جویبار (مازندران)

شهری تبری‌نشین در استان مازندران مشهور به پایتخت کشتی جهان
(تغییرمسیر از جویبار (شهر))

جویبار (تلفظ) یکی از شهرهای استان مازندران و مرکز شهرستان جویبار است. جمعیت شهر جویبار در سال ۱۳۹۵، برابر با ۷۷٬۵۷۶ نفر بوده‌است. بر مبنای آخرین داده های جغرافیایی بیشترین درازای شهر جویبار ۵ کیلومتر می باشد. [۴][۵] مردم جویبار از قومیت طبری هستند[۶] و به زبان مازندرانی[۳] صحبت می‌کنند.

جویبار
کشور ایران
استانمازندران
شهرستانجویبار
بخشمرکزی
نام(های) پیشینباغلو
سال شهرشدن۱۳۷۶[۱]
مردم
جمعیت۷۷٬۵۷۶
جغرافیای طبیعی
ارتفاع۰ متر
اطلاعات شهری
شهرداررمضان سیفی جویباری[۲]
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۱۱
جویبار بر ایران واقع شده‌است
جویبار
روی نقشه ایران
۳۶°۳۸′۱۷″شمالی ۵۲°۵۴′۴۳″شرقی / ۳۶٫۶۳۸۱°شمالی ۵۲٫۹۱۱۹°شرقی / 36.6381; 52.9119

نام این شهر در گذشته به صورت جوبر و جوبار ثبت شده و مرکز دهستان گیل‌خوران در بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر بود. از جویبار قهرمانان بزرگی در رشته کشتی به افتخارات بین‌المللی رسیده‌اند. رودخانه سیاهرود از میان این شهر عبور کرده و به دریای مازندران می‌ریزد.[۷]

وجه تسمیه

ویرایش

واژه جویبار متشکل از دو واژه جوی (رود کوچک) و بار (ساحل) می‌باشد و در منابع تاریخی به صورت جوبر، جوبار، جوی بار و باغلو آمده‌است، جویبار به علت فراوانی آب‌های جاری و زیر زمینی به این نام خوانده می‌شود.[۸] منطقه جویبار در گذشته گیل خواران نامیده می‌شد. نام گیل خواران مرکب از واژه‌های گیل، خوار، ان است. گیل در زبان بومی به معنی آلوچه کوهی و ازگیل وحشی جنگلی است. علت لفظ گیل خواران به منطقه جویبار وجود درختان بیشمار درختان ازگیل می‌باشد. در سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار به وجود بی شمار درختان ازگیل در این منطقه اشاره شده‌است.[۹] دهخدا در لغت نامه خود پس از اشاره به محدوده جغرافیائی گیل خواران (محدوده جغرافیائی گذشته جویبار) شرحی کوتاه در مورد آن و مردمانی که به این واژه مشهورند مجازاً واژه گیل را به مردمانی جنگاور و کار زای و افراد شجاع و دلیر در ادبیات فارسی بیان نموده و در معنی شجاع و دلیر جنگاور مستعمل شده‌است و واژه خوار که در زبان مازندرانی استفاده می‌شود، که ریشه در زبان طبری کهن طبرستان یا مازندرانی با محدوده جغرافیائی و تاریخی‌اش دارد و به معنی خوب می‌باشد.[۱۰]

مکان‌های دیدنی

ویرایش

از میان دیدنی‌های آن می‌توان به دو زیارتگاه به نام‌های امامزاده مهدی میر هادی و امامزاده صادق رضا (که گفته می‌شود از نوادگان جعفر صادق هستند)، سواحل چپکرود، پل تاریخی آزان، خشت‌پل و تکیه کردکلا اشاره کرد.[۱۱] جمعه بازار جویبار قدیمی‌ترین بازار سنتی استان مازندران است.[۱۲]

