عادلشاه
'عادلشاه' افشار یا علیشاه، با نام اصلی علیقلیخان، دومین پادشاه حکومت افشاریان ایران و برادرزاده نادرشاه افشار بود. او به مدت یک سال پادشاهی کرد، زمانی که به قدرت رسید ۲۴ ساله بود. علیقلیخان تمام فرزندان نادر که در دست وی اسیر بودند، از جمله رضاقلی میرزا و نصرالله میرزا و حتی کودک چهار ساله نادر به نام محمود خان را هم کشت و تمامی زنانش را به قتل رساند و تنها شاهرخ میرزا، فرزند رضاقلی نوه نادر شاه که در آن زمان چهارده ساله بود را مخفیانه زنده نگاه داشت ولی خبر قتل او را منتشر کرد به منظور اینکه هر وقت مردم ایران پادشاهی او را قبول کردند شاهرخ میرزا را معدوم سازد و اگر قبول نکردند به وسیله وی که از دودمان صفویه و افشار بود سلطنت را در دست داشته باشد و خود زمام امور را به دست بگیرد.[۱]
عادلشاه افشار | |
---|---|
سلطنت | ۱۱۶۰ تا ۱۱۶۱ ه.ق |
تاجگذاری | ۲۷ جمادیالثانی ۱۱۶۰ ه.ق |
پیشین | نادرشاه |
جانشین | ابراهیمشاه |
درگذشته | ۲ جمادیالثانی ۱۱۶۲ ه.ق مشهد |
همسر(ان) | کتایون و سه همسر دیگر |
دودمان | افشاریان |
پدر | ابراهیم خان ظهیرالدوله افشار |
او در ۲۷ جمادیالثانی ۱۱۶۰ هجری در مشهد بر تخت سلطنت نشست و از آن پس لقبهای «علیشاه» و «عادلشاه» را برای خود برگزید. عادلشاه افشار توانست به مدت یک سال حکومت کند. در مدت حکومت خود آغا محمد خان قاجار را نیز اخته کرد.
عادلشاه بر قلمرویی بسیار کوچکتر از قلمرو نادرشاه حکومت کرد. حکومت او تنها در شرق ایران برقرار شد و سپس تلاش کرد تا بر غرب ایران نیز تسلط یابد. او موفق به این کار نشد و بهزودی توسط برادرش ابراهیمشاه افشار که حکومت خود را در غرب ایران مستقر کرده بود و خود را شاه اعلام کرده بود، خلع شد.
پیشینه و خانواده
ویرایشاز زندگی علیقلیخان پیش از جانشینی او به پادشاهی افشاریان اطلاع چندانی در دست نیست.[۲] او پسر ارشد ابراهیمخان ظهیرالدوله افشار، برادر نادرشاه، مؤسس دودمان افشاریان ایران بود. وی در مراسم تاجگذاری نادرشاه در ۸ مارس ۱۷۳۶ شرکت کرد و در آنجا از جمله شخصیتهایی بود که در کنار نادرشاه حضور داشت.
