سوور
سُووَر؛ سوبر یا سوگر؛ نام چشمه یا دریاچهای که در نسکهای مَزدَیَسنایی، از آن به نیکی و با صفاتی همچون «سودبهر و نیکچشمی و نیکی و افزایش و رادی» یاد شده[۱]؛ نام این دریاچه که آذر برزینمهر در نزدیکی آن قرار داشته، همراه با دریاچه «چیچست» (در نزدیکی آذرگشنسب) آمدهاست[۲]؛ دریاچه سوور را در جغرافیای امروز، بر برکههای «سیسر» بر فراز کوهستان بینالود مطابقت دادهاند. برکههای سیسر در نزدیکی روستای زرنده از توابع نیشابور امروزی قرار گرفتهاست.[۳]
دریاچه سووَر | |
---|---|
نام | دریاچه سووَر |
کشور | ایران |
استان | خراسان رضوی |
شهرستان | شهرستان نیشابور |
اطلاعات اثر | |
نام محلی | چشمه سو، چشمه سوز |
نامهای دیگر | چشمه سبز، سبزرود، چشمه سووَر |
نامهای قدیمی | سوبر، سوگر |
کاربری | دریاچه |
نامشناخت
ویرایشسووَر؛ suwar در پارسی میانه[۴]؛ نام دریاچهای در حدود نیشابور خراسان[۵] نام این دریاچه در «اوستا» نیامده. متون پهلَوی «بندهش» و «گزیدههای زادسپرم» آگاهیها و گفتارهایی در پیرامون آن روایت شدهاست.[۴]؛ نام این دریاچه در دو نسک پهلوی یاد شده، به صورت سوبر sūbar و سوگر sūgar نیز آمده. این واژه دربرگیرنده دو بخش «سو + ور»، «سو + بر» و «سو + گر» است؛ بخش اول در همه موارد مشترک است شاید همان سَوَ sava اوستایی باشد که از ریشه سَو sav به معنی مفید بودن، فایده داشتن، پربار بودن، سود داشتن و سودمند بودن آمدهاست و در حالت اسمی واژه _sava به معنی سود و بهره، همچنین _savah به معنی سود و بهره و منفعت از این ریشه ساخته شده و همچنین در ساخت واژههایی همچون afzūdan و abzūdan (=افزودن)، afzōnīgīhā (=سودبخشی و تقدس)، sutā. āpakā یا sūdābag (=سودابه، دارنده آبهای سودبخش)، saošyant (=سوشیانت، آخرین موعود مزدیسنایی که همه هستی مادی را سود خواهد داد)، vouru.savah (فراخ سود، نام یکی از یاران سوشیانت) به کار رفتهاست.[۶] همچنین نام این دریاچه در متون مختلف به صورت «چشمه سو»، «چشمه سوز» و «سبزرود» نیز آمده و بهطور خاص در شاهنامه فردوسی، از آن با عنوان «چشمه سو» یاد شده و رویداد حضور و جان سپردن یزدگرد اول در کنار آن، به رشته نظم درآمده است.[۷]
در کیش مزدیسنا
ویرایشچنانکه در متون پهلوی کیش مزدیسنا آمده؛ در پی حمله اهریمن به آب و دفاع آب، چندین دریاچه پدید آمد که یکی از آنها سووَر بود.[۴] «بندهش» از سوور، در کنار دریاچههای دیگر همچون چیچست، خوارزم، فرزدان، زراومند، اسواست، خسرو، سدویس، اورویش و … نام برده و آنها را چنین توصیف نموده که «همانند چشم مردمان، اینها چشمه آبهایند.» پس از آن به توصیف دریاچه چیچست پرداخته، سپس دربارهٔ سوور (سوبر) میگوید: «سود بهر [است]. نیکخواهی و بهی، برکت و رادی از او بیافریده شدهاست.»[۸] و دربارهٔ این دو دریاچه چنین میگوید که «سرچشمه ایشان به چشمه دریا پیوستهاست.»[۹] در گزیدههای زادسپرم، پس از روایت رویداد حمله اهریمن به آفریدگان و دفاع آنان در برابر اهریمن؛ داستان پدید آمدن دو دریاچه چیچست و سوور را در فرجام دومین نبرد آب با اهریمن چنین میگوید که در آن هنگام، دو چشمه-دریا بر زمین گشوده و پدیدار شدند؛ یکی چیچَست است «دریاچه ژرفِ نمکینآبِ بیتازش و بیزندگی که بر ساحلش، آذرگشنسب پیروزگر نشیند» و دیگری «سووَر» است که «هر ستبری (کثیفی) را به کرانهها (اطراف) افکند و خویشتن را روشن و پاک دارد؛ زیرا به مانند چشمی است که هر گردی و هر ریمنی (چرک) را به کنار افکند. به سبب ژرفایش، آنچه اندر دریا شود به بُن (تَه) نرسد. به نزدیکی آن، آذرمهرِ سودبخش، بُرزینمهر، نشیند.»[۲][۸][۱۰]
جغرافیای سوور
ویرایشدر متون پهلوی
