چهرهخوانی
چهرهخوانی (نامهای دیگر: سیماشناسی، قیافهشناسی، علم فِراست، چهره شناسی و فیزیونومی Physiognomy) علمی است که به مطالعه و تفسیر ویژگیهای چهره و ظاهر فیزیکی انسانها میپردازد تا به وسیله آن به رفتار، شخصیت و احساسات افراد پی ببرد. این علم بر این باور استوار است که ویژگیهای ظاهری مانند شکل صورت، اندازه و تناسب اجزا، و حتی تغییرات پوست میتواند اطلاعاتی درباره شخصیت و روحیات فرد ارائه دهد.
چهرهشناسی در طول تاریخ در فرهنگهای مختلف مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. ارسطو، فیلسوف یونانی، از نخستین کسانی بود که در مورد ارتباط بین ظاهر و شخصیت انسانها به بحث پرداخت. در دوران رنسانس، این علم دوباره توجه زیادی را به خود جلب کرد و محققانی مانند لئوناردو داوینچی روی روابط بین فرمهای مختلف چهره و مظهر شخصیت کار کردند.
با وجود اینکه چهره خوانی در برخی زمینهها هنوز هم بهعنوان یک ابزار برای تحلیل شخصیت مورد استفاده قرار میگیرد، اما در علم مدرن و تحقیقات روانشناسی، دقت و قابلیت پیشبینی آن به چالش کشیده شده و برخی از نتایج آن نیاز به بررسی بیشتری دارد.
تحقیقات اخیر در زمینه علم چهرهشناسی و ارتباط آن با رفتار انسانی، در برخی از موارد نشاندهنده ارتباطهایی میان ویژگیهای چهره و برخی ویژگیهای شخصیتی است. بهعنوان مثال، مطالعهای که در سال ۲۰۲۰ در مجله "Personality and Individual Differences" منتشر شد، به بررسی ارتباط میان ساختار صورت و ویژگیهای شخصیتی مرتبط با پایبندی به وظایف پرداخت و نشان داد که برخی از ویژگیهای چهره میتوانند پیشبینیکنندههای معتبری برای این ویژگیها باشند (Wang et al., 2020).
یکی از تحقیقات معتبر در زمینه علم چهرهشناسی، تحقیقاتی است که توسط جنیفر آکر و همکارانش در اواخر دهه 1990 انجام شده است. این تحقیقات به بررسی تأثیرات حالات چهره بر درک مردم از احساسات و شخصیتها پرداختند و نشان دادند که چگونه ویژگیهای صورت میتوانند در قضاوتهای اجتماعی تأثیرگذار باشند.
همچنین یکی دیگر از تحقیقات معتبر در زمینه علم چهرهخوانی، مطالعهای است که توسط پل اکهمن (Paul Ekman) انجام شده است. او به عنوان یکی از پیشگامان در این حوزه شناخته میشود و پژوهشهای او عمدتاً بر روی تشخیص احساسات از طریق حالات چهره تمرکز دارد. اکهمن روشها و ابزارهایی را برای شناسایی و طبقهبندی احساسات بنیادی مانند شادی، غم، ترس، خشم، نفرت و شگفتی طراحی کرده است. یکی از معروفترین آثار او «تاریخچه احساسات انسانی» (Emotions Revealed) است که در آن به بررسی زوایای مختلف چهرهخوانی و احساسات پرداخته و نشان داده که چگونه چهره میتواند اطلاعات زیادی در مورد احساسات واقعی فرد به ما بدهد.
با این حال، باید توجه داشت که چهره خوانی بهعنوان یک علم، همواره مورد انتقاد بوده و برخی از یافتههای آن از نظر علمی مورد تردید قرار گرفتهاند. بنابراین، استناد به نتایج چهرهشناسی باید با احتیاط انجام شود و نباید بهعنوان یک ابزار قطعی برای قضاوت در مورد شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد.
تحقیقات دانشگاهی مشهور در زمینه چهره شناسی:
- تحقیقات دانشگاه کمبریج: این تحقیقات به ارزیابی تأثیر چهرهها بر احساسات و رفتار افراد میپردازند. از جمله موضوعات مورد بررسی قرار گرفتهاند، تأثیر چهرهها بر اعتماد، تصورات و تصمیمگیریها.
- تحقیقات دانشگاه کارولینای شمالی: این تحقیقات بر روی تأثیر چهرهها بر ارزشها و تصورات اجتماعی متمرکز شدهاند. از جمله موضوعات مورد بررسی قرار گرفتهاند، تأثیر چهرهها بر تصورات اجتماعی و اقتصادی.
- تحقیقات دانشگاه پرینستون: این تحقیقات بر روی تأثیر چهرهها بر احساسات و رفتار افراد متمرکز شدهاند. از جمله موضوعات مورد بررسی قرار گرفتهاند، تأثیر چهرهها بر اعتماد، تصورات و تصمیمگیریها.
در تحقیقات دانشگاه کمبریج و پرینستون، خصوصیات ظاهری چهرههای مثبت و منفی به این شکل تعریف شدهاند:[۱]
چهرههای مثبت:
ویرایش- لبخند: لبخند باز و روشن که نشاندهنده دوستی و حسن نیت است.
- چشمهای بزرگ و باز: چشمهایی که باز هستند و نشاندهنده صمیمیت و قابل اعتماد بودن میباشند.
