ماریا کالاس

سوپرانوی یونانی

ماریا کالاس (یونانی: Μαρία Κάλλας؛ ‏انگلیسی: Maria Callas؛ ‏زادهٔ ۲ دسامبر ۱۹۲۳ – در گذشتهٔ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۷) خواننده یونانی-آمریکایی در محدوده صدایی سوپرانو بود.[۱]

ماریا کالاس
Μαρία Κάλλας
ماریا کالاس به نقش ویولتا در اپرای لا تراویاتا، ۱۹۵۵
ماریا کالاس به نقش ویولتا در اپرای لا تراویاتا، ۱۹۵۵
اطلاعات پس‌زمینه
نام تولدSophia Cecelia Kalos
زاده۲ دسامبر ۱۹۲۳ منهتن، نیویورک
درگذشته۱۶ سپتامبر ۱۹۷۷ پاریس، فرانسه
ژانراپرا
سال‌های فعالیت۱۹۴۰۱۹۷۴
نوع صوتسوپرانو
وبگاه

زندگی

ویرایش

ماریا کالاس در نیویورک در یک خانواده مهاجر یونانی متولد شد. در یونان تحصیل کرد و فعالیت‌های جدی خود را در ایتالیا انجام داد. وی همچنین به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، یونانی و ایتالیایی تسلط کامل داشت. او یکی از مشهورترین خوانندگان آمریکایی در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم به‌شمار می‌آید. وی که ملقب به ملکه اپرای قرن بیستم می‌باشد، علاوه برداشتن صدایی پر قدرت و با شکوه، دارای استعداد شگرفی در ایفای نقش روی صحنه بود. به گفته کارشناسان، خوانندگان اپرای قبل از او در هنگام خواندن تنها به حرکات محدود دست یا برداشتن چند قدم اکتفا می‌کردند؛ در حالیکه ماریا با صدای منحصر به فرد و تمام روح و جسم خود، سعی در انتقال احساساتش به تماشاچیان می‌کرده تا شخصیت داستان در نظر آن‌ها واقعی جلوه کند.[۲][۳]

آثار بسیاری از اپرا سازان مشهور از جمله جوزپه وردی، وینچنتزو بلینی و جاکومو پوچینی با هنرنمایی وی به روی صحنه رفتند. ماریا در سراسر جهان طرفداران بیشماری داشت و علاقه‌مندان به اجراهای وی گاه ناچار بودند برای تهیه بلیط کنسرت‌هایش، چند شب و روز در صف منتظر بمانند. اغلب اپراهای که ماریا کالاس اجرا می‌کرد حزن‌انگیز بودند، در حالیکه گهگاه - آنطور که در مصاحبه‌ها می‌گفت - برای تنوع به اجرای آثار طنز نیز می‌پرداخته است.

به عقیده بسیاری از دوستان و نزدیکان ماریا، زندگی شخصی او شباهت زیادی به اپراهای غم‌انگیزی داشت که اجرا می‌نمود. ماریا در آمریکا متولد شد؛ والدینش قبل از او، صاحب یک فرزند دختر و یک پسر نیز شده بودند که متأسفانه فرزند پسر در ۱۸ ماهگی در اثر بیماری از بین می‌رود. آن‌ها آرزو داشتند ماریا پسر باشد تا غم از دست دادن فرزندشان را تسکین بخشد. اما با دختر شدن او، بسیار مأیوس شده تا جایی که مادرش تا چند روز حاضر نبوده حتی به صورت نوزاد نگاه کند.[۴] مادر ماریا میل زیادی به شهرت و اجرای روی صحنه داشت، اما چون هیچگاه فرصت آن را نیافته بود، آرزوی محال خود را در فرزندانش می‌جست. ماریا همواره از سخت‌گیری‌های مادرش سخن می‌گفت و از اینکه هیچگاه به او اجازه نمی‌داده از بچگی و نوجوانیش لذت ببرد، گله می‌کرد. ماریا از حدود سه سالگی آموختن موسیقی را شروع می‌کند و به اجبار مادر، تمام اوقات فراغت خود را صرف مطالعه، تمرین یا شرکت در آزمون‌ها و مسابقات هنری می‌نموده است. او در مصاحبه ایی می‌گوید: " اغلب پدر و مادرها به بچه‌هایشان می‌گویند که ما خود را فدای تو کرده‌ایم و تو در ازای آن باید کسی شوی که ما می‌خواهیم؛ پس در واقع فرزندشان نیز فدای خواسته آنها می‌شود! ..."[۵]

