کیهان‌شناسی فیزیکی

شاخه‌ای از اخترشناسی

کیهان‌شناسی فیزیکی (به انگلیسی: Physical Cosmology) شاخه‌ای از دانش فیزیک است که به مطالعه دانشگاهی و علمی سرآغاز، فرگشت، ساختار، دینامیک و سرانجام کیهان و همچنین قانون‌های طبیعی که بر آن حکم‌فرماست، می‌پردازد.[۱] این دانش در تکاپوی آن است که با اعمال قانون‌های فیزیکی بر کیهان که به صورت یک منظومه بسته فیزیکی در نظر گرفته می‌شود، تحول آن به صورت روابط ریاضی استخراج شود.

تاریخ کیهان

کیهان‌شناسی فیزیکی توسط رسته‌ای از دانشمندان همچون اخترشناسان، فیزیکدانان نظری و فیلسوفان دانشگاهی همچون متافیزیکدانان، فیلسوفان فیزیک و فیلسوفان فضازمان، مورد مطالعه قرارمی‌گیرد. کیهان‌شناسی نوین در تسخیر نظریه مهبانگ که سعی دارد ستاره‌شناسی رصدی را با فیزیک ذرات بیاموزد .

کیهان‌شناسی دانش بررسی ساختار کلان و تاریخ کیهان است. این دانش به ویژه به جستارهای مربوط به خاستگاه جهان می‌پردازد. گرچه واژه کیهان‌شناسی نسبتاً جدید است (نخستین بار در ۱۷۳۰ توسط کریستیان ولف در کتاب Cosmologia Generalis به‌کاربرده شد)، ولی مطالعه جهان تاریخی دراز دارد و مورد توجه دانش، فلسفه و دین بوده‌است. از مطالعات مرتبط با کیهان‌شناسی می‌توان اشاره کرد به کیهان‌زایی که بر خاستگاه کیهان تمرکز دارد یا کیهان‌نگاری که نقشه‌ای از ویژگی‌های کلی کیهان را رسم می‌کند. کیهان‌شناسی با اخترشناسی مرتبط است، اما کیهان‌شناسی با کیهان به عنوان یک کل و اخترشناسی با اجرام آسمانی سر و کار دارند.

اصول کیهان‌شناسی

ویرایش

برای بررسی کیهان اصولی را به نام اصول کیهان‌شناسی فرض می‌کنند:

  1. جهان همگن است.
  2. جهان همسانگرد است.
  3. هیچ نقطه‌ای در جهان بر نقاط دیگر ارجح نیست.

بنا به شرایط اولیه و جزییاتی که در نظر گرفته می‌شود الگوهای متفاوتی برای سرآغاز و سرانجام کیهان پیشنهاد شده‌است.

الگوی کیهان‌شناختی که امروزه مورد پذیرش اکثریت جامعه علمی است به نظریه استاندارد کیهانشناسی مشهور است. آغاز زمان در نظریه استاندارد مدل مهبانگ است.

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش