شیردال
شیردال (در پارسی میانه: بَشکوچ[۱]) موجودی افسانهای با تن شیر و سر دال و گوش اسب است. تندیسهای به شکل شیردال در معماری کاربرد بسیاری دارند. و سلاطین خراسان احترام خاصی برای ان ها قائل بودند.
شیردال از انگارههای مهم اندیشه و هنر خاور باستان بهشمار میآید. بر باورهای غلط به نظر میرسد آغازین نمونههای این انگاره را مصریان ساختهاند. در صورتی که این نماد آریایی است و در آیینهای همچون میترائیسم آمده است ایلام و ایران باختری آن را بر دستسازهای هنری خویش نقش کردهاند. شهباز و شیر هرکدام دارای نیروی رازآمیز و فرمانروای قلمرو خویش بودند. هنگامی که درهم آمیخته میشدند برای نیایشگاهها به نگاهبانی و محافظی شکستناپذیر بدل میشدند که در هرکدام از فرهنگهای کهن نام و ویژگی گوناگونی داشت.[۲]
شیردالها در معماری ایلامی کاربرد داشتند و نمونه برجستهای از آن در شوش پیدا شده است. روی کفل این شیردال نوشتهای است به خط میخی ایلامی از اونتاش گال که آن جانور را به اینشوشیناک خدای خدایان ایلام(عیلام) هدیه کرده است. این شیردال که بهدست بانو گیرشمن بازسازی شده است در ارگشوش نگهداری میشود.
در بریک لگام مفرغی کشف شده در لرستان مردی در جدال با دو شیردال دیده میشود؛ در جام زرین شیردال و گاو بالدار کشف شده در مارلیک و جام زرین تپه حسنلو و جام سیمین املش نیز نگاره هایی از شیردال دیده میشود. [۳]
مردم ایران باستان شیردالها را نگهبان گنجینههای خدایان میپنداشتند.
نگارخانه
ویرایشجستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ MacKenzie, D.N. A concise Pahlavi dictionary. Reissue, with corrections. London 1990. و همچنین:
Studia Iranica, vol. 34/1 (2005) - D. BUYANER, On the etymology of Middle Persian bashkuch (winged monster), p. 19-30. - ↑ طاهری، صدرالدین (۱۳۹۱). گوپت و شیردال در خاور باستان. نشریه هنرهای زیبا، دوره ۱۷، شماره ۴، صفحهٔ ۱۳.
- ↑ «جانوران ترکیبی در هنر ایران باستان».