سیامک پورزند
سیامک پورزند (۲۵ شهریور ۱۳۱۰[۱]– ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰) روزنامهنگار و فعال فرهنگی ایرانی بود. او سابقه چندین بار بازداشت و شکنجه از سوی حکومت ایران را داشت.
سیامک پورزند | |
---|---|
زادهٔ | ۲۵ شهریور ۱۳۱۰ |
درگذشت | ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ (۷۹ سال) |
علت مرگ | سقوط از طبقه ششم ساختمان (خودکشی) |
شهروندی | ایرانی |
پیشه(ها) | روزنامهنگار و فعال فرهنگی |
آثار برجسته | تأسیس مجله هفتگی «پیک سینما» در سال ۱۳۳۳ |
همسر(ها) | ماندانا زند کریمی مهرانگیز کار |
فرزندان | آزاده، لیلی و بنفشه |
خویشاوندان | احمد شاملو (پسرخاله) |
نهایتاً وی که به مدت چندین سال در بازداشت و حبس خانگی در شرایط ایزوله شده و در آنچه خود وی «تنهایی مطلق» توصیف میکرد بازداشت بود، در اردیبهشت سال ۱۳۹۰ با پریدن از پنجره اتاقش به زندگی خود پایان داد. وی در طول دوران بازداشت اجازه ملاقات با نزدیکانش را نداشت.[۲]
زندگی شخصی
ویرایشپدر سیامک پورزند از نظامیان عالیرتبه و از مبارزان فعال انقلاب مشروطه ایران بود. همسر وی، مهرانگیز کار، نویسنده، حقوقدان و از فعالان حقوق بشر و حقوق زنان است.[۳]
مادر و خاله سیامک پورزند که مادر احمد شاملو بود، سالهای نوجوانی خود را در خارج از کشور گذرانده و به تحصیل، مطالعه و آموزش در امور هنری و از جمله هنرهای نمایشی مشغول بودند. پس از بازگشت به وطن، با وجود تمام موانع، آموختههای خود را در اختیار عموم به ویژه فرزندان خود قرار دادند که این مسئله در فعالیتهای سیامک پورزند در نشریههای سینمایی نقش زیادی داشت.
سوابق کاری
ویرایشپیش از انقلاب
ویرایشسیامک پورزند بیش از پنجاه سال در رسانههای جمعی بهویژه مطبوعات فعالیت کرد. وی کارشناس ارشد امور انتشارات هنری بود و سابقه کار در روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش را داشت. وی در سال ۱۳۳۱ کار خود را با روزنامه «باختر امروز» به مدیریت حسین فاطمی شروع کرد.[۴] کار او در این روزنامه به عنوان محقق و خبرنگار امور شهری، فرهنگی، هنری و پارلمانی تا روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادامه داشت و از آن تاریخ به علت دگرگون شدن اوضاع مملکت تا اواسط ۱۳۳۳ فراری، مخفی، بازداشت و غیرفعال بود.
پس از عادی شدن اوضاع، در پائیز سال ۱۳۳۳، مجله هفتگی پیک سینما را تأسیس کرد و نویسندگانی چون پرویز ناتل خانلری، سعید نفیسی، اسماعیل مهرتاش، علی اصغر گرمسیری، محمود عنایت، فریدون رهنما، هوشنگ کاووسی، نصرت کریمی و بسیاری دیگر با این مجله همکاری کردند. مدیریت برگزاری اولین جشنواره فیلمهای ایرانی و فیلمهای برگزیده کشورهای خارجی در اسفند ۱۳۳۳ و اردیبهشت ۱۳۳۴ بهطور رسمی با سیامک پورزند بود که زیرنظر رئیس دانشگاه تهران و رئیس وقت اداره کل هنرهای زیبای کشور نیز قرار داشت.
