خیونان
خیونان یا خیونها یا خیانیان (لاتین: Chionitae؛ برگرفتهشده از پهلوی: Xyōn/Hyōn؛ اوستایی: X’iiaona [Hyaona][۱]) طایفهای ایرانیتبار که در اواخر روزگار باستان در سرزمینهای باختر و فرارود (ماوراءالنهر) ظهور کردند.
خیونان | |||||||
زبانهای چینی | 狁 | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
|
خاستگاه و نژاد
ویرایشمعمای خاستگاه تباری خیونها بسیار مبهم است، بهویژه اینکه این نام به نامهای اوستایی X’iiaona، پهلوی Xyōn، و هون/خیون بسیار نزدیک است و اینکه این مردمان باشندهٔ تقریباً همان منطقهٔ جغرافیایی بودند. در حقیقت، خیونها یکی از امواج مهاجرتهای شرقی بسوی ایران در اواخر روزگار باستان بودند. اما اینکه آنها دقیقاً چه کسانی بودند، جای بحث دارد.
دیدگاه برخی از پژوهشگران در بارهٔ خاستگاه خیونها:
- گیرشمن، باستانشناس فرانسوی، پس از مشاهدهٔ نام HIONO بر روی سکههای ایرانی شرقی این نام را به خیونها نسبت میدهد. افزون بر این، او عبارت دیگر ĒPTLA ĒIONO بر روی این سکهها را سندی بر حاکمیت نخبگان هفتالی بر خیونها میداند و آنها را با هونهای سفید یکی میداند، و براین باور است که خیونها نه از نژاد ترک بودند و نه از نژاد مغول.[۲]
تاریخچه
ویرایشتورانیان که افراد آن از جمله ارجاسب، رقیب کی گشتاسب بودند. قبیلههای دانو و خوَئیون که در پهلوی و حماسهٔ یادگار زریران خیون گفته شده، دو قبیله تورانی (سکاهای قبل از ترکیب با ترکان ) بودهاند که در زمان کی گشتاسب کیانی، ایرانیان با این گروه جنگهای فراوانی کردند که بسیار مشهور و به جنگهای مذهبی معروف میباشد. در یشتها، ارجاسب، خیَ اُنی خوانده شده و آشکار است که این نام هم اسم قبیله و هم نام اسکان این قبیله بودهاست. به موجب یشت نوزدهم و رسالهٔ مذکور پهلوی، همهٔ پهلوانانی که در جنگهای مذهبی با ویشتاسب و اسفندیار و زریر و سایر پهلوانان ایرانی رقیب و هم نبرد بودند، خیونی خوانده شدهاند. در روایات ساسانی برخی از قبایل زردپوست شمالی خیون نامیده میشدند و پادشاهان ساسانی با خیونان نبردهای بسیار داشتند. آمیانوس مارسلینوس مورخ رومی که در سدهٔ چهارم میلادی میزیست، از خیونان و شاه آنان گرومباتس که منازعات و جنگهایی با شاپور دوم داشت، یاد میکند.[۳]
امیانوس مارسلینوس (Ammianus Marcellinus)، تاریخنگار یونانی سدهٔ چهارم میلادی، نخستین نویسندهای است که از خیونها یاد کرده. او مقام ارشدی بود که وقایع تاریخ نخستین خیونها را ثبت کرده، دورهای که با فرمانروایی شاپور دوم، امپراتور ساسانی (۳۷۹–۳۰۹ م) همعصر بودهاست.[۱] خیونها در اواسط دورهٔ ساسانی ساکن دشتهای مرو (واقع در کشور ترکمنستان کنونی) بودهاند. نام آنها در جزء افواجی که به یاری شاپور دوم آمده بودند، دیده میشود اما این طایفه در دوستی ایران وفادار نماندند و بعد از مرگ شاپور دوم مکرر به خراسان بزرگ هجوم آوردند و در این سرحدات دشمن عمدهٔ ایران به شمار میرفتند.[۴]
هیونگ نوها، نیاکان «هون» های بعدی هستند که در کتاب پهلوی، که تفسیر اوستا باشد، آنها را خیونان مینویسد. اما در خود کتاب مقدس زردشتیان صفت هیائونا (Hyaona) یعنی خیونی نگاشته آمده است.[۵]
جستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Wolfgang Felix, 1991, 'CHIONITES', Encyclopaedia Iranica
- ↑ Wolfgang Felix, 1991, 'CHIONITES',Encyclopaedia Iranica
- ↑ دانشنامهٔ مزدیسنا، ص ۲۶۸
- ↑ کریستن سن، ص ۳۰۳
- ↑ مظاهری، ج۲، ص ۵۸۳
منابع
ویرایش- کریستن سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، ترجمهٔ رشید یاسمی. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۷
- غفوروف، باباجان. تاجیکان. تاریخ قدیم، قرون وسطی، و دورهٔ نوین. دوشنبه: مؤسسهٔ انتشاراتی عرفان، لیتوگرافی چاپ و صحافی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۷
- اوشیدری، جهانگیر. دانشنامهٔ مزدیسنا، واژهنامهٔ توضیحی آیین زرتشت. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۱،
- مظاهری، علی. جادهٔ ابریشم، ترجمهٔ ملک ناصر نوبان. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