ماریا تحت فشارهای مادر، بزرگ شده و استعدادش نیز روز به روز نمایان تر می‌گردد. او تحت تعلیم اساتیدی چون «ماریا تری‌وِلّا» (سوپرانوی ایتالیایی) و «البیرا د ایدالگو» (سوپرانو و استادِ آواز برجستهٔ اسپانیایی) پیشرف‌های چشمگیری کرده و خود نیز بیش از پیش به خوانندگی علاقه‌مند می‌شود. وی در سال ۱۹۴۲، به Athens Opera ملحق شده و به ایفای نقش می‌پردازد که برایش موفقیت بزرگی محسوب می‌شده است.

در سال ۱۹۴۹، ماریا باجووانی باتیستا منگینی Giovanni Battista Meneghini، تاجر ثروتمند ایتالیای که ۲۸ سال از او بزرگتر بوده ازدواج می‌کند. به گفته اطرافیان وی، زندگی مشترک ایندو بیشتر بر اساس روابط کاری استوار بوده تا عاطفی. جیووانی، مدیر امور هنری ماریا بوده و او را از لحاظ مالی پشتیبانی می‌کرده، اما ماریا به وی علاقه‌ای نداشته و همیشه از تذکرهای او برای تمرین بیشتر و اجرای بهتر، دلگیر می‌شده است. ماریا عاشق تشویق و تحسین بود؛ او معتقد به علاقه و احترام متقابل در زندگی مشترک بود که هیچ‌کدام را در رابطه ش با جیووانی نمیافت.

ماریا، در سال ۱۹۵۷، ارسطو اوناسیس، تاجر مشهور و ثروتمند یونانی را ملاقات می‌کند. او به تدریج شیفته وقار و سخاوتمندی اوناسیس می‌شود و اوناسیس نیز به وی علاقه‌مند می‌شود. ماریا که همواره در آرزوی داشتن یک زندگی مملو از عشق و آرامش بوده، از همسر خود جدا شده و زندگی جدیدی را با اوناسیس در پاریس آغاز می‌کند.[۶] بسیاری در آن زمان، پایان خوشی را برای این رابطه نمی‌دیدند؛ چرا که اوناسیس حاضر بوده هر فردی را قربانی موفقیت‌های تجاری خود کند؛ آن‌ها معتقد بودند که وی ماریا را تنها برای کسب احترام و شهرت بیشتر می‌خواهد و درکی از طبیعت پر احساس و هنری ماریا ندارد. در مدت دو سال زندگی مشترک ماریا و اوناسیس، ماریا به شدت کم‌کار می‌شود. اوناسیس خواندن وی را با وجود داشتن آنهمه ثروت، بی‌معنی می‌دانسته و از او می‌خواسته بیهوده خود را به زحمت نیندازد. او به ازدواج با ماریا و داشتن فرزند نیز علاقه ایی نشان نمی‌داده و بی مهری‌های روزافزون وی، ماریا را ناچار به ترک این رابطه می‌کند. به گفته زندگی‌نامه نویسان و دوستان ماریا، وی در مدت زندگی با اوناسیس چند بار حامله می‌شود اما به خواسته اوناسیس سقط جنین می‌کند؛ یکبار هم که فرزندش (پسر) به دنیا می‌آید، به دلیلی نامعلوم می‌میرد. برخی دلیل از بین رفتن نوزادان - چه قبل و چه بعد از تولد - را عدم توانایی‌های جسمانی ماریا عنوان کرده‌اند، در حالیکه برخی دیگر به شدت با این تعبیر مخالفند.[۷][۸] پس از این، ماریا برای التیام ضربه‌های روحی خود، به کار مفرط روی آورد که این باعث بیماری و صدمه دیدن صدایش شد. شنیدن خبر ازدواج اوناسیس با ژاکلین کندی - بانوی اول سابق آمریکا - نیز او را غمگین تر کرد. ماریا به خاطر بیماری‌های روحی و جسمی مدت‌ها خانه‌نشین شد تا اینکه بعد از سال‌ها تصمیم به ساخت فیلم مده آ Medea با کارگردانی Pasolini گرفت که خیلی موفق نبود. او همچنین به تدریس در Juilliard School مشغول شد.

