جرج هریسون

موسیقی‌دان و ترانه‌سرای انگلیسی

سِر جرج هریسون (به انگلیسی: Sir George Harrison) (زاده ۲۵ فوریه ۱۹۴۳ -مرگ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۱) موسیقیدان، ترانه‌سرا تهیه‌کننده انگلیسی و عضو گروه بیتلز بود که بیشتر محبوبیت‌ جهانی خود را در مقام گیتاریست اصلی گروه راک بیتلز در دهه شصت میلادی کسب کرد. او در اواخر دهه شصت میلادی به فرهنگ اصیل هندی علاقمند شد و بعد ها با بهره‌گیری از ترکیب بندی های هندی در موسیقی خود جایگاه ویژه به عنوان یک موسیقیدان کسب کرد. وی همچنین به "بیتل آرام(خجالتی)" نیز معروف بود.

سِر جورج هریسون
جورج هریسون در کاخ سفید 1974
جورج هریسون در کاخ سفید 1974
اطلاعات پس‌زمینه
زاده۲۵ فوریه ۱۹۴۳ لیورپول، انگلستان
درگذشته۲۹ نوامبر ۲۰۰۱ (۵۸ سال)
لس آنجلس، ایالت کالیفرنیا،
 ایالات متحده آمریکا
ژانرراک، موسیقی پاپ، سایکدلیک راک، موسیقی اکسپریمنتال، موسیقی ملل، موسیقی سنتی هند
ساز(ها)گیتار الکتریک،گیتار آکوستیک، باس، سیتار، کیبورد، ماندولین
سال‌های فعالیت۱۹۵۸-۲۰۰۱
ناشر(ان)اپل رکوردز،دارک هورس رکوردز،پارلفون، کپیتال رکوردز
همکاری‌های مرتبطبیتلز، راوی شانکار، جف لین، تام پتی، ترولینگ ویلبریز، اریک کلپتون
امضا
وبگاه

با اینکه اکثر ترانه در گروه بیتلز توسط جان لنون و پل مک کارتنی نوشته و ضبط می‌شد، هریسون به تدریج جایگاه ویژه‌ای به عنوان ترانه‌نویس و خواننده در بیتلز کسب کرد. از برترین ترانه های او در گروه میتوان به "خورشید می‌آید"، "وقتی گیتارم به آرامی می‌گرید"، "با تو، بدون تو" و "مامور مالیات" اشاره کرد.

او سال‌ها بعد، زمانی که حرفه موسیقی را خود را به تنهایی ادامه داد، با هنرمندان بزرگی که همگی از دوستان نزدیک هریسون بودند از جمله باب دیلن، اریک کلپتون، بیلی پرستون و راوی شانکار همکاری کرد و از برخی در سبک خاص موسیقی خود الهام گرفت. او اولین آلبوم انفرادی خود را با نام "همه چیز باید بگذرد" در 27 نوامبر 1970 منتشر کرد که با استقبال بسیاری از طرفداران قدیمی بیتلز روبه‌رو شد و تک اهنگ "My Sweet Lord" مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت. هریسون در ادامه حرفه خود آلبوم های موفق دیگری نظیز "زندگی در دنیای مادی (1973)"، "اسب تاریک(1974)"، " یک جایی در انگلیس(1981)" و "حال خوب (1987)" را نیز منتشر کرد.

هریسون در اواخر دهه 80 میلادی سوپر گروه Traveling Wilburys را تشکیل داد. او در دوران حرفه ای خودش در سال 1988 و یکبار دیگر پس از مرگش در سال 2004، به تالار مشاهیر راک اند رول معرفی شد.

اولین ازدواج هریسون با مدل انگلیسی پتی بوید در سال 1966 صورت گرفت و سرانجام در سال 1977 به طلاق منجر شد. ازدواج دوم و آخر او با اولیویا هریسون بود که حاصل این ازدواج تک پسری به نام دانی هریسون بود. دانی سال‌های بعد از مرگ پدرش با همکاری دوستان قدیمی هریسون کمک به زنده نگه داشتن رسالت پدرش کرد که از جمله این اقدامات میتوان به نمایش کنسرتی برای جورج که در سال 2002 با رهبری اریک کلپتون به اجرا درآمد اشاره کرد.

او در اواخر عمر خود از سرطان ریه رنج می‌برد و سرانجام در سن 58 سالگی پس از حمله یکی از مهاجمین به خانه‌اش در فرایر پارک، با اصابت ضربات متعدد چاقو مجروح و سرانجام فوت شد. بقایای او سوزانده شد و خاکستر وی طبق سنت هندو در مراسمی خصوصی در رودخانه‌های گنگ و یامونا در هند پراکنده شد. دارایی خالص جرج هرسیون زمان مرگش حدود 400 میلیون دلار تخمین زده شد.

مجله رولینگ استون در سال 2024 او را بین 100 گیتاریست برتر تاریخ، در رتبه 31 قرار داد.

