جنگ دشت شیر
بیشتر بدانید |
بیشتر بدانید این مقاله بهنظر از دیدگاه یک هوادار نوشته شده و ممکن است دیدگاه بیطرفانهای نداشته باشد. |
بیشتر بدانید در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. |
جنگ دشت شیر در نیمهٔ اول سال ۱۳۲۱ خورشیدی در منطقهٔ میداوود میان قوای بختیاری، ایل بهمئی و طایفه ممبینی در مقابل قوای نظامی حکومت پهلوی رقم خورد و تا نیمه دوم سال ۱۳۲۲ ادامه پیدا کرد. رهبر این شورش ابوالقاسم خان بختیار، رهبر نیروهای بهمئی بوری خان ایزدپناه بهمئی، طراحی عملیات بر عهده علیاصغرخان و فرماندهی قشون لر بر عهدهٔ مهراب خان عجمی بود. در این جنگ علاوه بر بختیاری چهارلنگ بسیاری از طوایف بختیاری هفت لنگ حضور داشتند.[۱][۲][۳]
جنگ دشت شیر | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
![]() | |||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
ابولقاسم خان بختیاری | سرگرد کشورپاد | ||||||
واحدهای درگیر | |||||||
| نیروهای شاهنشاهی | ||||||
تلفات و خسارات | |||||||
۱۰۰ | ۱۵۰ |
مقامات دولتی و نظامی خوزستان یک گروهان جهت سرکوب شورش بختیاری به منطقه باغملک اعزام کردند. این ستون نظامی که فرماندهی آن بر عهده سرگرد «کشورپاد» بود، در پاسگاه رودزرد مستقر شدند. آنها قصد داشتند خود را به قلعهتل برسانند. قوای اعزامی با جنگجویان درگیر شدند. گروهان اعزامی در منطقه دشت شیر سمت بالای (شمال) میداوود به محاصره بختیاریها درآمد اما پس از چند روز مقاومت، حلقه محاصره را شکستند و عقبنشینی کردند. این نبرد که به جنگ «دشت شیر» شهرت پیدا کرد در سه مرحله انجام گرفت:
- سواران بختیاری، ابتدا در «دره گاو مردار» که قبل از دشت شیر است با گروهان اعزامی درگیر شدند. مهراب خان عجمی و خداداد بهداروند در این منطقه کشته شدند. تلفات اندکی نیز به قوای دولتی وارد شد.
- با ورود نظامیان به دشت شیر نبرد سنگینی انجام گرفت. قوای دولتی به محاصره کامل درآمدند. جنگ چند روز ادامه داشت. تعدادی از نظامیان کشته و تعدادی نیز خلع سلاح شدند.
۳-با انتشار خبر محاصره نظامیان در دشت شیر، یک ستون نظامی برای شکستن محاصره به منطقه اعزام شد. گروه اندکی از تفنگداران بختیاری در محلی به نام «دالوبرکه» ستون نظامی را به کمین انداختند. ستون نظامی، با تحمل تلفاتی سنگین مجبور به عقبنشینی شد. سرگرد کشورپاد که سرسختانه مقاومت میکرد، توانست خود و باقیمانده نیروهای تحت امرش را از مهلکه نجات و روانه رامهرمز شود. در این نبرد شمار کشتههای نظامیان تا ۱۵٠ نفر اعلام شده است. از بختیاری نیز ۱٠٠ نفر کشته شدند، در رابطه با شمار کشته شدگان دو طرف جنگ نظرات متفاوتی وجود دارد و این امار ممکن است دقیق نباشد. (مکبن، ۱۳۷۳؛ خسروی، ۱۳۸۴)[۴]