در سال ۱۷۳۷ فرمانداری مشهد به علیقلیخان داده شد و همچنین با کتایون، دختر تیموراز دوم پادشاه گرجستان و در سال ۱۷۴۰ با دختری از ابوالفیضخان، حاکم خانات بخارا، ازدواج کرد. از ۱۷۴۳ تا ۱۷۴۷، علیقلیخان فرماندهی سپاهیان نادر را علیه ایزدیان در کردستان، قرهقالپاقها و ازبکان خوارزم و سیستان برعهده داشت. او سپس با عمویش نادر، بهخاطر تصمیم نادر مبنی بر گرفتن ۱۰۰۰۰۰ تومان و بدگمانی نادر نسبت به او به مشکل خورد. در آوریل ۱۷۴۷، علیقلیخان به همراه شورشیان سیستان، هرات را اشغال کرد و کردها را به شورش واداشت. نادر هنگام لشکرکشی علیه شورشیان، توسط گروهی از افسران خود به قتل رسید.[۳]
در کتاب نادر نامه به نقل از میرزا مهدی استرآبادی منشی و مورخ دوره افشاریه نوشته شده است که علیقلی خان با دستور نادر شاه مامور سرکوب شورش سیستان شد ولی خود یاغی شد.[۴] نادر شاه در تهران از یاغی گری علیقلی خان آگاه می شود و چون در حق او الطاف و مساعدت های بی شمار داشته از شورش او بسیار آشفته حال می شود.[۵]
کشیش سباستین مارگریت مقدس در تاریخ ۱۷۴۷/۸/۱۶ در نامهای از جلفا نوشت: نادرشاه به مشهد مرکز خراسان رفت و در آنجا در ستمگری افراط کرد و دستور داد ۷ برج خیلی بلند از سرهای افراد بسازند. او دستور داده بود دو فرزند علیقلی خان برادرزاده خود را زنده زنده دفن کنند و چشمان مادر و همسر او را درآوردند.[۶]
پادشاهی
ویرایشنادرشاه بعد از منقلب شدن احوال ایران به جهت رفتارش محافظت قلعه مشهد را به میرزا سید محمد متولی سپرد و خود به سمت خبوشان روانه شد و هفت هزار افغان را جهت محافظت از مشهد در خدمت وی گذاشت. بعد از قتل نادرشاه، میرزا سید محمد همگی آنها را از شهر خارج کرده و جماعت قزلباش را جهت محافظت از شهر تعیین نمود و علیقلی خان را از سیستان طلبید، نصرالله میرزا و امام قلی میرزا فرزندان نادرشاه از چناران که هفت فرسخی مشهد است آمده بودند و از میرزا سید محمد خواهش کردند که داخل شهر بشوند، چون قزلباشها و مردم ایران از نادرشاه و فرزندانش ناراضی بودند و فرزندان نادرشاه به قلی خان افغان و عطا خان ازبک متوسل شده بودند که در آن وقت با هفتاد هزار نفر در حوالی شهر جام جمع شده بودند و اگر بار دیگر پسران نادرشاه با کمک آنها بر ایران مسلط میشدند قتل عظیمی در خراسان و سایر شهرها روی میداد و چون علیقلی خان با قزلباش رابطه خوبی داشت لذا دادن قلعه مشهد به علیقلی خان را اصلح و اسلم دانستند. بعد از آن که علیقلی خان به نزدیکی مشهد رسید میرزا سید محمد به استقبال او آمده و در همان روز در مشهد او را به تخت سلطنت نشانید و نام او به علیشاه عادل شاه شهرت یافت.[۷][۸] عادل شاه در اعلامیهای که صادر کرد مسئولیت قتل نادرشاه را بر عهده گرفت. او خزائن نادرشاه را از کلات به مشهد انتقال داد که در حدود پانزده کرور بود (هر کرور ۵۰۰ هزار تومان) و همه را به اطرافیان بخشید.
کشیش سباستین مارگریت مقدس معاون اسقف در تاریخ ۱۷۴۷/۸/۱۶ از جلفا نوشت: علیقلی خان برادرزاده نادرشاه در زمان حال تحت نام عادل شاه حکومت می کند کشیش دامیان مبلغ کاپوسن به عنوان پزشک به او خدمت میکند و امید میرود که تحت حکومت جدید کشور و ساکنان آن نفسی به راحتی بکشند زیرا وی دستور داده است که طی ۳ سال آینده مالیاتی نباید پرداخت شود.[۹]
وی پس از رسیدن به پادشاهی، نیروی کوچکی را برای تصرف کلات فرستاد. دژ کلات تقریباً غیرقابل نفوذ بود، اما نیروهای او در نهایت با استفاده از یک نردبان باقیمانده در لبهٔ یکی از برجها، به قلعه نفوذ کردند، که نشان میدهد آنها از درون قلعه کمک میشدند. افراد عادلشاه شانزده نفر از نوادگان نادرشاه را قتلعام کردند که شامل سه پسر نادرشاه، پنج پسر رضاقلی میرزا و هشت پسر نصرالله میرزا بود. دو پسر نادرشاه، نصرالله میرزا و امامقلی میرزا به همراه شاهرخ نوهٔ نادرشاه (که در آن زمان ۱۴ سال داشت) با موفقیت فرار کردند، اما بهزودی در نزدیکی شهر مرو دستگیر شدند. در حالیکه دیگران اعدام شدند، شاهرخ تنها کسی بود که با استفاده از نسب صفوی خود، امان گرفت.[۲] او در عوض به کلات بازگردانده شد و در آنجا زندانی شد و بهزودی اخباری دروغ در مورد مرگ او منتشر شد.
