نور خسته به رده‌ای از سازوکارهای انتقال به سرخ گفته می‌شود، که به عنوان توضیح جایگزینی برای ارتباط انتقال به سرخ و فاصله کهکشانها پیشنهاد گشت. این نظریه جایگزینی برای نظریه‌های مبتنی بر انبساط متریک فضا (که مهمترینشان مه‌بانگ و نظریه حالت پایدار هستند) ارائه می‌دهد. مفهوم آن برای نخستین بار در سال ۱۹۲۹ توسط فریتس تسوئیکی مطرح شد که پیشنهاد داد اگر فوتونها در گذر زمان در اثر برخورد با سایر ذرات انرژی از دست بدهند، اجسام دورتر سرخ‌تر از اجسام نزدیک به نظر خواهند رسید. خود تسوئیکی پذیرفت که هرنوع پراکندگی نور، تصویر اجسام دوردست را بیش از آنچه دیده می‌شود، تار می‌کند. علاوه بر این روشنایی سطحی در حال تغییر کهکشانها، اتساع زمان منابع کیهانی و طیف گرمایی تابش زمینه کیهانی هم مشاهده شده‌اند که اگر انتقال به سرخ کیهانی ناشی از مکانیسمهای پراکندگی نور خسته باشد این پدیده‌ها نباید مشاهده شوند.[۱][۲][۳] با وجود بررسی مجدد دوره‌ای این مفهوم، فرضیه نور خسته توسط هیچ داده تجربی پشتیبانی نشده‌است[۴] و اخیراً تنها در محدوده علوم حاشیه‌ای کیهان‌شناسی بررسی می‌گردد.[۵]

منابع

ویرایش
  1. Wright, E. L. Errors in Tired Light Cosmology.
  2. Tommaso Treu, Lecture slides for دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا Astrophysics course. page 16 بایگانی‌شده در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine.
  3. P. J. E. Peebles The Standard Cosmological Model in Rencontres de Physique de la Vallee d Aosta (1998) ed. M. Greco p. 7
  4. Overduin, James Martin; Wesson page=10 isbn=981-283-441-9 year=2008 publisher=World Scientific Publishing Co., Paul S. The light/dark universe: light from galaxies, dark matter and dark energy. {{cite book}}: Missing pipe in: |last2= (help)
  5. Charles Seife (28 June 2001). ""Tired-Light" Hypothesis Gets Re-Tired". ScienceNow. Archived from the original on 21 January 2012. Retrieved 2011-10-20. Measurements of the cosmic microwave background put the theory firmly on the fringe of physics 30 years ago; still, scientists sought more direct proofs of the expansion of the cosmos.