سالهای اولیه: 1943-1958

ویرایش
 
هریسون در 13 سالگی

هریسون در 25 فوریه 1943 در آرنولد گروو 12 در Wavertree ، لیورپول، در 25 فوریه 1943 به دنیا آمد. او دارای دو برادر و یک خواهر بود که همگی از هریسون بزرگ‌تر هستند. پدر او راننده اتوبوس بود و مادرش در مغازه‌ای فروشنده بود. طبق گفته همسر سابق هریسون، مادرش از او حمایت می‌کرد و او به زودی متوجه شد که موسیقی تنها چیزی است که او را خوشحال می‌کند. مادر وی زمانی که او را حامله بوده، هر پنجشنبه موسیقی های اصیل و عرفانی هندی را از رادیو پخش میکرد تا برای فرزندش آرامش را به ارمغان آورد.

طبق گفته خود هریسون، یکی از اولین الهامات وی به موسیقی زمانی بوده که هنگام دوچرخه سواری ترانه "Heartbreak Hotel" از الویس پرسلی را شنید. او همچنین می‌گوید:"در دوران مدرسه اکثرا صندلی های پشتی را انتخاب می‌کردم و مشغول کشیدن شکل گیتار روی کتاب‌هایم بودم. تا اینکه ماردم روزی گیتاری به قیمت 3 پوند را برایم خرید و من شیفته آن شدم".

هریسون در همان سال‌ها پل مک کارتنی را که در موسسه لیورپول مشغول تحصیل بود، در اتوبوس ملاقات می‌کند و به سبب علاقه شدید هردو به موسیقی دوستان یکدیگر می‌شوند.

در بیتلز: 1958-1970

ویرایش

در سال 1958 میلادی، مک کارتنی به همراه دوستش جان لنون گروهی به نام کواریمن(بعد ها بیتلز) را تشکیل داد و از از لنون خواست تا هریسون را به عنوان نوازنده در گروه بپذیرد، اما لنون ادعا داشت که هریسون برای اینکار زیادی جوان است و یک پسر 15 ساله نمی‌تواند در گروه باشد. سپس هریسون در جلسه‌ای کوچکی بالای اتوبوس لیورپول، با اجرای سولوی گیتار قطعه "Raunchy" لنون را تحت تاثیر قرار داد. او شروع به معاشرت کرد و فقط در صورت لزوم قطعه های گیتار را اجرا می‌کرد. با وجود مخالفت پدر و خواستار ادامه تحصیل او، هریسون در سن 16 سالگی ترک تحصیل کرد و مدتی به عنوان شاگرد برق‌کار در یک مغازه محلی کار کرد. او در اولین تور گروه در اسکاتلند نام مستعار "کارل هریسون" را با الهام از کارل پرکینز برای خود انتخاب کرد.

در سال 1960، آلن ویلیامز اجراهایی در کلوب‌های شبانه هامبورگ که متعلق به Bruno Koschmider بود را برای گروه ترتیب داد که بعد از مدتی هریسون به دلیل سن کم اخراج شد. در سال 1961 هنگامی که برایان اپستاین مدیریت گروه را بر عهده گرفت، دست به اصلاح تصویر عمومی گروه زد و بعدا قراردادی از شرکت EMI برای آنها منعقد کرد.

 
بیتلز در حال اجرای زنده در سال 1964 به ترتیب از بالا رینگو استار، جان لنون سمت راست، هریسون در وسط و پل مک کارتنی در سمت چپ

شروع محبوبیت

ویرایش

اولین تک آهنگ این گروه، " Love Me Do "، در جدول Record Retailer به رتبه 17 رسید و در اوایل سال 1963، اولین آلبوم آنها، Please Please Me که مصادف با معروفیت و محبوبیت جهانی بیتلز بود منتشر شد. "بیتل آرام" اسم مستعار هریسون در بیتلز بود، این نام زمانی به وجود آمد که بیتلز در اوایل سال 1964 وارد ایالات متحده شد و هریسون به گلودرد استرپتوکوکی و تب بیمار بود و از نظر پزشکی به او توصیه شد تا حد امکان صحبت کردن را محدود کند، در این هنگام با دعوت شدن بیتلز به برنامه اد سالیوان، مردم متوجه ماهیت کم حرف و بی حال هریسون شدند. هریسون آهنگ Don't Bother Me را زمانی که در تخت بیمار بود نوشت و تکمیل کرد. او همچنین در آلبوم های بعدی بیتلز، با هدایت هم‌گروهی هایش به سمت موسیقی فولک راک توانست آهنگ های بیشتری برای گروه بنویسد. در آلبوم هفت تیر(1966)، هریسون سه آهنگ "Taxman"، "Love You to" و "I Want To Tell You" را نوشت که شامل سبک های مختلف و مخلوطی از راک و موسیقی هندی بودند.

