مهاجم مقبره: آخرین الهام

مهاجم مقبره: آخرین الهام (به انگلیسی: Tomb Raider: The Last Revelation) یک بازی ویدئویی در سبک اکشن-ماجراجویی که توسط کور دیزاین توسعه یافته و بوسیلهٔ شرکت ایدوس اینتراکتیو منتشر شده‌است. این بازی در سال ۱۹۹۹ برای مایکروسافت ویندوز، پلی‌استیشن و دریم‌کست عرضه شد.[۱]

مهاجم مقبره: آخرین الهام
توسعه‌دهنده(ها)کور دیزاین
ناشر(ها)ایدوس اینتراکتیو
کپ‌کام (ژاپن)
آهنگساز(ان)پیتر کانلی
سریمهاجم مقبره
سکو(ها)مایکروسافت ویندوز، پلی‌استیشن، دریم‌کست، مک اواس
تاریخ(های) انتشارپلی‌استیشن:

مایکروسافت ویندوز:
دریم‌کست

مک اواس:
ژانر(ها)اکشن-ماجراجویی
حالت(ها)تک‌نفره
رسانهسی‌دی
گروه سنیESRB: T

گیم پلی

ویرایش

تامب ریدر 4 حالا خیلی امکانات بهتر و جدیدتری نسبت به سری‌های قبلی بازی‌های تامب ریدر دارد . لارا حال می‌تواند طناب‌ها را بگیرد و بالا برود ؛ که همین به او کمک می‌کند تا از گودال‌های خطرناک به راحتی عبور کند . او حالا می‌تواند از لبه‌های کج از این سمت به آن سمت برود، همان قابلیتی که در تامب ریدر 3 نیز وجود داشت . چهرهٔ شخصیت لارا کرافت در این بازی نرم تر و واقعی تر از سری‌های قبلی خود می‌باشد . او حتّی در بازی می‌تواند بین چند مرحله عقب و جلو برود ( HUB Levels ) که هر کدام از آن مراحل، پازل‌ها و چالش‌های خود را دارا می‌باشد . نسبت به تامب ریدر 3 که منوها به صورت انیمیشنی بود، در این سری منوها خطّی می‌باشد ! همچنین، یک قطب نما در گوشهٔ سمت چپ صفحه نیز نمایان است که فقط به درد رمز زدن در مرحلهٔ ( سیتدل ) می خورد . همچنین یک گزینهٔ جدید با نام " چسباندن " نیز اضافه شده‌است ؛ یعنی شما باید قسمت‌های مختلف معمّاها و پازل‌ها را در طول بازی پیدا کنید و آن‌ها را به هم بچسبانید تا اشیاء جدیدی درست کرده و آن‌ها را سرجای مخصوص خود بگذارید . حتّی شما می‌توانید اسلحه‌ها را به هم بچسبانید، مانند " Laser Sight " و " Revolver " که باعث می‌شود تا شما از اسلحهٔ شش لول + دید لیزری استفاده کنید . حتّی می‌توانید Laser Sight را به تیر کمان یا همان Crossbow نیز متّصل کنید .

داستان

ویرایش

داستان بازی از انگکور وات در سال 1984 آغاز می‌شود، زمانی که لارا کرافت 16 ساله است . او و راهنمایش، وِرنِر وُون کرُی، در حال جستجوی خرابه‌های قدیمی هستند، برای پیدا کردن یک شیء باستانی به نام آیریس . آن‌ها آن شیء را پیدا می‌کنند، امّا لارا با خواندن یک سری نوشته‌هایی که در دیواره‌های اطراف معبد نوشته شده بود، در می یابد که برداشتن آن شیء، آن فردی را که به شیء دست زده را به نابودی خواهد کشاند . امّا ورنر این هشدارها را نادیده می‌گیرد و به همین سبب، معبد فرو ریزش می‌کند . لارا مجبور است که فرار کند و ورنر را به حال خود رها کند ... !

سال 1999 یعنی 15 سال بعد، لارا و یک راهنما در جستجوی معبد ست، امیدوار هستند که طلسم حوروس را پیدا کنند، یک شیء باستانی به شکل یک عصا و یک بیضی در بالای آن، طلایی همانند یک عنخ، به همراه یک نگین در وسط . همین که لارا آن را از قبر در می‌آورد، او در می یابد که این کلیدی بوده‌است که خدای شرور مصریان یعنی ست را دور از جهان فانی‌ها در زندانی نگه می‌داشته‌است . حوروس و یارش سمرخت آن قبر را ساختند تا ست را زندانی کنند و در نتیجه، با برداشتن آن طلسم، ست از زندان تیره و تاریک خود آزاد شده‌است ! بعداً لارا می فهمد که آن راهنما برای وِرنِر کار می‌کرده‌است ؛ پس حال راهنما می‌خواهد آن طلسم را از آن خود کند . لارا به سرعت بعد از آنکه عدّه‌ای از دست نشانده‌های ورنر را می‌کشد، با موفّقیّت فرار می‌کند .

