ganjavi" (Edited by Victoria Arakelova, YEREVAN SERIES FOR ORIENTAL STUDIES, Yerevan 2012) [۴] We should be grateful to the authors for having tackled a subject - the politicized use of culture - whose importance has been generally underestimated by European scholars. However the unveiling of a statue in Rome of the “Azerbaijani poet” Nezami compels us to react to such distortions; and makes this book of great topical interest, too. Dr. Paola Orsatti Associate Professor of Persian language and literature Sapienza
- ↑ For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language The Russian philologist Ivan Mikhailovich Steblin-Kamensky, Professor and the Dean of the Oriental Department of Saint Petersburg University comments (―Oriental Department is ready to cooperate with the West‖, Saint Petersburg University newspaper, № 24—25 (3648—49), 1 November 2003‖). http://www.spbumag.nw.ru/2003/24/1.shtml بایگانیشده در ۲۵ فوریه ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine): Мы готовили таких специалистов, но, как показывает наше с ними общение, там очень много националистических тенденций, научных фальсификаций. Видимо, это связано с первыми годами самостоятельности. В их трудах присутствует националистическое начало, нет объективного взгляда, научного понимания проблем, хода исторического развития. Подчас – откровенная фальсификация. Например, Низами, памятник которому воздвигнут на Каменноостровском проспекте, объявляется великим азербайджанским поэтом. Хотя он по-азербайджански даже не говорил. А обосновывают это тем, что он жил ترجمه انگلیسی: на территории нынешнего Азербайджана – но ведь Низами писал свои стихи и поэмы на персидском языке! Translation: " We trained such specialists, but, as shown by our communication with them, there are a lot of nationalistic tendencies there and academic fraud. Apparently it's related to the first years of independence. Their works include nationalist beginnings. Objective perspective, scientific understanding of the problems and timeline of historical developments are lacking. Sometimes there is an outright falsification. For example, Nizami, the monument of whom was erected at Kamennoostrovsk boulevard, is proclaimed Great Azerbaijani poet. Although he did not even speak Azeri. They justify this by saying that he lived in the territory of current Azerbaijan, but Nizami wrote his poems in Persian language! ترجمه فارسی: آثار نظامی به فارسی است و حتی زبان آذری را نمیدانستهاست. (پروفسور ایوان استبلین-کامنسکی- رئیش بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پیترسبورگ - سال ۲۰۰۳)
- ↑ World Organisation Against Torture, Confirmation in appeal of the sentencing against Mr. Novruzali Mammadov to ten years in prison, 7 January 2009, AZE 001 / 0808 / OBS 139.2, available at: http://www.unhcr.org/refworld/docid/496efd900.html [accessed 26 January 2011]
- ↑ Ans Press News Portal, “Editors of “Tolishi Sedo” newspaper took stand of betrayl of country”, 19.12.2007, https://web.archive.org/web/20080512201826/http://anspress.com/nid51166.html [accessed 26 January 2011].
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ آوریل ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۸ فوریه ۲۰۱۴.
- ↑ AI - Amnesty International: Amnesty International Report 2010 - The State of the World's Human Rights, 28 May 2010 (available at ecoi.net). http://www.ecoi.net/local_link/143047/243697_en.html بایگانیشده در ۲۱ فوریه ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine [accessed May 2011]
- ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامي گنجه ای (محمد طاهری خسروشاهی)». وبسایت خبری تحلیلی آذری ها. بایگانیشده از اصلی در 20 اكتبر 2020. دریافتشده در 25 آوریل 2021. تاریخ وارد شده در
|archive-date=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامی گنجهای ـ محمّد طاهری خسروشاهی-دانشگاه تبریز (دیوان جعلی تُرکی)». وبسایت روزنامه اطلاعات. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اكتبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۹ اكتبر ۲۰۱۹. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=،|archive-date=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «پیشینه تحریف هویت تاریخی نظامی گنجه ای / محمّد طاهری خسروشاهی- دانشگاه تبریز». وبگاه مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) ۱۳۹۲٫۱۲٫۲۴.
- ↑ نظر شما در مورد این عکس چیست؟ / آرامگاه نظامی گنجوی
- ↑ https://dl.nlai.ir/ui/Forms/LRRImage1.aspx?Contentid=61acc911-bb60-4510-9739-a24c4a686c58&seqPageNo=27&Edition=[پیوند مرده]
- ↑ میراث ایرانیان به نام دیگران