نوری در تاریکی میدرخشد
این مقاله شامل محتوایی شبیه تبلیغات است. |
نوری در تاریکی میدرخشد(روسی: И свет во тьме светит) نمایشنامهای نوشته لئو تولستوی نویسندهٔ روسی است
خلاصه نمایشنامه
ویرایشنیکلای ایوانویچ نیمی از عمرش را در غفلت و بیخبری زندگی کرده، اما ناگهان به این حقیقت پی بردهاست که زندگی مرفه و پر از تجملش بر رنج و مشقت دهقانانی استوار است که از کله سحر تا بوق سگ کار میکنند و زحمت میکشند، اما حتی نمیتوانند شکم خود را سیر کنند، در عوض او و خانوادهاش بیآنکه زحمتی بکشند، در ناز و نعمت زندگی میکنند. نیکلای ایوانویچ که بعد از پی بردن به این حقیقت تلخ برای گرفتن پاسخ به دامن کلیسا پناه برده، اما جوابی نگرفته، در نهایت به این نتیجه رسیده که باید همه داراییاش را به دهقانان ببخشد و خود نیز مانند آنان زندگی کند، اما همسر و خانوادهاش با او مخالفت میکنند[۱] و در میان اعضای خانواده، تنها دخترش لوبا کمی با او موافق است. مخالفت خانواده تا حدی است که نیکلای مجبور میشود برای رهایی از کابوس دارایی، اموالش را به نام زنش بکند. اما این سلب مسئولیت نیز درد او را چاره نمیکند تا اینکه در نهایت تصمیم به ترک خانه میگیرد که البته ناکام میماند.[۲]
شخصیتهای نمایشنامه
ویرایشنیکلای ایوانویچ سارینتسف
ماریا ایوانونا سارینتسوا؛ زن نیکلای
استیوپا و وانیا؛ پسرهای نیکلای و ماریا
لوبا، میسی و کاتیا؛ دخترهای نیکلای و ماریا
الکساندرا ایوانونا کخافتسوا؛ خواهر ماریا ایوانونا
پتر سمنویچ کخافتسف؛ شوهر الکساندرا
لیزانکا؛ دختر پتر و الکساندرا
شاهزاده چرمشانوا
باریس؛ پسر چرمشانوا
تونیا؛ دختر چرمشانوا
واسیلی نیکانورویچ؛ کشیش جوان
الکساندر میخاییلویچ استارکفسکی؛ خواستگار لوبا
پدر گراسیم؛ کشیش
ایوان زیابرف؛ روستایی
مالاشکا؛ دختر ایوان زیابرف
زن ایوان زیابرف
یرمیل؛ روستایی
سواستیان؛ روستایی
پتر؛ روستایی
زن پتر
مأمور
مردهای روستایی داس به دست
زنهای روستایی شنه به دست
میترفان یرمیلویچ؛ معلم وانیا
صحاف
مربی سارینتسفها
پرستار بچهٔ سارینتسفها
فراش سارینتسفها
پیانیست
الکساندر پترویچ
دانشجوها و زنهای شرکت کننده در مهمانی
ژنرال
سرهنگ
منشی دفتر سرهنگ
آجودان ژنرال
نگهبان
دو محافظ
افسر ژاندارمری
منشی افسر ژاندارمری
پدر روحانی؛ کشیش هنگ
دکتر بیماران روانی بیمارستان نظامی
دکتر جوان بیمارستان نظامی
نگهبانهای بیمارستان نظامی
افسر بیمار
محضردار[۳]
نقد و تحلیل
ویرایششخصیت اصلی این نمایشنامه و خانوادهاش شباهت بسیاری به لئو تولستوی و خانوادهاش دارند. خط روایی نمایشنامه و ویژگیهای فردی شخصیت اصلی آن مطابقت کاملی با لئو تولستوی و افت و خیزهای زندگیاش دارد. در آثار دیگر تولستوی نیز میتوان شخصیتهایی را پیدا کرد که شبیه او هستند اما مطابقت بیکموکاست بسیاری از نوشتههای تولستوی در یادداشتهای روزانهاش با دیالوگهای شخصیت اصلی این نمایشنامه، جای تردید باقی نمیگذارد که این شخصیت همان لئو تولستوی است که با نام دیگری به صحنه آمده تا داستان زندگی و سرنوشت محتوم او را به نمایش بگذارد که هیچگاه نتوانست آنگونه که معتقد بود و میخواست، زندگی کند.[۴]
منابع
ویرایش- ↑ «انتشار نمایشنامه ای از تولستوی در نمایشگاه کتاب، ایبنا، 1 اردیبهشت 92».
- ↑ لف تالستوی، نوری در تاریکی میدرخشد و پتر خباز، ترجمه عباسعلی عزتی، تهران: انتشارات افراز، ۱۳۹۲، مقدمه مترجم، ص ۱۱.
- ↑ همان. صص ۲۵–۲۶.
- ↑ همان، مقدمه مترجم، ص ۹.