لارا، به دیدار دوست قدیمی خود، ژان ایو می‌رود، که یک مورّخ است و از اشتباه لارا کرافت کاملاً آگاه . او می‌گوید که یکی از راه‌هایی که لارا بتواند اشتباه خود را جبران کند، این است که به معبد سمرخت برود، که در معابد کارناک نهان است . لارا به آنجا می‌رود و، بعد از مبارزه با افراد ورنر، ورودی را پیدا می‌کند و آن را با طلسم حوروس باز می‌کند . ورنر به دنبال لارا می‌رود، طلسم را می‌دزدد و لارا را در داخل معبد زندانی می‌کند . سپس لارا مجبور می‌شود تا با چالش‌های بسیار عجیب و دشمنان بسیار مهیب مقابله کند و سپس، نوشته‌ای پیدا می‌کند که برای مقابله با ست، حوروس از یک شیء باستانی به نام زره حوروس استفاده می‌کرده‌است . با گذاشتن این زره و طلسم با هم بر روی مجسّمهٔ خدای حوروس که در هرم بزرگ مصر پنهان شده‌است، خدای نور و خوبیان یعنی حوروس دوباره زنده می‌شود و می‌تواند ست را دوباره به زندان ابدی اش بازگرداند !!!

بعد از فرار از دست یک غول در معبد، ( که باعث کشته شدن دوست راهنمایش می‌شود ! ) و سوار یک قطار مصری، او به اسکندریه ی مصر می‌رسد ؛ یعنی جایی که او می‌تواند دوباره دوست قدیمی خود یعنی ژان ایو را ملاقات کند . ژان به لارا می‌گوید که اکتشافات بنایی او در اطراف قصرهای کلئوپاترا به خاطر وجود موجودات شیطانی و خطرناک متوقّف شده‌است . لارا از آن بناها عبور می‌کند و زره را پیدا می‌کند ! امّا، هنگام شب که دوباره پیش دفتر دوستش باز میگردد، می‌بیند که دوستش توسّط ورنر گروگان گرفته شده‌است و ورنر در ازای آزادی دوستش، زره را خواستار است .

لارا بعد به قاهره سفر می‌کند ؛ جایی که او مشاهده می‌کند که آسمان تیره و تاریک است ! بعد از اینکه او با نیروهای ارتشی مصری در خیابان‌های قاهره مبارزه می‌کند، یک سروان زخمی شدهٔ مصری را می‌بیند، که به لارا خبر یک سری موجودات شیطانی و خطرناک را می‌دهد که بیدار شده‌اند و حال دنبال مکان‌های قدیمی در قاهره هستند . بعد از انجام دادن خواسته‌های سروان، او سوار یک کامیون پر از موادّ منفجره می‌شود و وارد دهان یک موجود اژدها مانند می‌شود که از ورود لارا به سیتِدِل جلوگیری می‌کرد . در اصل سروان به خاطر لارا، فداکاری بزرگی را انجام داد ! لارا بالآخره دوست خود یعنی ژان را در داخل سیتِدِل پیدا می‌کند . ورنر او را به یک ستون بزرگ بسته بود . ژان به لارا می‌گوید که ورنر خودش نبود و انگار داشت ست جای او صحبت می‌کرد . لارا بعد ورنر را که توسّط ست کنترل می‌شد، پیدا می‌کند . ست به او وعدهٔ قدرت و ثروت می‌دهد، ولی لارا طلسم را می‌دزدد !

بعد از آن اتّفاق، لارا به جیزه سفر می‌کند، جایی که نیروهای ست به‌طور مداوم به دنبال جلوگیری از تلاش‌های پی در پی لارا هستند . بالآخره، لارا وارد هرم بزرگ می‌شود و بعد، زره و طلسم را بر روی مجسّمهٔ سنگی حوروس قرار می‌دهد .بعد از آن، حوروس به‌طور کامل به دنیای فانی باز می‌گردد ولی ... ناگهان ست وارد صحنه می‌شود و حوروس را نابود می‌کند . لارا با تلاش بسیار فراوان، با برگرداندن آن طلسم به سر جایی اصلی خود، دوباره ست را به زندان ابدی خود باز می‌گرداند !

هنگامی که می‌خواهد لارا از هرم بزرگ خارج شود، ورنر را جلوی درب خروجی می‌بیند که از نیروهای شیطانی ست خلاص شده و همان ورنر سابق شده‌است . ناگهان در همین زمان، معبد شروع به ریزش می‌کند، این بار، لارا در معبد زندانی می‌شود و داستان ما همین جا به پایان می‌رسد .

منابع

ویرایش
  1. "Tomb Raider" (به انگلیسی). ویکی‌پدیای انگلیسی. Retrieved 22 October 2009.

پیوند به بیرون

ویرایش