سفر معنوی بیتلز به هند و پایان اجراهای زنده

ویرایش

بیتلز به دلیل حواشی های زیادی که در اجراهای زنده خود داشت، مخالفان زیادی را نیز جذب کرد به طوری که پس از مصاحبه ای با جان لنون که در آن بیتلز را معروف‌تر از مسیح تلقی کرد، تمامی اعضای گروه توسط مردمان مذهبی زیر سوال رفتند و تهدید به ترور شدند. سرانجام در پایان سال 1966 بیتلز با سفری به منظور مراقبه های معنوی به هندوستان رفت و تا پایان کار خود از اجرای زنده خودداری کرد. در طول این جلسات ستاره هایی همچون میک جگر نیز حضور داشتند ولی علاقه هریسون به این جلسات بسیار زیاد بود و دیگر اعضا حوصله‌شان سر می‌رفت.

 
هریسون در هندوستان 1968

علایق هریسون به تدریج از بیتلز دور شد و در آلبوم گروهبان فلفلی(1967) آهنگ "Within You Without You" را با الهام از موسیقی هندی نوشت. او در این آهنگ که هیچ یک از هم‌گروهی هایش در آن نقش نداشتند را با سازهای هندی سیتار و تامبورا نواخت. او بعدا در مورد این آلبوم نظز داد: "این یک نقطه عطف در صنعت موسیقی بود... تقریباً نیمی از آهنگ‌ها را دوست دارم و نیمی دیگر را نمی توانم تحمل کنم."

در ژانویه 1968، او با استفاده از گروهی از نوازندگان محلی که سازهای سنتی هند را می نواختند، آهنگ اصلی آهنگ خود " The Inner Light " را در استودیوی EMI در بمبئی ضبط کرد، متن این ترانه که از نقل قولی از تائو ته چینگ گرفته شده است، منعکس کننده علاقه عمیق هریسون به هندوئیسم و ​​مراقبه است . در طول ضبط بیتلز در همان سال، تنش ها در گروه بالا گرفت و رینگو استار درامر برای مدت کوتاهی از کار کنار کشید. مشارکت هریسون در ترانه سرایی آلبوم سفید به اوج خود رسید و در همان آلبوم ترانه "While My Guitar Gently Weeps" با همکاری اریک کلپتون که به برترین اثر هریسون معروف است را نوشت و منتشر کرد.

ترک گروه و رکورد های بیتلز

ویرایش

تنش دوباره بین گروه در ژانویه 1969 در استودیو توئیکنهام در طی تمرینات فیلمبرداری شده که به مستند 1970 Let It Be تبدیل شد ظاهر شد. هریسون نارضایتی خود را که با عنوان نگرش سلطه جویانه مک کارتنی و لنون تلقی می کرد، ناامید شده بود. او در 10 ژانویه گروه را ترک کرد و 12 روز بعد، پس از اینکه هم گروهانش موافقت کردند که حداقل پروژه فیلم را به استودیوی اپل منتقل کنند، به گروه بازگشت. سرانجام در پی ضبط آخرین آلبوم گروه یعنی جاده ابی(1969) روابط بین گروه صمیمانه‌تر اما همچنان سرد بود. با این وجود هریسون کنترل خلاقانه تری نسبت به قبل داشت در این آلبوم داشت. او پیشنهادهایی را برای تغییر در موسیقی خود ارائه داد که منجر به انتشار دوتا از برترین ترانه های بیتلز در طول تاریخ شد. ترانه های "چیزی" و "خورشید می‌آید" با تحسین بسیاز منتقدان روبه‌رو شد، در دهه 1970 فرانک سیناترا "چیزی" را دوباره ضبط کرد و بعداً آن را "بزرگترین آهنگ عاشقانه پنجاه سال گذشته" نامید. همچنین ترانه "اینجا خورشید می‌آید" به عنوان پر استریم ترین ترانه بیتلز در رسانه های موسیقی معرفی شده.

آخرین جلسه ضبط هریسون با گروه بیتلز در 4 ژانویه 1970 بود، زمانی که او، مک کارتنی و استار برای آلبوم موسیقی متنی به همین نام، تک آهنگ " Let It Be " را ضبط کردند.

حرفه انفرادی: 1968–2001

ویرایش

کارهای انفرادی اولیه: 1968-1969

ویرایش

قبل از جدایی بیتلز، هریسون دو آلبوم انفرادی را ضبط و منتشر کرده بود: Wonderwall Music و Electronic Sound که هر دو عمدتاً شامل آهنگ‌های ساز محور هستند. Wonderwall Music ، موسیقی متن فیلم Wonderwall محصول 1968 که سازهای هندی و غربی را در هم می آمیزد، در حالی که Electronic Sound یک آلبوم تجربی است. Wonderwall Music که در نوامبر 1968 منتشر شد، اولین آلبوم انفرادی گروه بیتل بود که توسط Apple Records منتشر شد. موسیقیدانان هندی آشیش خان و شیوکومار شارما در این آلبوم که چندین ماه قبل از " انقلاب 9 " لنون ضبط شده بود، اجرا کردند. این دو آلبوم موفقیت تجاری خاصی را برای هریسون رقم نزدند.