در این جنگ ایذه، قلعه تل، باغملک و میداوود از کنترل دولت مرکزی خارج شدند و قوای دولتی خلع سلاح و بخش وسیعی از لردگان و اردل تا میداوود به تصرف شورشیان درآمد و نظام خوان سالاری مجدا احیاء گردید و علیاصغر خان در منطقه نور آباد ایذه با علم کردن چادر و خرگاه[۵] به رسم خوانین گذشته به انجام امور پرداخت. این حادثه زمانی رخ داد که رضاشاه از گردونهٔ قدرت خارج و توسط انگلیسیها و دولتهای متفقین به جزیره موریس تبعید شده بود و محمدرضا شاه پهلوی به سلطنت رسیده بود و همزمان با آن شمال و جنوب ایران به اشغال ارتشهای شوروی و انگلستان درآمد بود. موضع ایران که پیش از آن در راستای پشتیبانی و حمایت از آلمان هیتلری بوده است، با شروع سلطنت محمدرضا شاه پهلوی تغییر پیدا میکند و ایران به پل پیروزی متفقین تبدیل میشود. در چنین اوضاع و احوالی که با آزادی زندانیان سیاسی و اعطای آزادیهای نسبی همراه بوده، بسیاری از خوانین و سرکردگان عشایر که در تهران محبوس و تحت نظر بودند آزاد شدند. سقوط رضاخان شادی زیادی را در میان بختیاری بوجود آورد؛ ابوالقاسم خان بختیار در چنین اوضاع و احوالی با بسیج نیروهای عشایر در صدد برآمد با وارد کردن ضرباتی مانع شکلگیری حکومت پهلوی گردد. استراتژی جنگی ابوالقاسم این بوده است که ایذه و باغملک به تصرف در بیاورد تا از این طریق با نزدیک شدن به چاههای نفت، ضربه ایی به حکومت پهلوی بزند و ضمن تشجیع آلمانیها ضربه نهایی را به استعمار انگلستان وارد نمایند.[۶][۷][۸]
اشعار محلی جنگ دشت شیر
حماسه دشت شیر
جنگ شیر به دست شیر داره تماشا
مو بردم چهارصد برنو، بعد رضاشاه
فرج الله قلعه تله، خور نداره
شرگلا من دشت شیر، داسون دراره
یدالله و شکرالله شیرل جنگی
اسباسون نیله نیله، زینا فرنگی
دو نفر کر آمهراب، چهار خواجه میری
ماشاالله جنگ اکنن، چی جنگ شیری
تفنگ بالون زنه، ندین و سرهنگ
بدینس آشکرالله، وا شاه کنه جنگ
کمیتم تیر خرده بید، سر دو پایه
یدالله کر آمهراب، خین دار شاهه
یدالله، گد شرگلا، همی دوتامون
به غیر از خورزا خومون، کس نیده بامون
درویشخان ممبینی، وا شاه کنه جنگ
تش نهاد و دشت شیر، سی ایل چهارلنگ
مسلسل کار اکنه، ما بین دو پیرون
آکریم رحمانی، خورزای شیرون
علی باز و گوجونی، محمد و زاهد
کاری کرد کر آمهراب، نکرده نادر
سه سوار و دیر ایا، نازو سرناز
یدالله و شرگلا، محمد، شهباز
یدالله گد: شرگلا، درویش نیومد
واویلا بخت بدم، که شو دراومد
سرقعله تا پا قعله، همش سیاره
بیهوا جلدی بده، تفنگ قطاره
شاه منگشت بیرق بکش، بیو سر تنگ
کریم کر هوا، با شاه کنه جنگ
کاغذی بسی کنم، سیخان دالون
فرجلا کردزنگنه ، زید زیر بالون
مسلسل کار اکنه، ایتا و اوتا
چی رستم جنگ ایکنه، درویش کوتا
پنج تیر آشرگلا، پولاد پوزس
پرس کنین و کشورپاد، چه برد و روزس
یدالله گد: شرگلا، رحم کن و سرهنگ
قسم خرد، واپس بره، دی نکنه جنگ
خرسانه زین بکنین، گرین رکاوم
جج واستاده شاه انتظام، در انتظارم
شرگلا خرده قسم و جون مهراو
لشگر چول نکنم، دی نیبرم خواو
درویش کر علیرحم و شاه گرو زور
وبالای محمدیار محسین تقی پور
بالیون بالا سری مر نی وروری
مو کریم رحمانیم شیر دو قطوری
سرلشکر سر موشین سان داد سواره
اکریم لبخنده داد در دا قطاره
رضی خان گو رحمانی خو بهت رسیدم
ماشاا... به آ کریم جنگشه دیدم
بی حوا مینانه کند رهد به من پیر
کفانه نذر اکنه کر نخوره تیر
گودرزی سنگر بکند نشست به گوگور
کجه رهد نکویی و محسین تقی پور
کلانتر خورده قسم جون کریموم
تهرونه تش ایزنم شاهنه وریزنم
درویش کر علیرحم جلیقه کوتاه
چی شوهین جنگ ایکنه ایتا و اوتا
نوضیحات
1-فرج الله ، یدالله و شکرالله فرزندان آمهراب کرد زنگنه بودند.