عادلشاه، ماندن و عیش و نوش در مشهد را ترجیح میداد و برادر کوچکتر خود ابراهیمخان را به فرمانداری اصفهان و اطراف آن منصوب کرد.[۲] ابراهیمخان، که در نواحی مرکزی، جنوبی و غربی حکومت میکرد، اعلام استقلال کرد و به کمک پسرعموی خود، اصلانخان افشار، والی آذربایجان برای سرکوب برادرش حرکت کرد. دو برادر در فاصلهٔ میان سلطانیه و زنجان به هم رسیدند. در این نبرد، عادلشاه شکست خورد، بسیاری از سپاهیانش به ابراهیمخان پیوسته و بقیه متفرق شدند. عادلشاه به تهران گریخت، اما توسط امیر اصلانخان دستگیر و به ابراهیمخان تحویل دادهشد. ابراهیمخان سرانجام دستور به کور کردن عادلشاه داد. وی به مشهد برده شد و در آنجا به درخواست شاهرخ و مادر نصرالله میرزا اعدام شد.[۲]
گفته شدهاست که آقا محمدخان قاجار به دستور وی مقطوعالنسل شدهاست.
پانویس
ویرایش- ↑ نادرنامه نشریه انجمن ملی خراسان نوشته محمد حسین قدوسی چاپ ۱۳۳۹ صفحه ۴۱۱
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ Barati, András (2019-01-01). "The Succession Struggle Following the Death of Nādir Shāh (1747–1750)". Orpheus Noster 11/4.
- ↑ Perry 1983, p. 452.
- ↑ نادرنامه نوشته محمد حسین قدوسی چاپ فروردین ۱۳۳۹ صفحه ۴۰۰
- ↑ نادرنامه نوشته محمد حسین قدوسی چاپ فروردین ۱۳۳۹ صفحه ۴۰۲
- ↑ گزارش کارمیلتها از ایران در دوران افشاریه و زندیه، مترجم معصومه ارباب، ص ۷۹
- ↑ زبور آل داوود، هاشم میرزا، تصحیح عبدالحسین نوایی، ص۹۰
- ↑ مجمع التواریخ، میرزا محمد خلیل، تصحیح عباس اقبال، ص۹۷و۹۶
- ↑ گزارش کارمیلتها از ایران در دوران افشاریه و زندیه، مترجم معصومه ارباب، ص ۹۳
منابع
ویرایش- عادل شاه افشار|تاریخ فا
- سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران (جلد دوم).
- نادر شاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی، پناهی سمنانی، کتاب نمونه، چاپ چهارم، ۱۳۷۰
- نظری به تاریخ بختیاری در عصر افشار، مهرزادسرداراکبری خرادآذر، ابوالفضل عباس، ۱۳۸۹
- Barati, András (2019). "The Succession Struggle Following the Death of Nādir Shāh (1747–1750)". Orpheus Noster 11/4: 44–58.
- Perry, John R. (1979). Karim Khan Zand: A History of Iran, 1747-1779. University of Chicago Press. ISBN 978-0226660981.
- Tucker, Ernest (2012). "Afshārids". In Fleet, Kate; Krämer, Gudrun; Matringe, Denis; Nawas, John; Rowson, Everett (eds.). Encyclopaedia of Islam, THREE. Brill Online. ISSN 1873-9830.
- Perry, John. R. (1997). "Ebrāhīm Shah Afšār". Encyclopædia Iranica, Vol. VIII, online edition, Fasc. 1. New York. pp. 75–76.
پیوند به بیرون
ویرایش- دانشنامهٔ ایرانیکا، مدخل «عادل شاه افشار» (به انگلیسی)
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل «ابراهیم شاه افشار»
پادشاه پیشین: نادر شاه |
عادل شاه شاهنشاه ایران ۱۷۴۷ – ۱۷۴۸ |
جانشین: ابراهیم شاه |