همه چیز باید بگذرد و کنسرت برای بنگلادش: 1970-1971

ویرایش
 
عکس روی جلد آلبوم 1970

برای سال‌ها، هریسون در ترانه‌سرایی آلبوم‌های بیتلز محدود بود، اما او همه چیز باید بگذرد که یک آلبوم سه‌گانه بود را در 27 نوامبر 1970 منتشر کرد. تقریبا بسیاری از آهنگ های این آلبوم قبلا و زمانی که هریسون در بیتلز فعالیت داشته نوشته شده بودند، اما هیچ‌گاه فرصت ضبط نداشتند. این آلبوم یک موفقیت تجاری بزرگ بود و حدود 7 میلیون نسخه از آن به فروش رفت. تک آهنگ های "My Sweet Lord" و "What Is Life" فقط دو نمونه از موفق‌ترین آهنگ ها بودند. او ترانه های "I'd Have You Anytime" و "If Not For You" را همراهی باب دیلن ضبط کرد. بخشی از آلبوم همه چیز باید بگذرد شامل قطعات طولانی موزیکال گیتار الکتریک به همراه دیگر ساز ها می‌باشد. هریسون درمورد آلبوم گفت: "این فقط چیزی است که واقعاً مانند ادامه من از بیتلز بود. این من بودم که به نوعی از بیتلز خارج شدم و فقط راه خودم را رفتم ... این یک موفقیت بسیار خوشحال کننده بود".

 
به ترتیب از راست به چپ کلپتون و هریسون در حال اجرا در کنسرت خیریه بنگلادش 1971

پس از استقبال بسیار، هریسون به دنبال علاقمندی های مذهبی خود تصمیم به برگزاری یک کنسرت خیریه برای کمک به مردم بنگلادش گرفت. این کنسرت با حضور ستاره هایی همچون اریک کلپتون، باب دیلن، رینگو استار، لئون راسل، بیلی پرستون، راوی شانکار همراه بود. هریسون طی اظهار هایی گفت که تمامی مبلغ کنسرت برای خیریه می‌باشد و هیچ کس حقی دریافت نمیکند. با اینکه فروش بلیط کنسرت در 1 آگوست 1971 چیزی حدود 250,000 دلار بود، هریسون طی مصاحبه‌ای در دهه 90 میلادی در مورد تلاش های امدادی بنگلادش گفت: "اکنون همه چیز حل شده است و سازمان ملل خود حقوق آن را دارد و فکر می کنم حدود 45 میلیون دلار سرمایه گذاری شده است." فروش دی وی دی و سی دی کنسرت 1971 برای بنگلادش همچنان به نفع این هدف است که اکنون به عنوان صندوق جورج هریسون برای سازمان یونیسف شناخته می شود.

زندگی در دنیای مادی: 1973

ویرایش
 
کاور آلبوم زندگی در دنیای مادی با دست هریسون در حالی که یک مدال هندو در دست دارد.

پس موفقیت ها و محبوبیت هریسون، مردم بیشتری مشتاق کارهای بعدی وی بودند. ضبط آلبوم زندگی در دنیای مادی مصادف با نقل مکان هریسون به خانه جدیدش در فرایر پارک بود. آلبوم زندگی در دنیای مادی(1973) به مدت پنج هفته رتبه اول جدول آلبوم های بیلبورد را داشت و تک آهنگ آلبوم " Give Me Love (Give Me Peace on Earth) " نیز در ایالات متحده به رتبه یک رسید. در بریتانیا، LP در رتبه دوم به اوج رسید و تک آهنگ به شماره 8 رسید. این آلبوم به طرز مجللی تولید و بسته بندی شد و پیام غالب آن اعتقادات عرفانی هریسون بود. برخی منتقدین زندگی در دنیای مادی را "حاوی بسیاری از قوی ترین آهنگ های حرفه ای او" می‌خواندند. استفان هولدن ، که در مجله رولینگ استون می نویسد ،"این آلبوم بسیار جذاب و عمیقاً اغوا کننده است و به تنهایی به عنوان یک ماده ایمان، در درخشندگی معجزه آسایی ایستاده است."

 
تصویر داخل آلبوم که کریشنا در حال راندن ارابه را نشان می‌دهد

بسیاری طبع ملایم و آرامش بخش آلبوم را تحت تاثیر اوج ارتباط هریسون با خدا و برنامه های مراقبه‌ای او میدانند. گفته می‌شود هریسون در طول ضبط آلبوم حتی سیگار را هم ترک کرده بود. وی کاملا خود را وقف عرفان هندی کرده بود. همچنین گفته می‌شود تقریبا مضمون تمامی آهنگ ها در واقع مکاتبه هریسون با خداوند می‌باشد و این عملی کاملا غیر-مادی است.

طبق گفته‌ی برخی از دوستان وی، فضای استودیو خانگی هریسون طی ظبط این آلبوم، بسیار صلح‌آمیز بود. او گفت:"وقتی در خانه‌ی جرج بودیم، مدام نظر می‌دادیم و به نطرات دیگران گوش می‌دادیم. هر کسی ایده خودش را پیاده می‌کرد و با هم گرم و صمیمی بودیم، چیزی که در جلسات Apple اتفاق نمی‌افتاد".