پورزند با همفکری و همراهی پسرخاله خود احمد شاملو در طراحی و عملی ساختن انتشار نشریه «کتاب هفته کیهان» همت گمارد و مدیریت اجرایی و روابط عمومی و هنری آن را به عهده گرفت که این نشریه تا زمان توقیف به مدت چند سال فعال بود. او همچنین با همفکری و همراهی چند تن از روزنامهنگاران، نویسندگان، مترجمان و هنرمندان معتبر کشور و همچنین گروهی از فروشندگان مطبوعات برای برنامهریزی و به وجود آوردن سندیکای نویسندگان، خبرنگاران، مترجمان و عکاسان مطبوعات کشور در سال ۱۳۳۹، سندیکای هنرمندان و متخصصان تأتر و سینما در سال ۱۳۴۰، و اتحادیه فروشندگان جراید در همان سال نقش مؤثری ایفا کرد. وی همچنین از اعضای منتخب هیئت مدیره سندیکای نویسندگان بود.
فراهم ساختن امکانات سفر اولین، دومین و سومین گروه از خوانندگان و نوازندگان معروف ایرانی به خارج از کشور در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۴ و ترتیب دادن امکانات اولین و دومین سری از فیلمهای باارزش ایرانی به خارج از کشور به منظور نمایش در مجامع فرهنگی آمریکا و چند کشور اروپایی و آسیایی و همچنین در محافل ویژهای برای ایرانیان دور از وطن از دیگر تلاشهای فرهنگی پورزند بود. وی همچنین برای گشودن پروندهای به عنوان ایران و ایرانیان در انجمن روزنامه نگاران خارجی مقیم آمریکا و هالیوود تلاشهای بسیاری کرد. بر همین اساس وی موفق شد برای اولین بار وارد پرونده مذکور شود و از کارت و مزایای این عضویت بهرهمند گردد و در سال ۱۹۶۹ با شماره ۲۱۳۷ به عضویت هیئت بینالمللی آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک (اسکار) درآید.
همکاری مستقیم برای برگزاری جشنواره سینمایی سپاس و جشنواره بینالمللی فیلم ایران در تهران و قبول عضویت در هیئتهای اصلی برگزارکننده، تدریس در مدارس عالی و اردوهای فرهنگی در سراسر کشور پیرامون امور مطبوعاتی، روابط عمومی و هنرهای نمایشی، و کوشش و همکاری مؤثر جهت ترتیب یافتن سمینارها و میزگردهای هنرهای نمایشی در مدارس عالی، دانشگاهها، مطبوعات و رادیو و تلویزیون از فعالیتهای سیامک پورزند بهشمار میرود.
سایر فعالیتهای مطبوعاتی
ویرایش- همکاری مؤثر و مستقیم در انتشار مجله هفتگی ستاره سینما و سردبیری این مجله در زمانهای مختلف
- همکاری مستقیم و مؤثر با نشریه هنر و سینما با مدیریت هوشنگ کاووسی
- نویسندگی در زمینههای گوناگون و سردبیری مجلات مهر ایران، روشنفکر، سپید و سیاه، اطلاعات ماهانه، اطلاعات جوانان، بامشاد، خوشه، فردوسی، نگین، امید ایران، رودکی و تأتر و سینما
- متجاوز از ۱۵ سال عضویت در هیئت تحریریه و شورای دبیران روزنامه کیهان (سردبیر سرویسهای گزارش، اجتماعی، فرهنگی)[۵]
- مدیریت روابط عمومی مؤسسه کیهان
پس از انقلاب
ویرایشبعد از انقلاب سیامک پورزند همکاریهای دیرینه خود را با مطبوعات بهویژه کیهان از دست داد و چند سالی در وضعیت نامساعد به سر برد تا اینکه در سالهای بعد در شرایطی مساعد قرار گرفت و در نتیجه توانست با نشریات مختلف ارتباط برقرار کرده و با آنها همکاری نماید (از جمله با مجله «گزارش سینما»). وی به همین دلیل توانست که از چند سال پیش در جشنوارههای تأتر و سینمای بعد از انقلاب شرکت کند و علاوه بر فعالیتهای مذکور، سردبیر چند مجله معتبر و موفق بود. ازجمله این جراید میتوان به مجله شفا، مجله فضیلت و نشریه پیام آبادگران اشاره کرد.[۵][۶]
سیامک پورزند تا قبل از بازداشت در انجمن مهندسان راه و ساختمان ایران به عنوان سردبیر و در مجموعه فرهنگی و هنری تهران به عنوان مدیر اجرایی و مشاور امور فرهنگی و هنری فعالیت داشت.
