لقمان حکیم
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
لُقمان غلامی بود که در سرزمین سودان که آن موقع جزو امپراتوری حبشه بود، به دنیا آمد و در زمان داوود پیامبر میزیستهاست. برخی کتب، از جمله گلستان سعدی، او را حکیم دانستهاند. گفتنی است که علاوه بر لقمان حکیم، از شخصیت دیگری هم با نام لقمان در منابع یاد کردهاند که عمری طولانی داشتهاست و برخی او را همان لقمان حکیم دانستهاند، اما یقیناً این دو شخص متمایزاند.[۱] همچنین برخی منابع ازوپ را با لقمان حکیم یکی دانستهاند.[۲]
شخصیت:
ویرایشلقمان حکیم از شخصیتهای معروف اخلاقی و دانا مورد پذیرش مورخان قرار گرفتهاست؛ اگرچه به دلیل شباهتهای داستانی، با بعضی از شخصیتهای تاریخی و افسانهای از جمله لقمان بن عاد اساطیری، ازوپ، بلعم باعورا، احقیار و لقمان معمر، یکی پنداشته شدهاست. از جملههای معروف لقمان حکیم میتوان به جملهٔ: ادب را از که آموختی از بی ادبان اشاره کرد.
اصالت:
دربارهٔ اصل و نژاد لقمان اختلاف وجود دارد؛ بعضی او را به قوم عاد نسبت داده و برخی دیگر او را از بنیاسرائیل میدانند. عدهای معتقدند او غلام حبشی یکی از ثروتمندان بنیاسرائیل در زمان داوود بود که به دلیل داشتن حکمت و دانایی از طرف ارباب خود آزاد شد.
در اسلام:
ویرایشلقمان حکیم قبل از اسلام نیز در بین اعراب مشهور بود. آنان برخی از سخنان او را بهصورت مکتوب در اختیار داشتند. گفتهاند "سوید بن صامت" در مقابل دعوت پیامبر اسلام، با استناد به سخنانی که از لقمان در دست داشت، میگفت:
«آنچه نزد من است، همانند آن چیزی است که نزد توست».
در قرآن سورهای به نام لقمان وجود دارد. در این سوره حکمتهای دهگانهای از زبان او به فرزندش نقل شدهاست. شهرت لقمان حکیم در بین مسلمانان به دلیل آمدن نام و وصایایش در قرآن است. وصایای لقمان به فرزندش و شخصیت وی مضمون بسیاری از روایات شیعه و سنی است.
در احادیث و روایات:
ویرایشدر احادیث، تفکر عمیق، ایمان و یقین عالی، سکوت، امانتداری، راستگویی و حلّ اختلافات مردم از ویژگیهای لقمان نام برده شدهاست و تصریح شده که او دارای مقام نبوت نبود؛ اما با داوود نبی در قضاوت همکاری داشت.[نیازمند منبع]