زوزن؛ یکی از ولایت‌های دوازده‌گانه ربع نیشابور خراسان؛ مرکز این ولایت، زوزن نام داشته است. جغرافیدانان و تاریخنگاران، ولایت زوزن را منطقه‌ای گسترده میان نیشابور و هرات دانسته‌اند که محدثان و شاعران عربی‌سرای بسیاری از آن برخاسته‌اند و به همین خاطر به آنجا لقب «بصره صغیره» یا «بصره کوچک» داده‌اند. ولایت زوزن را در جغرافیای امروز، با بخش جلگه زوزن از توابع شهرستان خواف و حدی از پیرامون آن در استان خراسان رضوی ایران مطابقت داده‌اند.

ولایت زوزن
نامولایت زوزن
کشورایران
استانخراسان رضوی
شهرستانشهرستان خواف
بخشجلگه زوزن
نام‌های دیگربصره صغیره، بصره کوچک
زوزن در میان ولایت‌های ربع نیشابور در صفحه‌ای از نسخه خطی ترجمه کتاب تاریخ نیشابور الحاکم.

نام‌شناخت

ویرایش

زوزن؛ از ولایت‌های ربع نیشابور[۱]؛ یاقوت حموی، از وجود آتشکده‌ای در ناحیه زوزن خبر می‌دهد که علت نامگذاری زوزن نیز به آن وابسته است.[۲]

ولایت زوزن

ویرایش

زوزن، در کتاب تاریخ الحاکم، در شمار ولایت‌های دوازده‌گانه نیشابور، و دربارهٔ آن آمده است: ولایت زوزن، عمارات (عمارت‌ها) و علماء آن مستغنی (بی‌نیاز) از بیان.[۱] محمد مقدسی در احسن‌التقاسیم، نیشابور را به دوازده ولایت (بشت، بیهق، کویان (جوین)، جاجرم، اسفراین، استوا، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه و رخ)، سه خزانه (طوس، نسا، ابیورد)، یک قصر (بوزجان) و یک دار (زوزن) دسته‌بندی نموده و دربارهٔ دار (= خانه، سرای) زوزن نوشته است: دار یا شهرکی بزرگ است در چهل فرسنگی مرکز (نیشابور)، آباد است و پر از جولاهگان و لباده دوزانست.[۳] یاقوت حموی، زوزن را کوره (ناحیه) ای وسیع میان هرات و نیشابور معرفی نموده که از توابع نیشابور است.[۲] در معجم‌البلدان، شمار قریه‌ها (روستاها) ی این ولایت را صدو بیست و چهار آورده است.[۴]

ویژگی‌ها و مشاهیر

ویرایش

یاقوت حموی، به نقل از بیهقی، زوزن را نام ولایتی دانسته که قصبه (شهر مرکزی) آن به همین نام زوزن است.[۲] از شهر زوزن، آثاری هنوز باقی است؛ از جمله مسجدی بسیار کهن احتمالاً قرن ششم هجری.[۴] از محصولات ولایت زوزن، به کرباس، ابریشم، روناس، صنعت پشم‌بافی و همچنین به موقعیت خوب تجاری و بازرگانی این منطقه، که با قاین و سلومک و فرجرد ارتباط داشته، اشاره نموده‌اند.[۵] عده بسیاری از شاعران و ادیبان عربی‌سرای خراسان، از ناحیه زوزن برخاسته‌اند و به همین دلیل آنجا را «بصره صغیره» یا «بصره کوچک» می‌خوانده‌اند.[۲] در تاریخ نیشابور الحاکم، از عالمان و بزرگان منسوب به زوزن، همچون

در معجم‌البلدان نیز نام سه تن از محدثان و شاعران زوزن اشاره شده است؛

پانوشت‌ها

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۱۳۷۵تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص ۲۱۶
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۳، ص۱۵۸
  3. ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی (۱۳۶۱احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص. ج۲، ص۴۳۶، ۴۷۰
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۱۳۷۵تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص ۲۸۷
  5. علی‌اکبر دهخدا (۱۳۷۷لغت‌نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص. ج۹، ص ۱۳۰۱۵-۱۳۰۱۶
  6. ابوعبدالله حاکم نیشابوری (١٣٧۵تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص ۱۰۷، ۱۵۲، ۱۳۴، ۱۶۰، ۱۳۷، ۱۷۶، ۹۹، ۱۸۴، ۱۸۸، ۱۰۱، ۱۹۱، ۱۰۵
  7. علی‌اکبر دهخدا (١٣٧٧لغت‌نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص. ج۹، ص ۱۳۰۱۵

فهرست منابع

ویرایش