وی سعی نمود که این مجموعه را فعال کند و موجبات حضور و رفتوآمد جوانان را به آن مجموعه فراهم سازد و برپایه همین هدف بود که از فعالان حقوق زن و حقوق بشر و تشکلهای مستقل دعوت کرد تا از سالنها و امکانات مجموعه در جهت تأمین نظرات خود استفاده کنند. ایجاد کتابخانه و یک پاتوق فرهنگی به مسئولیت خانم شهلا لاهیجی از جمله این تلاشها بودند.
بازداشت
ویرایشسیامک پورزند در ۱۳۷۹ پس از ماجرای کنفرانس برلین، بازداشت و به یازده سال زندان محکوم شد. وی در اثر شکنجه و فشار بازجوییها ناچار به انجام اعتراف تلویزیونی شد.
چند هفته به پایان سال ۱۳۸۱ مانده بود که در عرض چند هفته چندین نفر از نویسندگان و فعالان عرصه سینما به اداره اماکن نیروی انتظامی احضار، بازجویی و بسیاری از ایشان بازداشت شدند.
نیروی انتظامی در سال ۱۳۸۱ دهها نفر از روشنفکران، روزنامه نگاران، مدیران سایتهای خبری و وبلاگنویسان نظیر آیدین آغداشلو، هوشنگ گلمکانی، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، معصومه سیحون، بهرام بیضایی، یونس شکرخواه، فرهاد بهبهانی، کاوه گلستان، ناصر زرافشان و بهروز غریبپور را به اداره اماکن نیروی انتظامی احضار و به بازجویی از ایشان پرداخت. برخی نیز همچون سیامک پورزند ماهها در بازداشت بودند. پلیس بازداشتگاه ویژهای در میدان جوانان تهران در اختیار قاضی مرتضوی قرار داد تا به بازجویی از دستگیرشدگان بپردازد. احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ و کانون نویسندگان به این بازداشتها اعتراض کردند قالیباف چند هفته بعد از این بازداشتها به رسانهها اعلام کرد که این افراد به ترویج ابتذال فرهنگی مشغول بودهاند و یک شبکه گسترده توزیع فیلمهای مبتذل را تشکیل داده بودند که از آنها بیش از سیزده هزار سیدی مبتذل کشف شده است. این متهمان با نشریات سینمایی از جمله «گزارش فیلم» و «سینما جهان» ارتباط داشتند و اکثراً بر اساس اعترافات سیامک پورزند احضار و بازداشت شده بودند. سیامک پورزند مسئول مجتمع فرهنگی تهران و همسر مهرانگیز کار بود که با تعدادی از روزنامههای دوم خردادی هم ارتباط داشت.
بنابر گزارشها، وی در یکی از بازداشتگاههای مخفی مجموعهای از نهادهای امنیتی که در آن سالها با عنوان کلی «دستگاه اطلاعات موازی» علیه جنبش اصلاحطلبی، دولت محمد خاتمی و روشنفکران و هنرمندان فعالیت میکردند، ماهها در سلول انفرادی، «شکنجههای جسمی و روحی» را تحمل کرد.
سیامک پورزند پس از نزدیک به یک سال که به کلی از حق داشتن وکیل و ملاقات با خانواده و همچنین همسرش مهرانگیز کار، وکیل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود در نهایت به «اعترافات اجباری» وادار شد.
