ویلیام استنلی جونز
این مقاله دقیق، کامل و صحیح ترجمه نشده و نیازمند ترجمه به فارسی است. کل یا بخشی از این مقاله به زبانی بهجز زبان فارسی نوشته شدهاست. اگر مقصود ارائهٔ مقاله برای مخاطبان آن زبان است، باید در نسخهای از ویکیپدیا به همان زبان نوشته شود (فهرست ویکیپدیاها را ببینید). در غیر این صورت، خواهشمند است ترجمهٔ این مقاله را با توجه به متن اصلی و با رعایت سیاست ویرایش، دستور خط فارسی و برابر سازی به زبان فارسی بهبود دهید و سپس این الگو را از بالای صفحه بردارید. همچنین برای بحثهای مرتبط، مدخل این مقاله در فهرست صفحههای نیازمند ترجمه به فارسی را ببینید. اگر این مقاله به زبان فارسی بازنویسی نشود، تا دو هفتهٔ دیگر نامزد حذف میشود و/یا به نسخهٔ زبانی مرتبط ویکیپدیا منتقل خواهد شد. اگر شما اخیراً این مقاله را بهعنوان صفحهٔ نیازمند ترجمه برچسب زدهاید، لطفاً عبارت {{جا:هبک-ترجمه به فارسی|1=ویلیام استنلی جونز}} ~~~~ را نیز در صفحهٔ بحث نگارنده قرار دهید. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
ویلیام استنلی جونز، LL.D. ، MA, FRS (/ dʒɛvənz /. 1 سپتامبر ۱۸۳۵–۱۳ اوت ۱۸۸۲) یک اقتصاددان و منطقدان انگلیسی بود.
ویلیام استنلی جونز | |
---|---|
زادهٔ | ۱ سپتامبر ۱۸۳۵ |
درگذشت | ۱۳ اوت ۱۸۸۲ (۴۶ سال) بکسهیل-آن-سی، ساسکس، انگلستان |
ملیت | انگلیسی |
محل تحصیل | دانشگاه کالج لندن |
شناختهشده برای | نظریه مطلوبیت نهایی |
پیشینه علمی | |
شاخه(ها) | اقتصاد منطق |
محل کار | دانشگاه کالج لندن ۱۸۷۶–۸۰ کالج اونس (اکنون دانشگاه منچستر) ۱۸۶۳–۱۸۷۵ |
راهنمایان دانشگاهی | آگوستوس د مورگان |
تأثیر گرفته از | جرمی بنتام |
تأثیر گذار بر | فرانک فتر ایروینگ فیشر آلفرد مارشال کارل پوپر لیونل رابینز |
امضاء | |
یادداشتها | |
While not a formal advisor (Jevons never acquired a PhD), De Morgan was his most influential professor.[۱] |
اروینگ فیشر کتابی را که جونز با عنوان یک نظریه ریاضیاتی عمومی دربارهٔ اقتصاد سیاسی (۱۸۶۲) نوشتهاست آغازگر کاربرد روش ریاضیاتی در علم اقتصاد میداند. او در این کتاب استدلال میکند که اقتصاد به عنوان علمی که با کمیتها سروکار دارد ضرورتاً ریاضیاتی است. بدین منظور، به شرح و بسط نظریهٔ «نهایی» (جانبی) ارزش میپردازد. آثار جونز در نظریه ارزش جانبی در اواخر قرن ۱۹ شهرت او را به عنوان یکی از چهرههای اصلی در اقتصاد سیاسی و علم تثبیت کرد.
جونز مطالعات خود را در سال ۱۸۵۴دربارهی علوم طبیعی در لندن را قطع کرد و به عنوان یک اعتبارشناس در سیدنی شروع به کار کرد؛ او در انجا به اقتصاد سیاسی علاقهمند شد و اطلاعاتی در این مورد کسب کرد. بازگشت به انگلستان در سال ۱۸۵۹، او تئوری ریاضی عمومی اقتصاد سیاسی در سال ۱۸۶۲ منتشر شده، ترسیم نظریه حاشیه ابزار از ارزش، و کاهش جدی در ارزش طلا در سال ۱۸۶۳. برای جونز، ابزار یا مقدار را به یک مصرفکننده از یک واحد اضافی از یک محصول است معکوس با تعداد واحدهای آن محصول او در حال حاضر صاحب، حداقل فراتر از برخی از مقدار بحرانی مربوط میشود.
آن را برای زغالسنگ سؤال (۱۸۶۵)، که در آن او به نام توجه به خستگی تدریجی منابع زغالسنگ در انگلستان بود، که او شناخت عمومی، که در آن او را جلو آنچه در حال حاضر به عنوان پارادوکس جونز، یعنی که در انرژی را افزایش میشناخته شده دریافت بهرهوری تولید منجر به بیشتر مصرف و نه کمتر. مهمترین آثار او در منطق و روشهای علمی اصول خود را از علوم (۱۸۷۴)، و همچنین به عنوان تئوری اقتصاد سیاسی (۱۸۷۱) و دولت در ارتباط به کار (۱۸۸۲) است. در میان اختراعات او پیانو منطق، یک کامپیوتر مکانیکی بود.
پانویس
ویرایش- ↑ R. D. Collison Black (1972). "Jevons, Bentham and De Morgan", Economica, New Series, Vol. 39, No. 154, pp. 119–134