هرسیون هم در نوازندگی و هم در ترانه‌سرایی این آلبوم ابتکار بسیار بالایی را خرج کرد. گفته می‌شود تمامی کارهای مربوط به گیتار در آلبوم، توسط خود هریسون نواخته شده‌ است، از برجسته‌ترین آنها می‌توان به تک نوازی های گیتار اسلاید هریسون در ترانه‌های "Living In The Material World" و "Give Me Love" توانایی آواز هریسون در ترانه‌هایی مانند "Who Can See It"، "Be Here Now و "That Is All" به وفور دیده می‌شود.

اسب تاریک و تور آمریکای شمالی: 1974-1975

ویرایش

جرج هریسون آلبوم اسب تاریک(1974) در 20 دسامبر 1974 منتشر کرد، این آلبوم بسیار متفاوت ظاهر شد. هریسون در طی ضبط، اعتیادش به مواد مخدر بیشتر شد، همچنین فعالیت های عرفانی وی نیز کم‌ رنگ‌تر شد. هریسون در آن سال دچار التهاب حنجره حاد شد. با وجود این رویداد ها، اسب تاریک نیز موفقیت نسبتا خوبی بود و برخی آن را "بالغ شدن هریسون و تلاش هایش برای پیشگامی از مک کارتنی و لنون دانستند."

 
هریسون در حال اجرا در تور آمریکای شمالی 1974

در نوامبر 1974، هریسون اولین بیتل سابقی بود که به آمریکای شمالی سفر کرد، او تور 45 برنامه‌ای تاریخی خود را در تحت آلبوم Dark Horse آغاز کرد. نمایش ها شامل موسیقی سنتی و معاصر هندی بود که توسط راوی شانکار و دوستانش اجرا می‌شد. علیرغم استقبال خوب مردم در نمایش‌ها، واکنش کلی نسبت به این تور منفی بود. برخی از طرفداران حضور قابل توجه شانکار را ناامید کننده و عجیب دانستند، برخی حوصله بخش‌های سنتی هندی را نداشتند و بسیاری هریسون را برای صدای خش‌دار و ضعیفش نقد می‌کردند. با این وجود سایمون لنگ این تور را "پیشگامانه" و "انقلابی در ارائه موسیقی هند" نامید. در 16 نوامبر 1974، هریسون و چند تن دیگر که در این سفر شرکت داشتند از کاخ سفید دیدن کردند. آنها توسط جک، پسر رئیس جمهور جرالد فورد دعوت شده بودند.

بافت اضافی، 33 و 1/3، جرج هریسون: 1975-1979

ویرایش

در سال 1975 هریسون آلبوم بافت اضافی(همه چیز را درباره‌اش بخوان) را منتشر کرد. تک آهنگ "This Guitar(Can't Keep From Crying)" اولین تک آهنگ ناموفق هریسون از زمان همه چیز باید بگذرد بود. هریسون آلبوم را از نظر حال و هوا در دوران ضبط، کمترین رضایت بخشی خود خواند. اگرچه در طول آلبوم با ترانه‌های زیبا و ملایمی مواجه می‌شود ولی او در بسیاری از آهنگ ها "تلخی و ناامیدی" را به دوش می‌کشد. دوست قدیمی وی، کلاوس وورمن اظهار داشت: "او برای تولید این اثر اوضاع خوبی نداشت... زمان وحشتناکی بود زیرا فکر می کنم مقدار زیادی کوکائین در هنگام ضبط در اطراف وجود داشت ... طرز فکر او را دوست نداشتم".

 
به ترتیب از راست به چپ پل سایمون و هریسون در حال اجرا در SNL 1976


هریسون تا انتهای دهه 70 میلادی، دو آلبوم دیگر با نام های 33 و 1/3(1976) و جرج هریسون(1979) منتشر کرد که به نسبت محبوبیت بیشتری را نسبت به آلبوم قبلی او کسب کردند و تک آهنگ "Crackerbox Palace" با موفقیت خوبی همراه بود. در آلبوم جرج هریسون(1979)، هریسون تمامی آهنگ ها در محیطی آرام، کنار همسر جدیدش اولیویا هریسون در مجمع الجزایر هاوایی نوشت. لنگ آلبوم جورج هریسون را به عنوان "آلبومی سرسبز ... صلح آمیز ... و هنر مردی که دورانی در رویای راک اند رول زندگی کرده بود و اکنون در حال پذیرفتن آرامش و سعادت خانگی بود" توصیف کرد. هریسون در سال 1976 در برنامه Saturday Night Live دو آهنگ "Here Comes The Sun" و "Homeward Bound" را به همراه پل سایمون اجرا کرد.

جایی در انگلستان، تراپو رفته، حال خوب: 1981-1987

ویرایش

اولین آلبوم هریسون در دهه 80 میلادی، آلبوم جایی در انگلستان(1981) که یک سال بعد از قتل هم‌گروهی سابقش جان لنون منتشر شد. تک آهنگ "All Those Years Ago" در همین آلبوم نیز برای ادای احترام به لنون می‌باشد که با مشارکت پل مک کارتنی و همسرش لیندا مک کارتنی همراه بود. این آهنگ در نمودارهای ایالات متحده به رتبه دوم رسید. آلبوم بعدی هریسون با نام تراپو رفته(1982)، در تاریخ 5 نوامبر منتشر شد و برخلاف آلبوم قبلی، مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و در کل محبوبیت چندانی میان طرفداران نداشت.

