سانتور
قنطورس یا سِنتور (به یونانی: Κένταυρος)، در میان اساطیر یونان جزو معروفترین موجودات افسانه ای است. قنطورس موجودی است نیمی انسان و نیمی اسب، با سر و دو دست و بالاتنه انسان و بدن و چهار پای اسب، به این شکل که قسمت انسانی از قسمتی که گردن اسب باید شروع میشد، جایگزین شدهاست.
گروه | Legendary creature |
---|---|
زیرگروه | دورگه |
موجوات مشابه | مینوتور، ساتیر، هارپی |
فولکلور | اساطیر یونانی |
نام(های) دیگر | کنتاور، سنتائوروس، سگیتاری |
منطقه | یونان، قبرس |
از دیدگاه تاریخی، قنطورس یا سنتاروس نام یکی از اقوام یونان قدیم است که در کوهستانهای اطراف کوهستان پلیون زندگی میکردند و هنر یونان آنان را به صورت نیم انسان و نیم اسب نشان میداد، این تصور یا به دلیل این بودهاست که ایشان سرشتی توحش آمیز داشتهاند یا از آن رو که در سوارکاری مهارت بسیار داشته و سخت توانا بودند بهصورتی که اسب و سوار بهصورت حیوانی واحد تصور میشدند.[۱]
قنطورس یا سنتور، نام اَخلاف ایکسیون، پادشاه لاپیتها، بود. ایکسیون به خاطر قتل پدر معشوقهاش، عذاب وجدان داشت. زئوس بر او ترحم کرد و او را به کوه المپ برد. اما ایکسیون عاشق هِرا همسر زئوس شد. زئوس از ماوقع مطلع شد و ابری را به شکل هرا به سراغ ایکسیون فرستاد. از نزدیکی ایکسیون و این ابر موجودی به اسم سانتاروس به دنیا آمد و از آمیزش او با مادیانهای کوه پلیون، تمام قنطورسها به وجود آمدند. اکثر آنها موجوداتی رام نشده و وحشی بودند و به مستی و مسائل شهوانی شهرت دارند. تنها استثناء در این میان قنطورس خردمند کیرون بود.[۲]
سنتورها در داستانهای امروزی
ویرایشدر مجموعهٔ هری پاتر، سنتورها نقش خاصی دارند. در کتاب جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها به قلم جی.کی. رولینگ که در مورد موجودات خیالی مجموعه هری پاتر است، آمدهاست:
سانتورها قدرت تکلم انسان را دارند و در رنگهای گوناگون یافت میشوند. سانتورها با روشهای ویژهای از دید انسانها مخفی میمانند. همچنین آنها در جنگل زندگی میکنند و زیستگاه اصلیشان کشور یونان است.
سانتورها روشهای ویژهای در استتار و مخفی ماندن دارند که این روشها هنوز در پردهای از ابهام قرار دارد. آنها به صورت قبیلهای زندگی میکنند و از علومشان برای زندگی استفاده میکنند. سانتورها بر علوم سحرآمیز شفا و پیش گویی و همچنین نجوم تسلط خاصی دارند.
تیراندازی سانتورها با تیر و کمان زبانزد خاص و عام است. اکثر سانتورها از برخورد و معاشرت با انسانها خشنود نمیشوند، خود را بسیار برتر از انسان میدانند و با انسان برخورد خوبی ندارند. تنها سانتور نیکرفتار اساطیر یونان کیرون نام داشت که آموزگار بسیاری از پهلوانان یونان، منجمله آشیل، یاسون و آکتئون بود که با تیر هراکلس از پای درآمد.[۲]
نگارخانه
ویرایش-
تندیس برنزی سانتور
-
تندیسی از سانتور در فروم پُمپِی
منابع
ویرایش- ↑ تاریخ تمدن ویل دورانت.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ «قنطورس، فرهنگ گوهران، نشریه فرهنگی ادبی جشن کتاب». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ فوریه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹.
- داستانهای یونان باستان نوشته امیل ژنه، ترجمه اردشیر نیکپور
- جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها اثر جی کی رولینگ و ترجمه ویدا اسلامیه