تاریخچه

ویرایش

دوران باستان

ویرایش
 
موقعیت تپورها در قرن دوم قبل از میلاد، از شرق سپیدرود تا اسرم هیرکانیا

استان مازندران پیش از اسلام تپورستان (به پهلوی:  ) نامیده می‌شد که برگرفته از نام قوم تپوری (به یونانی: Τάπυροι) می‌باشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد.[۱۳][۱۴][۱۵] به اعتقاد مورخان آماردها نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و آماردها از آمل تا تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند.[۱۶] در عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد، آناریاکه و کادوسی سکونت داشتند.[۱۷] مورخان آماردها را به مردمان داهه و سکایی و پارسی پیوند داده‌اند. هرودوت از قبیله مارد (mardes) در کنار دائی‌ها (daens)، دروپیک‌ها (dropiques)، و ساگارتی‌ها (sagarties) به عنوان پارس‌های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده‌است.[۱۸] پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده‌است.[۱۹] استرابون(۶۳ ق. م) قوم آمارد را در کنار اقوام تپوری، کادوسی و کرتی به عنوان اقوام کوهستان نشین شمال کشور یاد می‌کند. استرابو می‌نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی (Cadusii) و آماردی (Amardi) و تپوری (Tapyri) و کرتی (Cyrtii) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است.[۲۰] به گفته واسیلی بارتلد تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م. آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تپوری‌ها اهدا شد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر در آن زمان از تپوری‌ها نام می‌برد.[۲۱]به گفته یحیی ذکا در «کاروند کسروی» آورده‌است: آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز قبایل تپوران به آنجا نیامده بودند.[۲۲] به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می‌زیستند و تپوری‌ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه‌ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری‌ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.[۲۳] شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.[۲۴]

پس از اسلام

ویرایش
 
نقشه قدیم مازندران ۱۸۱۴ میلادی

فرهنگ جغرافیایی ایران می‌نویسد: «باغلو (مشهور به جویبار) قصبهٔ مرکز دهستان گیل‌خواران بخش مرکزی شهرستان شاهی، شهرستان قائمشهر است که در ۲۱ هزارگزی شمال شاهی و ۱۸ هزارگزی شمال باختری ساری در دشت واقع است. ناحیه‌ای است دارای آب و هوای معتدل مرطوب و ۳۱۰۰ تن سکنه، آب آنجا از چاه تأمین می‌شود و محصول عمدهٔ آن پنبه و غلات و کنجد و صیفی و شغل مردمش زراعت و راه آن به شاهی و کیاکلا شوسه‌است. کارخانهٔ پنبه‌پاک‌کنی دولتی در این قصبه دایر است. بازار عمومی جمعه در یک هزارگزی جنوب قصبه واقع است.»[۲۵] گمان می‌رود اجتماع اولیه مردم در شهرستان جویبار به دوران صدر اسلام بازگردد؛ ولی اولین مدرک و نشانه از جویبار در کتاب سهمی، نویسنده تاریخ جورجان که در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم زندگی می‌کرد در صفحه ۴۸۸ در مورد یک شخصیت علمی و فقهی برجسته با نام یعقوب تن بلائی از دهستان گیلخواران نام قدیمی جویبار نوشته شده‌است. تاریخ مرگ این فرد ۲۹۲ هجری ذکر شدهاست. در سال ۱۳۱۰ در دوره پهلوی و به دستور رضاشاه کارخانه پنبه‌ای در مرکز شهر تأسیس شد که می‌توان گفت این کار اولین سنگ بنای شهر جدید جویبار بود. هم‌زمان با آن تاسیژاندارمری و مخابرات با مرکز تلفن مغناطیسی به این امر کمک کرد

