کارنوندیان

خاندانی ایرانی‌تبار و پادشاهان طبرستان در شمال ایران
(تغییرمسیر از قارن‌وندیان)

قارن‌وندیان یا کارن‌وندیان یا سوخرائیان خاندانی ایرانی‌تبار و گروهی از اسپهبدان طبرستان بودند. مرکز حکومت قارنوندیان در لفور بوده‌است. پادشاهان این دودمان که مازیار نیز از آن بود، به دلیل آنکه تبارشان به سوخرا می‌رسید به سوخرائیان و به سبب انتسابشان به خاندان کارن به کارن‌وندیان معروفند، و هریک از اسپهبدان این دودمان به لقب گَرشاه (شاه کوهستان) شناخته می‌شدند.[۱][۲]

دودمان کارن‌وند

۵۵۰ میلادی–قرن ۱۱ میلادی
پرچم
در زمان مازیار دودمان کارنوندی جنبش سرخ جامگان را به پا کرد و رنگ سرخ نماد آنان شد.
پایتختلفور
زبان(های) رایجطبری و فارسی میانه
دین(ها)
مزدیسنا
حکومتسلطنتی
اسپهبد، جرشاه 
• ۵۵۴ تا ۵۹۱
قارن پسر سوخرا
• ۸۱۷ تا ۸۳۸
مازیار
دوره تاریخیسده های میانه
• بنیان‌گذاری
۵۵۰ میلادی
اواخر قرن ۸ میلادی
قرن ۹ میلادی
• فروپاشی
قرن ۱۱ میلادی
پیشین
پسین
ساسانیان
سادات عمادی مازندرانی

آغاز شاهی این دودمان در طبرستان از زمان انوشیروان خسرو یکم پسر قباد یکم بود که با از میان برداشتن برادر خود کیوس که از سوی پدرش قباد فرمانروای تبرستان شده بود، قارن پسر سوخرا را از سال ۵۶۵ میلادی و بعد رتبهٔ سپهبدی طبرستان داد و حکومت این ناحیه را وارث به خانواده او ویژه گردانید. خود سوخرا پسر ویشاپور سرکردهٔ کارن بود. خاندان کارن یا خاندان کارن پهلوی (به پارسی میانه: کارِن پَهلَوْ) یک خاندان ایرانی (آریایی) و سکایی‌تبار[۳][۴] و یکی از هفت خاندان ممتاز ایران باستان در عصر اشکانیان و ساسانیان بودند.خاندان کارن خود را از نسل کارن کاوگان ( فرزند کاوه آهنگر) می‌دانستند که طبرستان در قلمرو فرمانروایی آنها بود.[۵]خاندان قارن در قسمتی از ماد (ماه نهاوند) فرمان می‌راند و بعدها نسب نامه خود را در حماسه‌ها به کاوه آهنگر رساند.[۶] از دوره پیروز یکم خاندان کارن شجره نامه خود را به منوچهر می‌رساندند.[۷]

ونداد هرمزد و مازیار دو تن از اسپهبدان این دودمان بودند که علیه خلافت عباسیان قیام کردند. شورش طبرستان به رهبری وندادهرمزد درقیام اول باعث افزایش بیشتر استقلال طبرستان شد و قیام طبرستان به رهبری مازیار، هر دو به شکست انجامید و قدرت و قلمرو کاروندیان از دست رفت. تبار مازیار که آخرین اسپهبد کارنوندی بود، از این قرار است: مازیار پسر قارن، قارن پسر وندادهرمزد، وندادهرمزد از نواده‌های کارن بزرگ بود.[نیازمند منبع]

مهم‌ترین آبادی شهریارکوه آسران بوده‌است. آخرین فرمانروای قارنوند آسران در شهریارکوه ملک محمود ولاش (بلاش) بوده‌است که در قرن ۱۴ میلادی درجنگ با میر عمادالدین سرسلسله حکمرانان مرتضوی طبرستان شکست خورده و به ناچار به اصفهان عزیمت می‌کند و بدین ترتیب حکومت محدود قارن‌وندان منقرض می‌شود میرعماد برای جلوگیری از «شورش مردم چاشم در حمایت از ملک محمود بلاش» ۴۰۰ خانوار آنانرا به خلرد می‌کوچاند.[نیازمند منبع]

منابع

ویرایش

[۸][۹][۱۰]

  1. Madelung 1975, p. 202.
  2. Madelung 1975, pp. 202, 204.
  3. strabo (11.9.2) ; Arsaces, a Scythian, (with the Parni, called nomades, a tribe of the Dahæ, who live on the banks of the Ochus,) invaded Parthia, and made himself master of it. At first both Arsaces and his successors were weakened by maintaining wars with those who had been deprived of their territory.
  4. strabo (11.9.3); They say that the Dahæ Parni were an emigrant tribe from the Dahæ above the Mæotis, who are called Xandii and Parii. But it is not generally acknowledged that Dahæ are to be found among the Scythians above the Meotis, yet from these Arsaces according to some was descended.
  5. «KAMSARAKAN». Encyclopædia Iranica. بیستم ژوئیه ۲۰۰۲. دریافت‌شده در سیزدهم فوریه ۲۰۱۲. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید=،|تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  6. زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۸۴). روزگاران: تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی. تهران: انتشارات سخن. ص. ۱۷۸. شابک ۹۶۴۶۹۶۱۱۱۸. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  7. From Pērōz’s reign (r. 459-84) onwards, the Kārins traced their genealogy to the Kayānid king, Manučehr (Ṭabari, tr., V, p. 117)., Parvaneh Pourshariati. , “KĀRIN,” Encyclopædia Iranica, online edition
  8. قارن‌وند یا سوخرائیان، اعظمی سنگسری، چراغعلی، بررسی‌های تاریخی، مرداد و شهریور ۱۳۵۵، سال یازدهم، شماره ۳
  9. حقیقت، عبدالرفیع، ناحیه تاریخی پذشخوارگر (پتشخوارگر)، گوهر، بهمن و اسفند ۱۳۵۵، شماره ۴۷ و ۴۸
  10. امیر خانی، باقر، تاریخ مازندران و فرمانروایان آن سامان، زبان و ادب فارسی، زمستان ۱۳۴۰، شماره ۶۰
  • هدایت، صادق، مازیار، تهران: سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۱۲.
  • تاریخ سربداران عبدالرفیع حقیقت
  • شجره الامجاد فی تاریخ میرعماد از آیت‌الله سیدحسین بنافتی