دروغ
دروغ ادعای باطلی است که گوینده، عمداً آن را بهعنوان حقیقت بیان میکند. دروغگویی معمولاً به منظور کلاهبرداری یا فریب یا جلوگیری از وضعیتی که برای دروغگو نامطلوب است، رخ میدهد. دروغ میتواند باعث بیاعتمادی شود.[۱]
انواع دروغ[۲]
دروغ بازی: با این دروغ میخواهند حوادث تخیلی یا بازی را به دیگران بفهمانند.
دروغ مبهم: از ناتوانی فرد در گزارش دقیق جزئیات یا مغالطه کردن ناشی میشود.
دروغ پوچ: برای جلب توجه دیگران دروغ بی اهمیتی را میگویند.
دروغ انتقامجویانه: این دروغ، از نفرت فرد دروغگو به شخص یا شیای دیگر ناشی میشود و قصد تخریب آن را دارد.
دروغ واکنشی: در نتیجه ترس از مقررات شدید یا تنبیه ناشی میشود.
دروغ خودخواهانه: دروغ حساب شدهای است که فرد برای گول زدن دیگران و به دست آوردن آنچه میخواهد، می گوید.
دروغ مصلحتی یا وفادارانه: به خاطر حفظ روابط یا مراقبت از فرد دیگری از روی محبت و علاقه گفته میشود.
دروغ عادتی: دروغی که به سبک زندگی فرد تبدیل شده و فرد از روی عادت یا الگوبرداری از شخص دیگری میگوید.
دروغ پاتولوژیک یا "متومانیا": در این حالت بخصوص، فرد به دلیل نوعی اختلال روانشناختی، بدون برنامه ریزی یا دلیل خاصی به صورت خودجوش و ناآگاهانه دروغ می گوید.
دورغ مصلحتی
ویرایشآیا براستی ھیچکس ھم تاکنون پیدا شده است که بدون ھیچ مصلحتی دروغی بگوید؟
می بینیم که براستی دروغ غیر مصلحتی وجود ندارد و ھمه دروغ ھا دارای مصلحتی برای دروغگو می باشند. بنابراین فلسفه دروغ مصلحتی چیزی جزحلال کردن دروغ نیست. درحالیکه دروغگوئی در ھمه فرھنگ ھا و مذاھب جهان نهی شده است.
دروغ مصلحتی ھمان مصلحت دروغین است و فلسفه دروغگوئی تا سرحد تقدیس دروغگوئی. از ھمین یک نمونه می توان نتیجه گرفت که علت العلل ابطال و نهیلیزم حاکم بر فرھنگ ھا و اخلاق فطری و دینی بشر چیزی جز استثنا نمودن برخی از گناھان نیست.
این ھمان جریان نسبی سازی ارزش ھاست که نهایتا به ابطال کل نظام ارزیابی منجر شده و بلکه ارزشی را مبدل به ضد ارزش می سازد. در واقع آنچه که امروزه راستی و صدق را محال نموده و به بوته نسیان سپرده است ھمان فلسفه دروغ مصلحتی است، مثل زنای مصلحتی، دزدی مصلحتی، جنایت مصلحتی و گناه مصلحتی.[۳]
دروغ در ایران
ویرایشواعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
•از نخستین سنگ نوشتههای موجود، زشتیِ دروغ برای مردم گوشزد شده و همچنین در آثار مکتوب کهن فارسی از اهورامزدا خواسته میشود که «ما را از دروج (دروغ) دور بدار». بنابراین اخلاق ایرانی از آغاز با این پدیده در مبارزه بودهاست چندان که آن را به «دیو دروغ» تشبیه کردهاند. برای مثال در کلیله و دمنه، همچنین در قابوسنامه، کیمیای سعادت و اخلاق ناصری بر این موضوع بسیار تأکید شدهاست.
دروغ در اسلام
ویرایشدروغ از گناهان کبیره در اسلام محسوب میگردد. در روایتی از معصوم گناهان بزرگی چون دزدی و زنا ذکر شده که ممکن است مؤمن در حالتی دچار آن گردد (و توبه کند)، اما دروغگویی با مسلمانی قابل جمع نیست.[۴]
علی بن ابیطالب میگوید: «هیچ عاقلی دروغ نمیگوید.»[۵]؛ چراکه دروغگویی، صفتی است که هیچگاه با عقل قابل جمع نیست؛ یعنی انسان عاقلی نیست کسی که دروغ میگوید.
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ «آثار اعتقادی و سیاسی "دیو دروغ"/ ناراستی اعتماد را از مردم میگیرد». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۸ ژوئیه ۲۰۱۲.[پیوند مرده]
- ↑ Behnegarsoft.com (۲۰۲۲-۰۴-۲۸). «میگنا - دروغ گفتن با بدن ما چه میکند؟». ميگنا : پایگاه خبری روانشناسی و سلامت. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۲-۱۶.
- ↑ خانجانی،علی اکبر،دائرةالمعارف عرفانی،ج1،بنیاد نشر آثار علی اکبر خانجانی،1384
- ↑ «دانستنیهایی از قرآن گناهان بزرگ و کوچک». خبرگزاری حوزه.
- ↑ بحارالانوار، ج 66، ص 313، ح 7.