  • اولین‌های شهر جویبار کارخانه شالی کوبی توسط حسین منتظری تأسیس شد که البته قبل از وی یک شخص آلمانی که از جنگ جهانی متواری شده و به این منطقه پناه آورده بود یک کارخانه شالی کوبی احداث کرد.
  • اولین کمباین توسط آقایان میر اکبر لاریمی و آقای پنبه کار به این منطقه آورده شد.
  • اولین موتور برق جهت برق رسانی به خانه‌های جویبار توسط حاج آقای محمد علی شعیری در جویبار به کار انداخته شد و در کنار مسجد جامع کنونی قرار گرفت.
  • اولین رئیس انجمن شهر آقای حاج ابراهیم اقبالیان بود.
  • اولین دفتر ازدواج و طلاق در سال ۱۳۱۳ توسط شیخ مصطفی ورداسبی افتتاح شد از نکات جالب توجه این بود که تا سال وفاتشان یعنی ۱۳۴۵ فقط ۱۳ مورد طلاق ثبت کرده بود.
  • اولین شهردار جویبار آقای گلچین بود
  • اولین استادیوم ورزشی در سال ۱۳۴۵ افتتاح شد.
  • اولین کتابخانه در سال ۱۳۴۵ افتتاح شد.
  • اولین شرکت تعاونی در سال ۱۳۳۸ افتتاح شد.
  • اولین حمام توسط استاد رفیع رنجبر در جویبار و شیخ مصلحی در کلاگرمحله دایر شد.
  • اولین اتومبیل توسط حاج شکرالله فلاح به این شهر وارد شد.
  • اولین سالن پینگ پنگ در سال ۱۳۴۶ در محوطه پار ملی بنا گردید که اکنون کلانتری شماره یک در آن استقرار دارد.
  • اولین دیپلمه و اولین پزشک جویبار آقای هیبت‌الله ورداسبی بود.
  • در سال ۱۳۶۸ با پیگیری‌های مکرر بعضی از زحمتکشان، وزارت کشور با تأسیس بخشداری در جویبار موافقت نمود؛ و این بخشدار در سال ۱۳۷۰ شروع به فعالیت نمود.

در سال ۱۳۱۲ شخصی به نام یپرم ارمنی تاجر، با جند نفر تاجر محلی در جویبار کارخانه پنبه پاک کنی تأسیس کردند که در سال ۱۳۱۷ رضا شاه مالک این کارخانه کوچک شده و کارخانه بزرگ را تأسیس کرد.

  • اولین مدرسه را در مرحوم شیخ مصطفی ورداسبی با مرحوم شیخ اسماعیل مهجور، در سال ۱۳۱۶ جویبار راه اندازی کردند که همان مدرسه سعدی بود. از شاخص‌ترین مدیران به علی مدانلو (علی آقا مدیر) و معلمان این مدرسه می‌توان به حسینعلی یعقوبی و عبدالرحیم معتمدی اشاره کرد.
  • در سال ۱۳۱۴ سازمان شیلات برقرار شد.

در زمان رضاشاه برای بار اول بهداری تأسیس کردند که آقای نادری به عنوان اولین پزشک و آقای نجاتی به عنوان پزشک یار به کار مشغول شدند. شهرداری جویبار برای اولین بار در سال ۱۳۴۰ با انتخاب شهردار از سوی استاندار مازندران شروع به فعالیت نمود.[۱]

قومیت

ویرایش

مردم جویبار از قومیت طبری هستند .[۲۶][۲۷][۲۸] شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.[۲۹]

در قرن ۱۶ میلادی به فرمان شاه عباس صفوی سکونت گزینی اجباری کُردها، سمنانی ها، ترکها و خراسانی‌ها در این منطقه، به عنوان مرزد‎اران سرحدات شمالی برای جلوگیری از تجاوز ترکمنها و ازبکها صورت گرفت. و اولین طایفه ای که به این منطقه کوچانده شده اند طایفه مدانلو از قوم کُرد بود و هم اکنون یکی از محله‌های جویبار و آبادیهای اطراف به نام این طایفه می‌باشد. به غیر از شهر جویبار، طایفه مدانلو در لاریم، کُردکلا، مشک‌آباد و پنبه چوله ساکن می‌باشند.[۳۰][۳۱]

خطر انقراض قوم طبری

ویرایش

به گفته پژوهشگران آمار بالای طلاق، باروری کم، سالمندی و ازدواج پایین از مشکلات حوزه جمعیت در میان قوم طبری به ویژه طبری‌های مازندران محسوب می‌شود. پژوهشگران به روند پیری جمعیت قوم طبری اشاره نموده و بر لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت تاکید دارند. پژوهشگران خطر انقراض قوم طبری (مازندرانی) را در کشور خطر جدی میدانند. براساس غربالگری از ۴۳۰ هزار زوج طبری (مازندرانی) در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ هزار زوج نابارور در مازندران شناسایی شدند.[۳۲]

جمعیت

ویرایش

شهر جویبار طبق آمار سال ۹۵ دارای ۳۲٬۹۲۴ جمعیت می‌باشد.[۳۳]

مردم جویبار به زبان مازندرانی (طبری) گویش می‌کنند.[۳]