2-علی باز ، زاهد ، محمد ، شهباز و گوجونی از بزرگان طایفه خواجه میری بهمئی
3-کریم رحمانی پسر ملا فرج الله رحمانی کلانتر طایفه ممبینی
4-ملا فرج الله کردزنگنه
5-درویش خان ممبینی بزرگ روستای تیغن
سایر اشعار
درویش خان مُمبِینی وا شاه کُنه جنگ/ تَش نَهاد وِ دشت شیر، سی ایل چهارلنگ
تُفنگُم برنو شاهی داره دوتا تاج/مُمبِینی به دشَت شیر به کَس نَدا باج
دشت شیر مُحاصره رَه نیکُنه کَس/لشکر مُمبِینی پا نینِهه پَس
جنگ شیر به دشت شیر داره تماشا/ مو بُردُم چهارصد برنو، بعد رضا شاه
مسلسل کار ایکُنه، ایتا و اوتا/ چی رستم جنگ ایکُنه، درویش کوتاه
کاغذی بِسی کُنم، سی خان دالون/ فَرِج الله کرد زنگنه زِید زیر بالون
مُسلسل کار ایکُنه چِر وَست به گُردان/سپهبد به لشکره کُشتش رَضی خان
دشت شیر وِ جُمجِمه بختیاری و شوره/درویشخان وَ مُمبِینی گو وقت شاوره
شعر مَرجنگه مَرجنگه، شعر جنگ شیر مِن دشت شیر داره تماشا، شعر گووَل درورین قطاره و… در سراسر مردم منطقه شهرت و آوازه جنگاوریهای بختیاری به رهبری ابوالقاسم خان بختیار را یادآوری مینماید.
سرداران جنگ
ابوالقاسم خان بختیاری (رهبر جنگ)
بوری خان ایزدپناه بهمئی (رهبر نیروی های بهمئی)
مهراب خان عجمی (فرمانده قشون بختیاری)
رضی خان بابادی[۹] (خان بابادی باب)
محمد حسین تقی پور (از سران ممبینی)
فرج اله رحمانی (سران طایفه ممبینی و میداوود)
خداداد بهداوند (از سران بهداروند باب)
درویشخان ممبینی (از سران ممبینی)
حسن گودرزی (از سران ممبینی)
فرج اله کرد زنگنه (خان دالون و طایفه کردزنگنه)
راهخدا بردبار (کدخدای خواجهامیریها از ایل بهمئی)
علیعسکر کمال (از بزرگان طایفه کمایی ایل بهمئی)
زاهد خمباز (از بزرگان طایفه خواجهامیری)
علی اصغر خان (طراح عملیات)
سرگرد کشورپاد (فرمانده نیروهای پهلوی)
سرداران و خوانین بیشتری از دیگر ایلات و طوایف بختیاری در این جنگ حضور داشتند.
منابع
پانویس
- ↑ {{یادکرد کتاب|عنوان=ممبینی، حفیظ الله (۱۳۹۳). [</nowiki> زندگینامه و شاهنامهی ایل ممبینی از حملهی اسکندر تا جنگ دشت شیر] مقدار
|پیوند=
را بررسی کنید (کمک). ج. ۱. تهران_ایران: یگانه اندیش. ص. ۲۱۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۴۵۳۴-۱-۲. - ↑ «بررسی علل و انگیزه قیامهای ابوالقاسم خان بختیاری بعد از سال 1320».
- ↑ «اولین شورش ابولقاسم». موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ «شورش ابولقاسم خان». سرزمین ما.
- ↑ «معنی واژه خرگاه».
- ↑ «بختیاری و جنگ جهانی اول».
- ↑ «رابطه بختیاری با المان».
- ↑ «دوستی بختیاری با انگلیس».
- ↑ «سردار رضی خان بابادی».