 
هریسون و مدونا در مراسم اکران فیم سوپرایز شانگهای(1986)

پس از اینکه تراپو رفته(1982) توجه کمی از سوی منتقدان و مردم دریافت کرد، هریسون به مدت پنج سال هیچ آلبوم جدیدی منتشر نکرد، او در این دوره او چندین حضور مهمان داشت، از جمله اجرای 1985 در ادای احترام به کارل پرکینز با عنوان کفش های جیر آبی: یک جلسه راکابیلی. در مارس 1986 در فینال کنسرت خیریه ضربان قلب بیرمنگام ، رویدادی که برای جمع آوری پول برای بیمارستان کودکان بیرمنگام سازماندهی شده بود، یک ظاهر غافلگیرکننده داشت. سال بعد، او در کنسرت The Prince's Trust در ومبلی آرنا لندن ظاهر شد و ترانه‌های "While My Guitar Gently Weeps" و "Here Comes the Sun" را به همره کلپتون و استار اجرا کرد. او در فیلم سوپرایز شانگهای(1986) که محصول شرکت فیلم سازی خودش بود به همراه شان پن و مدونا به ایفای نقش پرداخت. ترانه "Shanghai Surprise" بعدا در سال 2004 در نسخه Remastered آلبوم حال خوب(1987)، در ترک لیست قرار گرفت.

 
کاور آلبوم حال خوب(1987)، هریسون در حال نواختن گیتاری که در اوایل دهه 60 به عنوان اولین گیتار آمریکایی خود خرید.

در نوامبر 1987، هریسون آلبوم حال خوب(1987) را منتشر کرد . این آلبوم که با جف لین تهیه شده بود که شامل اجرای هریسون به نام " Got My Mind Set on You " بود که در ایالات متحده به رتبه یک و در انگلیستان به رتبه دوم رسید. تک آهنگ دیگری به نام "When Wes Fab" که مروری بر زندگی حرفه ای بیتلز بود، دو بار نامزد جوایز موزیک ویدیو MTV در سال 1988 شد. ظبط آلبوم که در ملک خودش در فریار پارک انجام شد، آلبوم شامل تک‌نوازی های بسیار قدرتمند و پر‌مهارت گیتار الکتریک توسط هریسون می‌باشد. هریسون با نواختن گیتار اسلاید به طور برجسته‌ای در آلبوم خودنمایی کرد. تولید آلبوم همراه با چندین همکار قدیمی موسیقی او، از جمله کلاپتون، جیم کلتنر و جیم هورن بود. آلبوم حال خوب(1987) حدود 1.5 میلیون نسخه فروخت و موفق به دریافت گواهی Platinum در ایالات متحده آمریکا شد.

Traveling Wilburys، کنسرت ژاپن و شست و شوی مغزی: 1988-2002

ویرایش

آلبوم حال خوب(1987) تقریبا آخرین آلبوم انفرادی هریسون می‌باشد. هریسون در اواخر دهه 80 سوپر گروه Traveling Wilburys را همراه با ستاره‌هایی همچون باب دیلن، جف لین، تام پتی، جیم کلتنر و روی اوربیسن تشکیل داد. دو آلبوم Traveling Wilburys Vol. 1 و Traveling Wilburys Vol. 3 از این گروه منتشر شد و به دلیل مرگ روی اوربیسن گروه در سال 1990 به فعالیت خود خاتمه داد.

 
تصویری از traveling wilburys به ترتیب از راست به چپ روی اوربیسن، جرج هریسون،تام پتی، جف لین و باب دیلن 1988

در سال 1992، یک سال پس از انتشار دومین آلبوم Traveling Wilburys، هریسون توسط دوست نزدیکش اریک کلاپتون متقاعد شد تا با او به ژاپن سفر کند که این سفر منجر به تور زنده هریسون در ژاپن شد. این تجربه برای هریسون لذت‌بخش بود، او لیست مجموعه‌هایش شامل انواع آهنگ‌های دوران بیتلز در کنار کارهای منتخب از حرفه انفرادی‌اش را اجرا کرد. در نهایت این آخرین تور او قبل از مرگش بود، اگرچه او برای تورهای بیشتری برنامه ریزی کرده بود.

در ادامه دهه 90 میلادی، هریسون بیشتر مشغول به جمع‌آوری و گلچین آهنگ های بیتلز شد. او به مک کارتنی و استار که تنها بیلتز های در قید حیات بودند تصمیم به انتشار آلبوم Anthology بیتلز شدند که شامل اجراها و آهنگ های قدیمی تر بیتلز بود.

در حین دهه 90، هریسون آلبوم های متعددی که شامل کالکشن بهترین آهنگ های انفرادی خود، اجراهای زنده، مصاحبه‌های رادیویی/تلوزیونی و ظبط های هنگام تمرین بود را منتشر کرد.