پس از هشت سال، ماریا دوباره توانست به روی صحنه بازگردد. در سال ۱۹۷۳، با de Stefano شروع به همکاری کرد و اجراهای این دو هنرمند در سراسر دنیا مورد استقبال چشمگیری قرار گرفت.

درگذشت

ویرایش

در سال ۱۹۷۵، اوناسیس که ازدواجش با ژاکلین کندی باعث نشده بود از علاقه ماریا به وی کاسته شود، درگذشت. با شنیدن این خبر، ماریا به شدت اندوهگین شده و دوباره خانه‌نشین گشت. او حاضر به معاشرت با هیچ‌کس نبود و به گفته اطرافیانش، اگر درد و بیماری هم داشت، اقدام به درمان آن نمی‌کرد زیرا پس از مرگ اوناسیس، دلیلی برای زنده ماندن نمی‌دید. ماریا کالاس به تاریخ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۷ (در سن ۵۳ سالگی)، در خانه‌اش، بر اثر سکته قلبی فوت می‌کند و طبق وصیتش، جسدش سوزانده و خاکستر آن به دریای اژه ریخته می‌شود.[۹] هنوز پس از گذشت سالیان بسیار از مرگ وی، ماریا کالاس طرفداران زیادی دارد و آثار وی در لیست پر فروشترین‌ها قرار دارند.

اضافه وزن

ویرایش

کالاس در سال‌های اولیه زندگی حرفه‌ای زنی سنگین‌وزن بود، به عبارت خود او: «می‌توان گفت سنگین، بله من بودم، اما من زنی قدبلند، ۱۷۴ سانتی‌متر، و به وزن بیش از ۹۱ کیلوگرم هستم.» او علاوه بر بهترین بودن از لحاظ صدا و اجرای روی صحنه، دوست داشت که زیباترین خواننده هم باشد. به همین خاطر تصمیم به کم کردن اضافه وزن خود کرده و به زیبایی خود میفزاید. او در سال ۱۹۵۳ و اوایل ۱۹۵۴، حدود ۳۶ کیلوگرم وزن کم کرد، چنان‌که استاد رشینیو Rescigno درباره‌اش گفت «احتمالاً زیباترین بانوی روی صحنه».[۱۰]

ای پوریتانی و مسیر به سمت آواز قشنگ

ویرایش

نقطه عطف بزرگ در زندگی حرفه‌ای کالاس در ونیز در سال ۱۹۴۹ رخ داد. او به خواندن نقش «برونهیلد» در «دی والکور» در تئاتر «لا فنیس» گذاشته شد، زمانی که «مارگریتا کاروزیو» که به خواندن «الویرا» در «ای پوریتانی» در تئاتر مشغول بود، بیمار شد.

منابع

ویرایش
  1. "Maria Callas Abandons US Citizenship", Charleston Daily Mail, April 6, 1966, via NewspaperArchive (نیازمند آبونمان)
  2. "PBS tribute to Callas on the Anniversary of her Death", introduction by Leonard Bernstein, 1983.
  3. Driscoll, F. Paul; Brian Kellow (August 2006). "The 25 Most Powerful Names in U.S. Opera". Opera News 71 (2).
  4. "The Prima Donna", Time, October 29, 1956
  5. Television interview with Norman Ross, Chicago, 1957.
  6. John Ardoin (writer), Franco Zeffirelli (narrator) (1978). Callas: A Documentary (Plus Bonus) (TV documentary, DVD). The Bel Canto Society.
  7. Gage, Nicholas (October 3, 2000). Greek Fire: The Story Of Maria Callas and Aristotle Onassis. Knopf. ISBN 0-375-40244-6.
  8. Meneghini, Giovanni Battista (1982). My Wife Maria Callas. New York: Farrar Straus Giroux.
  9. http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2007/12/071212_an-maria-callas.shtml
  10. Interview with Edward Downes (quizmaster). La Divina Complete, CD 4. EMI Classics.

پیوند به بیرون

ویرایش