عاشق اصفهانی
آقامحمد عاشق اصفهانی (زادهٔ ۱۱۱۱ ه. ق در اصفهان - درگذشت ۱۱۸۱ ه. ق در اصفهان) یکی از شاعران غزلسرای قرن دوازدهم هجری در ایران است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷]
آقامحمد عاشق اصفهانی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۱۱۱ ه. ق |
درگذشت | ۱۱۸۱ ه. ق |
مدفن | اصفهان |
دیگر نامها | عاشق |
دوره | قرن دوازدهم هجری |
عاشق در اصفهان به دنیا آمد ولی تاریخ تولدش معلوم نیست اما چون در سال ۱۱۸۱ هجری درگذشت و روحالله خالقی با استناد به قول رضاقلیخان هدایت که گفته عاشق «هفتاد سال عمر کرده» سال تولد او را ۱۱۱۱ هجری قمری دانسته است.[۸] عاشق اصفهانی یکی از سرشناسترین غزلسرایان دوره افشاریه و زندیه است. پیشهٔ اصلی او خیاطی در شهر اصفهان بود و شخصیت گوشهنشین و عزلتنشینی داشت. آذر دربارهٔ او مینویسد: «با کمال فقر در عین استغنا بوده و اغلب اوقات در انزوا به سر میبرده و به دسترنج خیاطی معاش میگذرانده است.»[۹] دهخدا نقل میکند که «گویند اشعار او به ده هزار رسیده است در غزلیات مضامین عاشقانه».[۲] خالقی هم میگوید دیوان او به طبع نرسیده و بر اساس نسخهای که به دست خالقی آمده دیوانش دو هزار بیت بیشتر ندارد و علاوه بر غزل، رباعیات خوبی دارد که مانند دیگر شاعران از مضامین رباعیات خیام اقتباس کرده است.[۱۰]
اشعار عاشق ساده و شورانگیز بود و خالقی دربارهٔ خصوصیات شاعری او مینویسد: «عاشق شاعری است حساس و باذوق و به گفته خود جز با مطرب و شراب و روی زیبا با کسی سر و کاری ندارد و مثل خیام عقیده دارد عمری که در پی آن نیستی است چه بهتر که به خوشی بگذرد.»[۱۱] عاشق از چهرههای شعر بازگشت ادبی است و با شاعرانی چون مشتاق، طبیب، هاتف و صهبا همعصر بوده است. عدهای از شاعران در اواخر دوره صفویه در اصفهان انجمنی داشتهاند و چون در دورهٔ صفویه شعر سخت بیرونق شده بود این انجمن به دنبال احیای شعر فارسی بود و به دنبال بازگشت به سبکهای شعری پیش از دوران مغول بودند. خالقی احتمال قوی میدهد که عاشق در این انجمن سمت ریاست داشته است.[۱۲] عاشق در زادگاه خود اصفهان درگذشت و به خاک سپرده شد.
نمونه شعر
ویرایشچرا شکسته چنین رنگ و روی گلفامت؟ | که برده است ز خاطر قرار و آرامت؟ | |
چو غنچه سر به گریبان ز فکر کیست تو را؟ | که پیرهن شده چون گل قبا بر اندامت؟ | |
نگفتمت ز وفا پاس عاشقان میدار | که میشود چو من خسته دل سر انجامت؟ | |
ز انتظار منت شوق میکند آگه | چو بر رهت بنشاند ز صبح تا شامت | |
مرا به لطف و وفا صید کردهای چه کنم؟ | بغیر آنکه بمیرم به گوشهٔ دامت؟ | |
اگرچه رام نگشتی به «عاشق» مسکین | خدا کند که شود آن مراد دل رامت |
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ رضاقلیخان هدایت، مجمعالفصحاء ج ۲ ص ۳۴۶.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ لغتنامه دهخدا، مدخل عاشق اصفهانی
- ↑ روحالله خالقی، «عاشق اصفهانی»، مجلهٔ مهر، شمارهٔ ۱۶، شهریور ۱۳۱۳، صص ۳۹۲–۳۹۶.
- ↑ الذریعه ج ۹ ص ۶۷۲
- ↑ لطفعلی بیک آذر، آتشکدهٔ آذر.
- ↑ علی نظمی تبریزی، دویست سخنور: تذکره الشعرای منظوم و منثور.
- ↑ چهره نما، «در اطراف شهنامه دوم و عاشق اصفهانی»، مجلهٔ ارمغان، شمارهٔ ۱۵۲، آذر ۱۳۱۲، صص ۶۳۴–۶۴۳.
- ↑ روحالله خالقی «عاشق اصفهانی»، صفحهٔ ۳۹۲.
- ↑ نقل از خالقی، همان مقاله، صفحهٔ ۳۹۳.
- ↑ خالقی، همان مقاله، صفحهٔ ۳۹۶.
- ↑ خالقی، همان مقاله، صفحهٔ ۳۹۴.
- ↑ خالقی، همان مقاله، صفحهٔ ۳۹۲.