آخرین آلبوم استودیویی هریسون به نام شست و شوی مغزی(2002) پس از مرگ هریسون توسط پسرش دانی و جف لین منتشر شد. تک آهنگ " Any Road " که در ماه مه 2003 منتشر شد، در جدول تک آهنگ های بریتانیا به رتبه 37 رسید. آهنگ "Marwa Blues" در سال 2004 جایزه گرمی را برای بهترین اجرای موسیقی پاپ دریافت کرد، در حالی که "Any Road" نامزد بهترین اجرای موسیقی پاپ مرد شد. این آلبوم شامل ظبط‌های هریسون در طول دهه 90 و اواخر 80 می‌باشد. آخرین آهنگ این آلبوم با نام "Brainwashed" شامل تک نوازی سیتار به همراه اشعار هندی می‌باشد که توسط هریسون خوانده می‌شود و اینکه آخرین آهنگ منتشر شده از او دارای طبع معنوی هندی باشد، نشان دهنده پایبندی او به عرفان هندی و مانترا تا پایان عمر خود می‌باشد.

زندگی شخصی

ویرایش

اعتقادات

ویرایش
 
هریسون به همراه موکوندا گوسوامی از رهبران هاره کریشنا در ورینداوان هند در سال 1996

در اواسط دهه 1960، هریسون به یک تحسین کننده فرهنگ و عرفان هندی تبدیل شد و آن را به دیگر گروه های بیتلز معرفی کرد. بین پایان آخرین تور بیتلز در سال 1966 و شروع جلسات ضبط آلبوم گروه کلوپ بی‌کسان گروهبان فلفل(1967) ، او به همراه همسر اولش، پتی بوید، به هند سفر کرد. او در آنجا سیتار زدن را از راوی شانکار فرا گرفت، با چندین استاد عرفان ملاقات کرد و از اماکن مقدس مختلف بازدید کرد. در سال 1968، او به همراه دیگر اعضای بیتلز به ریشیکش در شمال هند سفر کرد تا جلسات مراقبه را با ماهاریشی ماهش یوگی را شروع کند. هریسون در طی سال‌ها بسیار به عرفان هندی علاقمند شد و این نیز در تولید موسیقی‌هایش تاثیر گذاشت. اولیویا هریسون درباره او می‌گوید:"جرج همیشه خودش را یک متخصص در مسائل مذهبی و عرفانی می‌دانست... شاید هم درست نبود ولی او این را با تمام وجود می‌خواست".

در مورد دیگر ادیان، او زمانی خاطرنشان کرد: "همه ادیان شاخه های یک درخت تنومند هستند". او در مورد عقاید خود چنین اظهار داشت: کریشنا در واقع در یک بدن به عنوان یک شخص بود... چیزی که آن را پیچیده می کند این است که اگر او خداست، در حال جنگیدن در میدان جنگ چه می کند؟ چند سال طول کشید تا سعی کنم آن را بفهمم، و باز هم این تفسیر معنوی یوگاناندا از باگاواد گیتا بود که باعث شد بفهمم آن چیست. تصور من از کریشنا و آرجونا در میدان جنگ روی ارابه این است که ما در این بدنها هستیم، که مانند نوعی ارابه است، و ما در حال عبور از این تجسم، این زندگی، که نوعی میدان جنگ است، هستیم. حواس بدن ... اسب هایی هستند که ارابه را می کشند و ما باید با کنترل افسارها، کنترل ارابه را بدست آوریم. زیرا قبل از اینکه اینکه مسیح یا کریشنا یا بودا یا هر کدام از راهنمایان معنوی خود را بشناسیم... ارابه خود را می کوبیم و می رویم. تمام شد! و ما در میدان جنگ کشته می شویم. به همین دلیل است که و آرجونا در پایان می گوید "لطفاً کریشنا، تو ارابه را بران."

خانواده و علایق

ویرایش
 
هریسون و همسر اولش پتی بوید
 
هریسون به همراه همسرش اولیویا و پسرش دانی

هریسون در 21 ژانویه 1966 با مدل بریتانیایی، پتی بوید ازدواج کرد و مک کارتنی را به عنوان ساقدوش خود انتخاب کرد. هریسون و بوید در سال 1964 در حین تولید فیلم (1964)A Hard's Night، که در آن بوید 19 ساله با نقش یک دختر مدرسه ای انتخاب شده بود، با یکدیگر ملاقات کردند. به گفته خود بوید، هریسون در یک استراحت ناهار، "بازیگوشانه" از او خواستگاری کرد. آنها در سال 1974 از هم جدا شدند و طلاق آنها در سال 1977 نهایی شد. بوید آخرین سال ازدواج آنها را "غرق در الکل و کوکائین" توصیف کرد و اظهار داشت: "جورج بیش از حد از کوکائین استفاده می کرد و فکر می کنم که این او را تغییر داد ... احساسات او را منجمد کرد و قلبش را سخت کرد." بوید بعدا با اریک کلاپتون، دوست صمیمی هریسون نقل مکان کرد و در سال 1979 ازدواج کردند.