محدوده شهری

ویرایش

در گذشته حریم شهری جویبار دو خیابان مابین میدان کشتی تا میدان امام (سپاه) و از آنجا تا آتش‌نشانی بود. با گذشت زمان این محدوده گسترش یافت.[۳۴] شهر جویبار از محلات به هم پیوسته تشکیل شده‌است. این محلات عبارتند از:کلاگرمحله، سراجکلا، بالامحله، فقیه‌محله، جوان‌محله، حیدرآباد، تازه‌آباد، کردمحله و باغبان‌محله. همچنین کلاگرمحله یکی از بزرگترین محله‌های جویبار می‌باشد[۳۴] ۲۷ در صد از مساحت جویبار در بافت فرسوده قرار دارد.[۳۵]

جویبار در طول تاریخ یکی از موفق‌ترین شهرهای ایران در ورزش به خصوص در رشته کشتی بوده‌است. اتحادیه جهانی کشتی فیلا در سال ۲۰۱۳، در گزارشی، جویبار را پایتخت کشتی ایران نامید.[۳۶] حسن یزدانی، رضا یزدانی، کامران قاسمپور، مسعود اسماعیل‌پور، کمیل قاسمی، سبحان روحی، یعقوب نجفی جویباری، عزیز واگذاری، آیت واگذاری، عزت‌الله اکبری، مهدی حاجی‌زاده، محمد نخودی و امیرمحمد یزدانی کشتی گیرانی مطرح در این شهر هستند.

جویبار در طول تاریخ المپیک ۷ کشتی‌گیر داشته که توانستند ۳ مدال المپیک کسب کنند. در رشته فوتبال نیز از محمود فکری و شهاب گردان می‌توان نام برد.









نگارخانه

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «شهردار جویبار خبر داد:اجرای ۵۷ کیلومتر کانال هدایت آب‌های سطحی در شهر جویبار». راوی. دریافت‌شده در ۹ شهریور ۱۳۸۹.[پیوند مرده]
  2. «شهردار جویبار پس از هفت ماه کش و قوس معرفی شد». ایرنا. ۱۱ دی ۱۴۰۲.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژه‌نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰-۵-۹۱۱۳۱-۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک). خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «ReferenceA» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  4. Geographic International System Data Center
  5. «نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵». وبگاه رسمی مرکز آمار ایران. دریافت‌شده در ۹ اسفند ۱۳۹۵.
  6. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۰۱.
  7. «میزان آبدهی رودخانه سیاهرود به صفر رسید». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ فوریه ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۰.
  8. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۹۹.
  9. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۹۹.
  10. «وجه تسمیه شهرستان جویبار». تبیان مازندران. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۸ مهر ۱۳۸۹.
  11. دهکده جهانی پارپیرار بایگانی‌شده در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine، بازدید: فوریه ۲۰۰۹.
  12. 10 (۲۰۱۸-۱۲-۰۲). «پایین کشیدن کرکره جمعه بازار جویبار در رسانه ها». ایرنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۱۸.
  13. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
  14. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
  15. BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 289. doi:10.1163/1573384043076045.
  16. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۳۷.
  17. کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی
  18. هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
  19. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
  20. All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
  21. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  22. ایران باستان مادها و آمردها. کاروند کسروی، مجموعه مقاله‌ها و رساله‌های احمد کسروی، به‌کوشش یحیی ذکا
  23. مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
  24. محمدپور، صفرعلی (۱۳۸۶). چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
  25. دهخدا
  26. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
  27. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
  28. BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 289. doi:10.1163/1573384043076045.
  29. محمدپور، صفرعلی (۱۳۸۶). چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
  30. http://jouybarnews.rzb.ir/news/70
  31. http://juybar.ir/fa/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1
  32. «لزوم توجه به سیاست جوانی جمعیت در مازندران». ایسنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۰.
  33. «تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵». مرکز آمار ایران.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ «علل پیدایش شهر جویبار». تبیان. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۸ شهریور ۱۳۸۹.
  35. «۲۷ درصد جغرافیای جویبار در بافت فرسوده قرار دارد». فارس‌نیوز. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ اكتبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۲ مهر ۱۳۸۹. تاریخ وارد شده در |archive-date= را بررسی کنید (کمک)
  36. جویبار، پایتخت کشتی ایران

پیوند به بیرون

ویرایش