- چهرههای متقارن: متقارن بودن چهره معمولاً به عنوان یک نشانه از جذابیت و اعتماد دیده میشود.
- پوست صاف و بیعیب: پوست صاف و بدون نقص به عنوان یک ویژگی مثبت و جذاب تلقی میشود.
چهرههای منفی:
ویرایش- اخم: حالات چهره که نشاندهنده ناراحتی یا خشم هستند.
- چشمهای تنگ و نزدیک به هم: این نوع چشمها معمولاً به عنوان نشانهای از بدگمانی یا عدم اعتماد دیده میشوند.
- عدم تقارن چهره: عدم تقارن در چهره ممکن است به عنوان نشانهای از عدم تعادل عاطفی دیده شود و در نتیجه ممکن است اعتماد را کاهش دهد.
- خطوط و چینهای عمیق: خطوط و چینهای عمیق در چهره ممکن است نشاندهنده استرس یا نگرانی باشد.
در طول تاریخ، نظریهها و دیدگاههای مختلفی درباره چهرهشناسی مطرح شدهاند. چند نظریه معروف در این زمینه عبارتند از:[۲]
- نظریه لافاتر:
- یوهان کاسپار لافاتر (Johann Caspar Lavater) یکی از چهرهشناسان معروف قرن هجدهم بود که نظریههای خود را در کتابهایی مانند "Physiognomic Fragments" منتشر کرد. او معتقد بود که ویژگیهای چهره میتوانند شخصیت و اخلاقیات فرد را نشان دهند و از این راه میتوان به فهم بهتری از افراد دست یافت.
- نظریه داروین:
- چارلز داروین در کتاب "Expression of the Emotions in Man and Animals" به بررسی ارتباط بین حالات چهره و عواطف پرداخت. او معتقد بود که حالات چهره میتوانند نشاندهنده عواطف و احساسات داخلی باشند و این ارتباطات به طور تکاملی شکل گرفتهاند.
- نظریه گالتون:
- فرانسیس گالتون (Francis Galton)، یکی از بنیانگذاران علم چهرهشناسی آماری بود. او از تکنیکهای آماری برای تحلیل چهرهها و ارتباط آنها با ویژگیهای شخصیتی استفاده کرد. گالتون سعی کرد تا با استفاده از ابزارهای علمی و آماری، چهرهشناسی را به یک علم دقیقتر تبدیل کند.
- نظریه شلدون:
- ویلیام شلدون (William Sheldon) در دهه ۱۹۴۰ نظریهای به نام "سوماتوتیپ" مطرح کرد که به بررسی ارتباط بین ساختار بدنی و شخصیت میپرداخت. او اعتقاد داشت که ویژگیهای جسمانی افراد میتوانند نشاندهنده ویژگیهای شخصیتی آنها باشند. البته، نظریههای او بیشتر بر اساس ساختار بدن به طور کلی بود تا ویژگیهای چهره به تنهایی.
استفاده های امروزی:
چهرهخوانی در غرب به عنوان یک ابزار تطبیقی در برخی از زمینهها، مانند مشاورههای روانشناسی، استخدام، و حتی فروش و بازاریابی مورد استفاده قرار میگیرد. اگرچه این علم هنوز مورد نقد قرار می گیرد، اما مقالات و کتابهای متعددی در زمینه آن منتشر شده است.
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- "F physiognomy: a history of the study of face and character"
- "The Anatomy of Facial Expression" by Uldis N. V. Kulis
- Wang, Y., et al. (2020). The relationship between facial features and personality traits: An exploratory study. Personality and Individual Differences[۳]
- Ekman, P. (2003). Emotions Revealed: Recognizing Faces and Feelings to Improve Communication and Emotional Life
- Ekman, P., & Friesen, W. V. (1978). Facial Action Coding System: A Technique for the Measurement of Facial Movement
- Ekman, P. (1992). Facial Expressions of Emotion: An Old Plan that can Still Succeed. Journal of Personality and Social Psychology
- Aaker, J. L., & Williams, P. (1998). Empathy: The effects of facial expression on emotion attribution
- Lavater, Johann Caspar. "Physiognomic Fragments." (کتاب اصلی در مورد نظریه لافاتر)
- Darwin, Charles. "The Expression of the Emotions in Man and Animals." (تحلیل داروین در مورد حالات چهره)
- Galton, Francis. "Inquiries into Human Faculty and Its Development." (کتاب گالتون در مورد تحلیلهای آماری)
- Sheldon, William. "The Varieties of Human Physique." (نظریه شلدون در مورد ساختار بدنی و شخصیت)
- ↑ "Physiognomy and the Meaning of Expression in Nineteenth-Century Culture | English literature 1830-1900". Cambridge University Press (به انگلیسی). Retrieved 2024-12-06.
- ↑ darwin-online.org.uk https://darwin-online.org.uk/content/frameset?itemID=F1142&viewtype=text&pageseq=1. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۲-۰۶. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ «Analysis of personality traits' correlation to facial width-to-height ratio (fWHR) and mandibular line angle based on 16 personality factor in Chinese college students». https://www.researchgate.net/publication/366109290_Analysis_of_personality_traits'_correlation_to_facial_width-to-height_ratio_fWHR_and_mandibular_line_angle_based_on_16_personality_factor_in_Chinese_college_students. پیوند خارجی در
|وبگاه=
وجود دارد (کمک)