وی پس از آن در دادگاهی غیرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد اما مدتی بعد به علت وخامت حال او که در ۷۱ سالگی همچنان در بازداشت بود به بیمارستان منتقل و تحت تدابیر امنیتی به منزلش منتقل شد.[۷][۸][۹]
در اسفند سال ۸۲ و در جریان بازداشت شماری از نویسندگان و منتقدان سینمایی سیامک پورزند بار دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.[۱۰]
محمدباقر قالیباف، فرمانده نیروی انتظامی، در سال ۱۳۸۱ دربارهٔ دستگیری سیامک پورزند گفت: «پورزند یکسری فعالیتهای ضدفرهنگی داشته که در چارچوب نظام اسلامی نبود و وی به واسطه ارتباطاتی که همسر سابق وی و دخترش با رضا پهلوی دارند، اطلاعات داخل کشور را در اختیار رضا پهلوی قرار میداده است به طوری که موضوع با آقای خاتمی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی مطرح شد.»[۱۱]
سیامک پورزند پس از گذراندن بخشی از محکومیتش به دلیل کهولت سن و بیماری در خانهاش زیر نظر مأموران امنیتی نگهداری میشد و ممنوعالخروج بود.[۵][۶]
شکنجه
ویرایشاو در زندان به شدت بیمار شده بود و پس از نامه نگاری خانواده و درخواست دولتهای اروپایی[۱۲] به وی مرخصی دادند اما پس از چهار ماه، قاضی ظفرقندی او را به زندان اوین منتقل کرد. او در ۱۳۸۳ به حمله قلبی دچار شد و به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مدرس تهران رفت.[۱]
بعد از درمان، او با کفالت نامه و اجبار به ارسال گزارش هفتگی به مسئولان زندان، به حبس خانگی فرستاده شد. پس از بازگشت اطرافیان وی متوجه شکستگی دندههایش شدند. او از رفتن به حمام ترس داشت و گفت ساعتها زیر آب داغ نگه داشته میشد.[۱۳] او تا آخر عمر نتوانست با همسر و دخترش ملاقات کند و تنها دختر او توانست در سال ۲۰۰۵ و تا ۱۰ روز با پدرش دیدار کند. دخترش در این مدت تهدید و بازجویی شد.[۱]
مرگ
ویرایشاو در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ در تهران درگذشت.[۱۴] لیلی پورزند، دختر سیامک پورزند، در گفتگو با رادیو فردا اعلام کرد، پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگیاش پایان داده است.[۱۵] مرگ او انعکاس زیادی در ایران و جهان داشت.[۱۶]
مهرانگیز کار همسر سیامک پورزند گفت:
صبح روز ۹ اردیبهشت، مردی در آستانه ۸۰ سالگی، خود را از ششمین طبقه ساختمانی که همه میپنداشتند خانهاش است، اما زندانش بود، به سقف خیابان سپرد. به جان آمده بود از ستم ستمگران و نمیتوانست مختصر راه باقیمانده تا مرگ طبیعی را در آن زندان انتظار بکشد. نامش سیامک پورزند بود و زندگی پر نشیب و فرازی را پشت سر داشت. جرمش این بود که «اسرار هویدا میکرد». بلند بلند فکر میکرد و بسیار کسان، حق او میدانستند که در چنگال مجانین تازه به دوران رسیده مچاله بشود.