ویرایشهر دو نسک دینی «بندهش» و «گزیدههای زادسپرم»؛ پس از یادکرد دریاچه چیچست، بیدرنگ به معرفی و یادکرد دریاچه سوور (سوبر) پرداختهاند.[۲][۱۱]«گزیدههای زادسپرم» به جایگاه آذر گشنسب در نزدیک چیچست و سوور در نزدیک آذر برزینمهر تصریح نمودهاست.[۲] و «بندهش»، جای این دریاچه را در ابرشهربوم («ابرشهر»: نام قدیم نیشابور[۱۲]) بر سر کوه توس، نشان میدهد؛ و در جای دیگر میگوید: «کَدروَسپ، کوهی است به توسشهر که دریاچه سوبَر (سووَر) بر سر آن است.»[۱۳] با نگاه به آگاهیهای موجود در نسکهای دینی زرتشتی «گزیدههایزادسپرم» و «بندهش»، و همچنین این آگاهی که آذر برزینمهر در کوه ریوند در حدود نیشابور بوده[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹] پیوند جغرافیایی میان مکانهای «دریاچه سوور»، «کوه ریوند» و «آذربرزینمهر» دریافته میشود.
در جغرافیای امروز
ویرایشدانشمندان و پژوهشگران، بر پایه آگاهیهای موجود در متون دینی مزدیسنا از جمله: جای داشتن دریاچه سوور بر کوه توس در سرزمین ابرشهر[۱۱]؛استقرار آذر برزینمهر در نزدیکی دریاچه سوور[۲]؛ برپایی آذر برزینمهر بر کوه ریوند[۱۸] دریاچه «چشمه سبز» که بر کوهستان بینالود و میان نیشابور (ابرشهر (نیشابور)) و توس قرار دارد را همان «دریاچه سوور یا سوبر» یادشده در نسکهای مزدیسنایی دانستهاند.[۳][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] داوود منشیزاده، ایرانشناس، بر پایه بررسیای که بر روی متون مزدیسنایی، منابع تاریخی قدیم و جغرافیای خراسان انجام داده، به این یافته، رهنمون گردیدهاست که رشتهکوههای بینالود را میتوان در دو بخش بازبینی نمود. بخش شرقی که چشمه سبز (دریاچه سوور) در آن قرار دارد و «کوه گنابد» نامیده میشود و بخش غربی که آذر برزینمهر در آن واقع بود و «کوه ریوند» نامیده میشود.[۲۴] در نوشتار جنیدی نیز به «چشمه سبز» و «برکههای سیسر» (در نزدیکی برزنون) اشاره شده چنین که این دو دریاچه، بییاوری رود و جویی آبرساننده همواره پر از آبند یکی بر کوه ریوند و در نزدیکی آتشکده آذر برزینمهر (در نزدیکی برزنون) و دیگری بر کوه بینالود که در بندهش به نام کوه توس آمدهاست، به نام چشمه سو (sow) که آن را «چشمه سبز» نیز میخوانند.[۲۵]
پانوشتها
ویرایش- ↑ فرنبغ دادگی (۱۳۹۰)، بندهش، ترجمهٔ گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ص. ص۷۷، ۷۲
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ گزیدههای زادسپرم، ترجمهٔ ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶، ص. ص۱۱
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ با نظارت محمدرضا راشد محصل (۱۳۸۵)، «چشمه سبز توس، نوشته مهدی سیدی»، شاهنامهپژوهی، ج. ۱، مشهد: فرهنگسرای فردوسی، ص. ص۱۶۹-۱۷۰
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ خسرو قلیزاده (۱۳۹۲)، فرهنگ اساطیر ایرانی؛ بر پایه متون پهلوی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ص. ص۲۸۰
- ↑ رستم شهزادی (۱۳۸۶)، واژهنامه پازند، تهران: موسسه فرهنگی-انتشاراتی فرَوَهَر، ص. ص۲۲۹
- ↑ فاطمه جهانپور (پاییز و زمستان ۱۳۸۵)، «تأملی در نام چشمه سو»، فصلنامه تاریخ ایران باستان، ش. شماره سوم، ص. ص۱۰–۱۱
- ↑ با نظارت محمدرضا راشد محصل (۱۳۸۵)، «چشمه سبز توس، نوشته مهدی سیدی»، شاهنامهپژوهی، ج. ۱، مشهد: فرهنگسرای فردوسی، ص. ص۱۶۹-۱۷۶
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ فرنبغ دادگی (۱۳۹۰)، بندهش، ترجمهٔ گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ص. ص۷۷
- ↑ بندهش هندی؛ متنی به پارسی میانه، ترجمهٔ تصحیح و ترجمه رقیه بهزادی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۸، ص. ص۸۴
