'خودشناسی (به انگلیسی: Self-knowledge) اصطلاحی در روان‌شناسی است که برای توصیف اطلاعات فردی یا خود آن فرد و دانش فردی در مورد خودش. خودشناسی مرتبط با خود اندیشی، فکر کردن در مورد خود و انتقاد از خود یا حتی پرسشگری انتقاد و قضاوت از تفکر خود محسوب می‌شود. خودشناسی مهارت اساسی انسان در بررسی فلسفه است.[۱][۲]

خود شناسی
خود شناسی

آنچه که انسان را در رویاروئی با خویشتن خویش یاری می دهد و امکان ورود به خویشتن می دهد و نوری در قلب ظلمت باطن است همانا خداست که به یاری ذکر و صفات و اسمای او این جستجو ممکن می شود و این ورود میسّر می آید. زیرا با حذف غیر از باطن خویش آنچه که باقی می ماند عین ظلمت عدم است و پوچی محض. و با نور معرفت است که به یاری یک پیر معنوی از قلب ظلمت، نور می جهد و از عدم، وجود پدید می آید و این همان خلقت جدید و زایش عرفانی از بطن خویش است. آدمی خصم خویش است و عاشق غیر و لذا خود حجاب خویشتن است.

معنای حقیقی رشد و تعالی انسانی و تحقّق توحید در نفس بشر همانا رسیدن به خویشتن خویش منهای تاریخ و وراثت و طبیعت و فرهنگ و عادات و ابتلائات روانی است. و در ارادت و اطاعت از یک پیر عارف و بخود رسیده می توان این درب ظلمانی نفس را گشود و بر آن وارد شد و غیرها را بیرون ریخت و در خود ره پیمود و رهسپار وادی فنا شد که همان گوهرۀ بقای خودی و ذات است. لحظه ای با خود ماندن کاری خدائی است و اینست انسان.

اینست که خودشناسی عین خداشناسی است زیرا « خود» عین خداست زیرا اگر بخواهیم خویشتن خویش را تعریف و توصیف کنیم که در آن اثری از غیر نباشد به معنای فنا می رسیم که عین وجود محض و خداست.[۳]

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. Gallup, G. G. , Jr. (1979). Self-recognition in chimpanzees and man: A developmental and comparative perspective. New York: Plenum Press.
  2. , N. W. , & Ramen, C. T. (1977). Learning to control the environment in infancy. Child Development, 48,806-819.
  3. علی اکبر، خانجانی (۱۳۸۴–۱۳۸۶). دائرة المعارف عرفاني جلد دوم.