سیلاخوری

گویشی از زبان لری

لری سیلاخوری از دسته گویش‌های زبان لری است. این لهجه در روستا های شهرستان‌های دورود(خود شهر) و بروجرد و اشترینان و ملایر(بخش زند و...) نهاوند(بخش خزل، دهستان گاماسیاب و...) در شرق استان لرستان رایج می‌باشد و از زیر گویش‌های لری شمالی به شمار می‌رود که از لری بختیاری نیز تاثیراتی پذیرفته است.[۱] لازم به ذکر است که گویش سیلاخوری جزو زبان های لری شمالی یا لری مینجایی طبقه بندی میشود.

لری سیلاخوری
زبان بومی درایران
منطقهاستان لرستان،استان مرکزی
شمار گویشوران
نامعلوم  (۲۰۱۴)
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹lrl

لغات اصیل لری در دل این گویش آنچنان فراوان و مفهومی است که در فارسی معادلی ندارد و برای رساندن معنی آنها باید تعریف کرد و گاهاً جملات زیادی به کار برد.

منابع

ویرایش
  1. مرجع شهرهای ایران. «دورود».

نمونه

ویرایش

مِن،مین : داخل، میان، بین

مَنَه نویی،شکت نویی : خسته نباشی

مِنِم،مینِم،مونِم،موکنِم : می کنم

کِتو : کتاب

سی ، سو : برای

آسارَه : ستاره

لار : بدن

روم : برم

مِرِم : میرم

هونَه، هوش«استفاده کم» ، مال«استفاده کم» : خانه

قِلا : خانه حیاط دار ، قلعه

دا،دالکه،نِنَه : مادر

خوئَر : خواهر

تی،تیَه،گلارَه،گنیلک،چَش : چشم

بیقِیرو،بیقِرو : غریبه

بَرد : سنگ

زوآسه، کافِر : بیچاره، بدبخت

وِژِنَه کار، پِتکِنَه کار : کنجکاو، فضول

گُر و گُر : پشت سر هم، متوالی

لیسک اَفتو : اشعه و نور آفتاب

شار : آرامش / شارت بشوعه : آرامشت خراب شه، پریشان بشی

پِنَه،چینَه،سوک،درز،لا : گوشه

گونج : زنبور

لَر : لاغر

گیَه : شکم

هوعِه : صاحب / بی هوعِه : بی صاحب

مِنا: راهنمایی/ مِناکو : راهنما

هومسا : همسایه

سَقِز : آدامس

آسمو قُرِمَه : رعد و برق

پَتی : خالی ، تهی / دَس پَتی : فقیر، دس خالی

دِکو : مغازه

گیا : گدا / گیاکو : گدایی کننده / کسی که گدایی میکند

گِناس : خسیس

گَمال ، سِی : سگ

کوش : کفش

پِت : دماغ

و هزاران هزار دیگر.....

کلمات اصیل زبان لری در دل این گویش آنچنان فراوان و مفهومی است که در فارسی معادلی ندارد و برای رساندن معنی آنها باید تعریف کرد و گاهاً جملات زیادی به کار برد.