عبدالکریم تمنا

شاعر افغانستانی

عبدالکریم تمنا هروی (۱۳۱۹ –۲۰ مرداد ۱۴۰۲) از شاعران معاصر افغانستان بود.[۱]

عبدالکریم تمنا
کریم تمنا به همراه دکتر پرویز خانلری
زادهٔ1319 هجری شمسی
درگذشت19 مرداد/اسد ۱۴۰۲ هجری شمسی
ایران
مدفنشهر هرات واقع در غرب افغانستان ،
ملیتافغانستانی
آثارپیوند عمر مجموعه اشعار
سبکسبک خراسانی
منصبمدیر کتابخانهء عامه هرات ، ولسوال ( فرماندار) زنده جان یا همان فوشنج قدیم
همسر(ها)مریم و رحیمه
فرزندانعبدالحکیم تمنا - آصفه ، عبدالسمیع، هما، رودابه، تهمینه ، سیندخت،فرامرز تمنا ، کتایون، منیژه، متین ، فرنگیس، عاطفه، پرویز و بصیر تمنا
والدینخداداد و مریم

زندگی

ویرایش

عبدالکریم تمنا در سال ۱۳۱۹ در روستای سروستان واقع در جنوب شرق شهرهرات متولدشد. او در سال‌های اول کودکی پدر و مادرش را از دست داد. در سال‌های نوجوانی به کارهایی مانند میرزایی (حسابداری) پرداخت.

عبدالکریم تمنا به مدارس سبک امروزی نرفته و در مسجد دروس ابتدایی را سپری کرده و علم آموزی را با تلاش شخصی ادامه داد. او خواندن دیوان حافظ را در سال‌های کودکی خود را نزد بانویی بنام قریش (مادر ابوبکر و غلام‌حیدر یقین) فرا گرفت.

شوق به آموختن ازهمان دوران کودکی در ایشان آشکار شد. بسیاری از مواقع ، تکه های ذغال و دیوارهای کاهگلی روستای سروستان نقش قلم و کاغذ را برای او ایفا می کردند.

فعالیت‌ها در افغانستان

ویرایش

از سال ۱۳۴۰ سروده‌ها و نوشته‌های تمنا در روزنامۀ اتفاق اسلام به چاپ می‌رسید. در سال ۱۳۵۴ به‌عنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات برگزیده شد و ورود به این گنجینه ذوق سرشار ادبی و روحیۀ پژوهشی تمنا را حال‌وهوایی تازه بخشید. سال ۱۳۴۷، با جریدۀ ملی ترجمان آغاز همکاری نمود و به‌عنوان یکی از نویسندگان فعال آن به جامعۀ ادبی معرفی گردید. سال ۱۳۵۵، عضویت لویه‌جرگه (مجلس مشورتی بزرگان و مجلس مؤسسان افغانستان برای تصویب قوانین اساسی و گاه تعیین رئیس دولت) و صدای مردم خود بود. در سال ۱۳۵۶، به‌سمت فرماندار زنده‌جان یا پوشنگ کهن رسید، ولی پس از مدت کوتاهی به‌خواست خود از این منصب انصراف داد، تا اینکه در ۱۳۵۷ دوباره به‌عنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات تعیین شد..

فعالیت‌ها در ایران

ویرایش

تمنا، در سال 1358، به‌دلیل هجوم ارتش شوروی و جنگ‌های داخلی افغانستان رهسپار ایران شد.

و این ابیاتی از آخرین شعرش است که قبل از هجرت وی به ایران در روزنامهء اتفاق اسلام در هرات به نشر رسید:

چنان فسرده ز درد دیار خویشتنم

که سخت بی خبر از درد یار خویشتنم

بر آستان فرومایگاه نسایم سر

بسان کوه به پا از وقار خویشتنم


ایشان در دوران آوارگی و غربت در ایران، با بزرگمردانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری، ابراهیم باستانی پاریزی، حبیب یغمایی، مظاهر صفا، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج افشار، فریدونی جنیدی، چنگیز پهلوان، علی دهباشی و .. مراوده داشتند.

