فریدون تنکابنی
فریدون تنکابنی (۱۳۱۶ – ۷ مهر ۱۴۰۳) نویسنده و طنزپرداز ایرانی بود.[۱] تنکابنی از اعضای بنیانگذار کانون نویسندگان ایران بود؛ او در سال ۱۳۵۸ به دلیل حمایت از حزب توده، همراه با چهار عضو دیگر، از این نهاد کنار گذاشته شد. تنکابنی در سال ۱۳۶۲ با سرکوب اعضا و هواداران حزب توده، ایران را ترک کرد و نوشتههای خود را در نشریات گوناگون یا به صورت کتاب منتشر کرد.
فریدون تنکابنی | |
---|---|
زاده | ۱۳۱۶ خورشیدی تهران، ایران |
محل زندگی | کلن، آلمان (از ۱۳۶۲) |
درگذشته | ۷ مهر ۱۴۰۳ کلن، آلمان |
پیشه | نویسنده |
زمینه کاری | طنزپرداز و داستاننویس |
تنکابنی نخستین داستان خود، «مردی در قفس»، را در آغاز دهه ۱۳۴۰ نوشت و پس از آن در طول همکاری با نشریات به طنز سیاسی گرایش پیدا کرد. به نظر برخی منتقدان، سخره گرفتن حاکمان از ویژگی آثار اوست؛ بهطوری که انتشار «یادداشتهای شهر شلوغ» در سال ۱۳۴۸ موجب شد که او بازداشت شود.[۲]
زندگی
ویرایشفریدون تنکابنی به سالِ ۱۳۱۶ در خانوادهای فرهنگی در تهران به دنیا آمد. پدرش دبیر و مدیر دبیرستان بود و مادرش آموزگار. خود او نیز پس از پایان تحصیل، دبیر زبان و ادبیات فارسی شد. در سال ۱۳۴۰ اولین داستان خود را به نام «مردی در قفس» منتشر کرد که لحنی رمانتیک دارد. او سپس با نشریات ادبی ایران به همکاری پرداخت و نوشتههای او بیشتر به طنز گرایش پیدا کرد. در سال ۱۳۶۲ و یورش حاکمیت جمهوری اسلامی برای دستگیری اعضا و هواداران حزب، تنکابنی متواری شد و در اواخر همان سال ناگزیر از کشور گریخت. تنکابنی از راهی ناهموار و دشوار خود را به آلمان غربی رساند و تا آخر عمر خود در شهر کلن زندگی کرد. تنکابنی با طنز سیاسی خود به ویژه از اواخر دهه ۱۳۴۰ تا پایان ۱۳۵۰ خوانندگان بیشمار داشت. از میان هجده کتابی که او منتشر کرده، به ویژه کتابهای یادداشتهای شهر شلوغ، ستارههای شب تیره و اندوه سترون بودن شهرت بیشتری دارند. او در خارج به فعالیت مطبوعاتی ادامه داد و نوشتههای خود را در نشریات گوناگون یا به صورت کتاب منتشر کرد.[۳]
تنکابنی در آثارش بیشتر به انتقاد اجتماعی و زندگی بی امید معلمان و کارمندان پرداخته است.
فرزندان
ویرایشتنکابنی سه دختر و یک پسر دارد: بیتا، ترگل، پریسا و کیوان.[نیازمند منبع]
اخراج از کانون نویسندگان ایران
ویرایشتنکابنی در سال ۱۳۴۸ از اعضای «کانون نویسندگان ایران» بود و در برخی دورههای این تشکل مدافع آزادی نشر و بیان، در هیئت دبیران آن حضور داشت.
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از: باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به اخراج فریدون تنکابنی، بهآذین، سیاوش کسرائی، هوشنگ ابتهاج و برومند گرفتند. این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.[۴][۵]
او پس از انقلاب در «شورای نویسندگان و هنرمندان ایران» فعال بود که از نهادهای وابسته به حزب توده ایران بهشمار میرفت.
کتابشناسی
ویرایش- آن شب چه گذشت
- اسیر خاک، تهران: فرزین، ۱۳۶۰، ۱۲۴ صفحه.
- اندوه سترون بودن، تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۶، ۱۳۱ صفحه.
- اندیشه و کلیشه
- پول تنها ارزش و معیار ارزشها، تهران: فرزین، ۴۰ صفحه.
- پیادهٔ شطرنج، تهران: پیشگام سپهر، چاپ دوم ۱۳۶۰، ۱۹۵ صفحه.
- جمهوری عوضی اسلامی[۶]
- چای و گپ و سیاست، تهران: آلفا، چاپ دوم ۱۳۵۹، ۸۹ صفحه.
- چهارشنبهها
- راه رفتن روی ریل، تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۶، ۱۹۴ صفحه.
- ستارههای شب تیره، تهران: امیرکبیر، چاپ و ۱۳۵۷، ۱۰۰ صفحه.
- سرزمین خوشبختی، تهران: پیشگام، چاپ دوم ۱۳۵۸، ۱۰۷ صفحه.
- سفر به بیست و دو سالگی، تهران: رز، ۱۳۵۵، ۳۱ صفحه.
- فانی و وودی
- فردا روز دیگری است، انتشارات بن، ۱۳۵۷، ۶۷ صفحه.
- ما با هم یکی هستیم، تهران: کانون دانشآموزان، ۱۳۶۰، ۶۴ صفحه.
- مردی در قفس، چاپ سوم ۱۳۵۵، ۹۱ صفحه.
- منتخب داستانهای فریدون تنکابنی، چاپ دوم ۱۳۵۲، ۲۲۴ صفحه.
- میان دو سفر، تهران: پیشگام، ۱۳۶۲، ۱۰۷ صفحه.
- یادداشتهای شهر شلوغ و اندیشهها، تهران: پیشگام، چاپ سوم ۱۳۵۹، ۲۳۵ صفحه.
منابع
ویرایش- ↑ «فریدون تنکابنی درگذشت». روزنامه هفت صبح. ۲۰۲۴-۰۹-۲۹. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۹-۲۹.
- ↑ «فریدون تنکابنی نویسنده ایرانی در ۸۷ سالگی در آلمان درگذشت». رادیو فردا. ۸ مهر ۱۴۰۳. دریافتشده در ۸ مهر ۱۴۰۳.
- ↑ «بزرگداشت فریدون تنکابنی، نویسنده طنزنگار در کلن». بیبیسی فارسی.
- ↑ چرا تودهایهای کانون نویسندگان اخراج شدند؟، بیبیسی فارسی
- ↑ کتاب حدیث تشنه و آب، صفحه ۷۲ تا ۸۵ نوشته منصور کوشان
- ↑ مشخصات چاپ: P.O.Box 141, 11421 Stokhholm, Sweden; ص. ۷۲