شکایت از جمهوری اسلامی ایران و سید علی خامنه ایی رهبر ایران
مهرانگیز کار همسر سیامک پورزند و دخترانش آزاده پورزند و بنفشه زند در سال ۲۰۱۹ در دادگاه فدرال حوزه واشینگتن دی سی از جمهوری اسلامی ایران و سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران شکایت کردهاند. در این شکایت مطرح شده است که سیامک پورزند تحت شکنجه فیزیکی و روحی شدید مجبور به اعترافات اجباری شده است، و شکنجه ایشان تا فوت ایشان ادامه داشته است. ایشان از زمان دستگیری تا فوت بهعنوان یک گروگان برای تحت فشار گذاشتن مخالفان و دگراندیشان و در خارج نگه داشتن مهرانگیز کار از ایران استفاده شده است. خواهان پرونده ادعا کردهاند که سیامک پورزند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم و بهصورت فراقضایی توسط مأموران جمهوری اسلامی ایران به قتل رسیده است.[۱۷]
در تاریخ ۸ مهرماه ۱۴۰۱ دادگاه فدرال طی حکمی جمهوری اسلامی را محکوم به شکنجه کردن و گروگانگیری سیامک پورزند کرد. طی این حکم رفتار جمهوری اسلامی ایران و مأموران امنیتی ایران در زمان دستگیری و بازجویی و اعتراف اجباری را نمونه بارز شکنجه خواند و این رفتار غیرانسانی را محکوم کرد. همچنین این حکم تأیید کرد که سیامک پورزند یک گروگان سیاسی بوده که دستگیری و شکنجه ایشان برای محدود کردن کنشگریهای مهرانگیز کار و دیگر فعالان سیاسی بوده است. طی این حکم ایران محکوم به پرداخت مجموع ۳۴٬۸۰۶٬۱۲۶ دلار غرامت جبرانی و غرامت تنبیهی به شاکیان این پرونده میباشد.[۱۸] علی هریسچی در مریلند آمریکا وکیل این پرونده بوده است.
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «سیامک پورزند؛ زندگی و مرگ با چشمان باز». توانا. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ آوریل ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۹-۱۵.
- ↑ «مهرانگیز کار از جمهوری اسلامی به خاطر «شکنجه و قتل» سیامک پورزند شکایت کرد». رادیو فردا. ۱۳۹۸-۰۵-۲۶. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۸.
- ↑ «مهرانگیز کار از جمهوری اسلامی به خاطر 'شکنجه، گروگانگیری، و قتل' همسرش شکایت کرد». BBC farsi. ۲۰۱۹-۰۸-۱۷. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «سیامک پورزند، روزنامهنگار ایرانی در گذشت». رادیو فردا. دریافتشده در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ «سیامک پورزند درگذشت». رادیو زمانه. دریافتشده در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «سیامک پورزند، خاموش در بیمارستان». دویچهوله. دریافتشده در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰.
- ↑ «اعتراض وزیر ارشاد به احضار روشنفکران». BBC Farsi. ۲۰۰۲-۰۲-۱۵. بایگانیشده از اصلی در ۲ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «دربارهٔ سازمان اطلاعات موازی (قسمت سیزدهم)، امضا محفوظ». news.gooya.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «نیروی انتظامی در این هفته کسی را احضار نکرده است». BBC Farsi. ۲۰۰۲-۰۲-۲۰. بایگانیشده از اصلی در ۲ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «دختر سیامک پورزند: پدرم خودکشی کرده است». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «قالیباف از مذاکره با خاتمی دربارهٔ پورزند خبر داد». Jamejam Online (به IR). ۲۰۰۲-۱۰-۰۲. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «Letter to Iranian authorities conc. Siamak Pourzand». بایگانیشده از اصلی در ۵ نوامبر ۲۰۰۴. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۲۰.
- ↑ «Siamak Pourzand: Persecuted to death, harassed after death». بایگانیشده از اصلی در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۲۰.
- ↑ «مهرانگیز کار به خاطر «شکنجه، گرونگیری، و قتل فراقضایی همسرش» از جمهوری اسلامی به دادگاه فدرال آمریکا شکایت کرد». صدای آمریکا. ۱۳۹۸-۰۵-۲۶. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ اوت ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «سیامک پورزند، روزنامهنگار ایرانی، درگذشت». بیبیسی فارسی. ۱۳۹۰-۰۲-۰۹. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۸-۱۷.
- ↑ «The suicide of a great Iranian intellectual shames the Islamic regime». بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۲۰.
- ↑ "Mehrangiz Kar vs. Islamic Republic of Iran | Ali Herischi". Ibhnew (به انگلیسی). Retrieved 2021-04-28.
- ↑ «ایران باید بیش از سی و چهار میلیون دلار غرامت به خانواده سیامک پورزند بپردازد». صدای آمریکا. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
پیوند به بیرون
ویرایش- اعترافات اجباری -مستند ساخته مازیار بهاری (۱۹ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲) در تلویزیون فارسی بی