نوشته‌ها و سروده‌های استاد عبدالکریم تمنا در مجلات و روزنامه‌های ایران چون مجلۀ فرهنگی و هنری "بخارا" با مدیریت علی دهباشی و روزنامۀ اطلاعات به طور پیوسته منتشر می‌شد. همکاری و حضور همیشگی شان در بنیاد فرهنگی نیشابور به سرپرستی استاد فریدون جنیدی و آشنایی با دکتر چنگیز پهلوان باعث شد تا در سال 1371 کتاب «نمونه‌های شعر امروز افغانستان» از سوی این بنیاد و با کوشش چنگیز پهلوان نشر شود که استاد عبدالکریم تمنا در گردآوری مطالب این کتاب نقش بسزایی داشتند.

ویرایش و مقابلۀ کلیات دیوان غلام محمد طرزی همراه با دکتر ننگیالی طرزی یکی دیگر از فعالیتهای ادبی شان است. این کتاب در سال 1381 در تهران به نشر رسید. استاد عبدالکریم تمنا با فروتنی فراوان هیچ گاه تمایلی به انتشار سروده‌ها و آثار پژوهشی خود نداشته است. در سال 1395 به اصرار دوستان و فرزندان مجموعۀ سروده های شان به نام «پیوند عمر» و سپس در سال ۱۳۹۹ به همت موسسه پژوهشی بایسنغر «ارج‌نامهٔ» ایشان چاپ شد. در این کتاب مقالات ادبی استاد تمنا و همچنین نوشته‌هایی از دوستان در مورد ایشان گنجانده شده است.

درد دوری از دیار را در اکثر اشعار تمنا هروی به وضوح می توان مشاهده کرد:

چون نوبهار بر رخ من خنده می کند

در دل مرا هوای وطن زنده می کند

فرخنده کشورم که ز هر جلوه اش حلول

صد نوبهار خرم و فرخنده میکند

هر لاله اش گذشته ی رنگین دهد به یاد

هر سوسنش حکایت آینده می کند

آنجاست کشورم که جهان در شگفت ماند

زان رزم پرشکوه که رزمنده می کند


و باری یاد زادگاهش هریوا چنین سرود:

زان دم که بسته ام از برت بار ای هرات

از دل نرفت یاد تو یک بار ای هرات

خوش آن دمی که بود مرا بار بار بار

در بارگاه خواجه ی انصار ای هرات


و این هم تضمینی که بر غزل ناصرخسرو بلخی سروده بود:

یکی از نصیحت گران گفت برمن

چرا برگزیدی سخن گستری را

توکز شاعی اجر و سودی ندیدی

شعارت چرا ساختی شاعری را

اگر خواهی از شاعری بهره بینی

بکن پیشه ی خود ستایشگری را

به ارباب مکنت اگر مدح گویی

بیابی زر و جاه و نام آوری را

بر او گفتم ای سفله مپسند خوارم

نخواهم ز تو این چنین یاوری را

چو ناصر سخن سنج فرزانه ی بلخ

که داده است داد هنر پروری را

"من آنم که در پای خوکان نریزم

مر این قیمتی در نظم دری را"


و این هم ابیاتی از یکی از اشعار استاد تمنا در کتاب های درسی سال چهارم علوم انسانی علوم قدیم ایران نیز به نشر رسید:

ای کشور گرامی با جان برابرم

خاک تو توتیایم و سنگ تو گوهرم

بودم بر آستان تو یک عمر بنده وار

واحسرتا که بنده ی مهجور زان درم

تو در میان آتش و خون می تپی و من

افتاده ام در آتش و در خون شناورم

زان محشری که مرگ عزیزان به پا نمود

هر دم شود به دیده عیان شور محشرم

او که دوران پیرانه‌سری را با نوشتن و سرودن به‌سر می‌بُرد، پس از سپری‌کردن ۸۴ بهار از عمر، ۲۰ مردادماه درگذشت. پیکر استاد بنا به وصیت خود در جوار مرقد پیرعارفان، حضرت خواجه عبدالله انصاری، درشهر هرات باستان به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

منابع

ویرایش
  1. «عبدالکریم تمنا، شاعر برجسته هراتی درگذشت». BBC News فارسی. ۲۰۲۳-۰۸-۱۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۸-۱۱.

1- استاد عبدالکریم تمنا، ادیب و شاعر هرات در گذشت- سایت صدای ایرانیان