در 2 سپتامبر 1978، هریسون با اولیویا آریاس ، که مدیر بازاریابی A&M Records و بعداً Dark Horse Records بود، ازدواج کرد. این زوج ابتدا از طریق تماس تلفن در حال کار بر روی تجارت شرک، و سپس شخصاً در دفاتر A&M Records در لس آنجلس در سال 1974 ملاقات کردند. آنها با هم صاحب یک پسر به نام دانی شدند که در 1 اوت 1978 به دنیا آمد.

 
نمایی از پارک فرایر مکانی که هریسون و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کردند

هریسون عمارت انگلیسی خود را با نام پارک فریار به قیمت 1,206,414 دلار در ژوئن 1970 خریداری کرد. او این قصر را که یک وکیل انگستانی به نام Frank Crisp در سال 1889 ساخته بود را بازسازی کرد. محوطه حیاط این مکان به عنوان عکس برای جلد آلبوم همه چیز باید بپذرد(1970) گرفته شد. او ده‌ها کارگر را برای نگهداری باغ 36 هکتاری عمارتش استخدام کرد. خود او نیز به باغبانی علاقه زیادی داشته و در این باره میگوید:" گاهی اوقات احساس می کنم در سیاره اشتباهی هستم، ولی وقتی در باغ خود هستم بسیار عالی است، اما لحظه ای که از دروازه بیرون می روم با خود می‌گویم:" لعنتی من واقعا اینجا چه کار می کنم!".

 
هریسون در یکی از بازدید‌هایش برای مسابقات فرمول1

هریسون به اتومبیل های اسپورت و مسابقات اتومبیل رانی علاقه شدیدی داشت. همچنین او یکی از 100 نفری بود که ماشین اسپورت مک لارن F1 را خریداری کرد. او از جوانی عکس های رانندگان مسابقه و ماشین هایشان را جمع آوری کرده بود. در سال 1995، او اولین مسابقه اتوموبیل رانی خود را در Aintree شرکت کرد. او ترانه "Faster" را به عنوان ادای احترام به راننده سرشناس فرمول1، جکی استوارت نوشت.


روابط با دیگر بیتلز‌ها

ویرایش

در بیشتر دوران حرفه ای بیتلز، روابط در این گروه نزدیک بود. پتی بوید، همسر سابق هریسون توضیح داد که چگونه بیتلز همه به یکدیگر تعلق داشتند" و اعتراف کرد: "جورج با دیگران چیزهای زیادی دارد که من هرگز نمی توانم درباره آنها بدانم. هیچ کس، حتی همسرانشان، نمی توانند آن را بشکنند یا حتی درک کنند". جان لنون طی مصاحبه‌ای خطاب به هریسون گفت:" زمانی که شروع کردیم او مانند شاگرد من بود". در سال 1974، هریسون در مورد هم گروه سابق خود جان لنون گفت: "جان لنون یک حرفه‌ای است و وظیفه سنگینی دارد، او فوق العاده است و من او را دوست دارم. اما در عین حال، او یک حرامزاده است...هاهاها".

هریسون و مک کارتنی جزو اولین نفر‌هایی بودند که بیتلز را تشکیل دادند، زیرا در یک اتوبوس مدرسه مشترک بودند و اغلب آکوردهای جدید گیتار را با هم یاد می‌گرفتند و تمرین می‌کردند. مک کارتنی گفت که او و هریسون معمولاً در اتاق خواب مشترک بودند. مک کارتنی از هریسون به عنوان "برادر کوچک" خود یاد کرده است. می‌توان گفت که از بین تمامی هم‌گروه‌های بیتلز، هریسون و رینگو استار بهترین رابطه را پس از جدایی داشتند. استار و هریسون تعداد دفعات متعددی را کنار یکدیگر مشغول به ظبط موسیقی برای حرفه‌های انفرادی خود شدند و بارها در اجراهای زنده کنار یکدیگر قرار گرفتند.

دیسکوگرافی

ویرایش

آلبوم‌های استودیوییی

ویرایش
  • موسیقی دیوار شگفتی (1968)
  • صدای الکترونیکی (1969)
  • همه چیز باید بگذرد (1970)
  • زندگی در دنیای مادی (1973)
  • اسب تاریک (1974)
  • بافت اضافی(همه چیز را درباره‌اش بخوان) (1975)
  • 33 و 1/3 (1976)
  • جرج هریسون (1979)
  • جایی در انگلستان (1981)
  • تراپو رفته (1982)
  • حال خوب (1987)
  • شست و شوی مغزی (2002)

آلبوم‌های زنده

ویرایش
  • کنسرتی برای بنگلادش (1971)
  • جرج هریسون: زنده در ژاپن (1992)

نگارخانه

ویرایش

منابع

ویرایش

All information are referenced from the Featured article, "George Harrison" from wikipedia itself. it also contains strong translations from a native Farsi speaker.

همه اطلاعات از مقاله‌ برگزیده جورج هریسون از خود ویکی پدیا ارجاع داده شده است. همچنین حاوی ترجمه های قوی از یک فارسی زبان مادری می‌باشد.