- ↑ رستم شهزادی (۱۳۸۶)، تهران: موسسه فرهنگی-انتشاراتی فرَوَهَر، ص. ص۲۲۹ پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ فرنبغ دادگی (۱۳۹۰)، بندهش، ترجمهٔ گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ص. ص۷۷
- ↑ یوزف مارکوارت (۱۳۷۳)، ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی، تهران: انتشارات اطلاعات، ص. ص۳۷
- ↑ فرنبغ دادگی (۱۳۹۰)، بندهش، ترجمهٔ گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ص. ص۷۷، ۷۲
- ↑ خسرو قلیزاده (۱۳۹۲)، فرهنگ اساطیر ایرانی؛ بر پایه متون پهلوی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ص. ص۳۹
- ↑ گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه (۱۳۹۰)، اوستا، تهران: انتشارات مروارید، ص. ص۹۴۴
- ↑ رستم شهزادی (۱۳۸۶)، واژهنامه پازند، تهران: موسسه فرهنگی-انتشاراتی فرَوَهَر، ص. ص۸
- ↑ بندهش مهندی؛ متنی به پارسی میانه، ترجمهٔ تصحیح و ترجمه رقیه بهزادی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۸، ص. ص۲۴۰
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ فرنبغ دادگی (۱۳۹۰)، بندهش، ترجمهٔ گزارنده مهرداد بهار، تهران: انتشارات توس، ص. ص۱۷۲، ۹۱
- ↑ گزیدههای زادسپرم، ترجمهٔ ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶، ص. ص۸۸
- ↑ مانوئل بربریان (۱۳۷۶)، جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایرانویچ، تهران: نشر بلخ، ص. ص۸۱
- ↑ علیاشرف صادقی (پاییز و زمستان۱۳۸۲)، «محل آذر برزین مهر»، نامه باستان، ش. سال سوم، شماره دوم، ص. ص۷ تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پایتختهای ایران، ترجمهٔ به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، ١٣٧٤، ص. ص۳۳۰
- ↑ فاطمه جهانپور (پاییز و زمستان ۱۳۸۵)، «تأملی در نام چشمه سو»، فصلنامه تاریخ ایران باستان، ش. شماره سوم، ص. ص۱۰–۱۶
- ↑ علیاشرف صادقی (پاییز و زمستان۱۳۸۲)، «محل آذر برزین مهر»، نامه باستان، ش. سال سوم، شماره دوم، ص. ص۷ تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پایتختهای ایران، ترجمهٔ به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، ١٣٧٤، ص. ص۳۲۹
جستارهای وابسته
ویرایشفهرست منابع
ویرایش- «اَوِستا»، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، چاپ اول، انتشارات مروارید، تهران، ۱۳۷۰.
- «ایرانشهر در جغرافیای مؤسس خورنی»، یوزف مارکوارت، ترجمه مریم میراحمدی، تهران، انتشارت اطلاعات، ۱۳۷۳.
- «بندهش»، فرنبغ دادگی، گزارنده مهرداد بهار، تهران، انتشارات توس، ۱۳۹۰.
- «بندهش هندی؛ متنی به پارسی میانه»، تصحیح و ترجمه رقیه بهزادی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۸.
- «پایتختهای ایران»، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، ۱۳۷۴.
- «تأملی در نام چشمه سو»، فاطمه جهانپور، فصلنامه تاریخ ایران باستان، پاییز و زمستان ۱۳۸۵، شماره سوم، ۱۰–۱۶.
- «جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایرانویچ»، مانوئل بربریان، تهران، نشر بلخ، ۱۳۷۶.
- «شاهنامهپژوهی»، با نظارت محمدرضا راشد محصل مشهد: فرهنگسرای فردوسی، ۱۳۸۵.
- «فرهنگ اساطیر ایرانی، بر پایهٔ متون پهلوی»، خسرو قلیزاده، تهران، شرکت مطالعات نشر کتاب پارسه، ۱۳۷۸.
- «گزیدههای زادسپرم»، ترجمه محمدتقی راشد محصل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶.
- «محل آذر برزین مهر»، علیاشرف صادقی، نامه باستان، پاییز و زمستان ۱۳۸۲، سال سوم، شماره دوم، ص۵–۱۷.
- «واژهنامه پازند»، رستم شهزادی، تهران: مؤسسه فرهنگی-انتشاراتی فرَوَهَر، ۱۳۸۶.