تجربه روانگردان
تجربه روانگردان[الف]، یا تجربهی سایکدلیک (بهعامیانه سفر یا فضانوردی) حالت تغییر یافته هشیاری گفته میشود که از مصرف مواد روانگردان (معمولترین آنها عبارت اند از: LSD، مسکالین، قارچهای سیلوسایبین یا DMT) ایجاد میشود. به عنوان مثال، سفر اسیدی یک تجربه روانگردان است که از اثر مصرف LSD ایجاد میشود، در حالیکه سفر قارچی یک تجربه روان-گردان ناشی از مصرف سیلوسایبین میباشد. ویژگیهای تجربه روانگردان شامل تغییر در ادراک عادی مانند اختلالات بصری و از دست دادن هویتخودی است. که بعضاً بنام تجربههای اسرارآمیز نیز تفسیر میگردد. تجارب روانگردان قابل پیشبینی نیستند، چون بعضاً این سفرها بسیار خوشایند هستند که معروف به سفر خوب است و برخی اوقات ترسناک هستند که بنام سفر بد از آن یاد میگردد. پیامد تجربه روانگردان در حد زیادی بستگی به حالت، شخصیت، انتظارات و محیط شخص مصرفکننده دارد (به آنها ذهن و محیط (ست و ستینگ) نیز میگویند).[۱]
پژوهشگران تجربیات روانگردان را در روشنایی یک تعداد نظریههای علمی شامل نظریهٔ روانپریشی مدل،[ب] نظریهٔ پالایش،[پ] نظریهی آسیبشناسی روانی، نظریهٔ مغز انتروپیک،[ت] نظریهٔ معلومات منسجم[ث] و پردازش پیشگویانه[ج] تشریح نمودهاند. تجربیات روانگردان در حوزههای دینی و معنوی نیز تشریح و تفسیر گردیدهاند.
ریشهشناسی
ویرایشاصطلاح psychedelic نخستین بار توسط روانپزشک «همفری اوسماند»[چ] در جریان مراسلات تحریری وی با نویسنده آلدوس هاکسلی به کار برده شده و سپس توسط اوسماند به آکادمی علوم نیویارک در سال ۱۹۵۷ میلادی پیشکش گردید.[۲] این اصطلاح از دو واژه یونانی ψυχή (سایکی، به معنی «روح، ذهن») و δηλείν (دیلین، به معنی «آشکارسازی») تشکیل شدهاست که معنی لغوی آن «آشکارسازی ذهن» میباشد، بدین معنی که تجربیات سایکیدلیک میتواند پوتانسیال استفاده نشده ذهن انسان را آشکار سازد.[۳] اصطلاح سفر (تریپ) نخستین بار توسط دانشمندان ارتش ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ میلادی زمانیکه LSD را آزمایش مینمودند بهکار برده شد.[۴]
پدیدهشناسی
ویرایشعلیرغم تلاشهای که از قرن نوزدهم و بیستم میلادی بدینسو برای تعریف کردن ساختارهای پدیدهشناختی مشترک از تأثیرات که مصرف مواد روانگردان کلاسیک بار میآورد، صورت گرفتهاست، تا هنوز چنین طبقهبندی که مورد قبول همگی باشد وجود ندارد.[۵][۶]
تغییرات بصری
ویرایشیکی از عناصر برجسته تجربیات روانگردان، تغییرات بصری است.[۵] تغییرات بصری هنگام تجربه روانگردان بگونهٔ است که فوراً اشکال هندسی مغلق و سیال در میدان دید به حرکت میافتند.[۶] زمانیکه چشمها باز باشد، این تغییرات بصری روی اجسام و فضا در محیط فیزیکی را میپوشاند؛ هنگامیکه چشمها بسته باشد، این تغییرات بصری در «دنیای درونی» و در عقب پلکها دیده میشود.[۶] تعداد و پیچیدگی این اشیای هندسی رو به افزایش خواهد بود، حتی زمانیکه چشمها بسته باشد. این تغییرات دیداری معمولاً باعث توهم نمیگردد، چون شخصی که در حال تجربه روانگردان است هنوز هم میتواند پدیدههای واقعی و خیالی را از هم تفکیک نماید، هرچند در بعضی از موارد توهم نیز میتواند به فرد دست دهد.[۵] در موارد بسیار نادر، تجربیات روانگردان میتواند شامل توهمهای مغلق در مورد اشیا، حیوانات، مردم یا حتی افقهای کامل باشد.[۵] تغییراتی دیداری همچنین شامل برخی تأثیرات دیگر مانند پستصویرها، تغییر رنگها و پاریدولیا میباشد.
تجربیات اسرارآمیز
ویرایشتعدادی از مطالعات علمی که توسط «رونالد آر. گریفیتس»[ح] و برخی از پژوهشگران دیگر انجام شده، پیشنهاد مینماید که مصرف مقادیر زیادی از سیلوسایبین و سایر روانگردانهای کلاسیک باعث ایجاد تجربههای اسرارآمیز در بسیاری افراد تحت آزمایش گردیدهاست.[۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲] مطالعهای در دانشگاه جان هاپکینز در ۲۰۱۱ میلادی، تجربههای اسرارآمیز را از طریق پرسشنامههای روانسنجی که شامل پرسشنامههای حالت خودآگاهی (که در آنها پرسشهای مرتبط ذکر شده بود)، میزان اسرارآمیز بودن و پرسشنامه APZ بود را بررسی نمود.[۸] پژوهشگران مشاهده نمودند که سیلوسایبین «باعث تجربیات اسرار آمیز شخصی و روحی قابل توجهی میگردد که تغییرات درازمدت در رفتار، رویهها و ارزشها را پیشبینی مینماید».[۸]
بعضی پژوهشها، شباهتهایی میان تجربههای روانگردان و حالتهای غیرعادی آگاهی که در میدیتیشن[۱۳] و تجربههای نزدیک به مرگ تجربه میشود را یافتهاند.[۱۴] از پدیده زوال نفس اغلب به عنوان ویژگی کلیدی تجربه روانگردان یاد میگردد.[۱۵][۱۶][۱۷]
افرادی که تجربیات روانگردان داشتهاند اکثراً میگویند که آنچه را تجربه کردند از تجربه عادی هم «واقعیتر» بودهاست. به عنوان مثال، روانشناس «بنی شانون»[خ] که خود سفر آیاهواسکا را تجربه نمود، در رابطه به ارزیابی خود میگوید. البته این امر در تجربه آیاهواسکا معمول است: «آنچه در جریان مستی دیده میشود و تفکر میگردد واقعی بودن را تعریف میکند، در حالیکه دنیای عادی در حقیقت یک توهم است».[۱۸] همینطور، روانپزشک استانیسلاف گروف در مورد تجربه LSD گفت: «بینشهای پیچیده الهامی در مورد ماهیت هستی… معمولاً همراه با این حس یقینی که این دانش در نهایت نسبت به ادراکات و باورهایی که ما بهطور روزمره شریک مینماییم، بیشتر واقعی و مرتبط است».[۱۹]
سفرهای بد
ویرایش«سفر بد» یک تجربه شدیداً ناخوشایند روانگردانی است.[۵][۲۰] مثلاً سفر ناشی از مصرف سیلوسایبین[د] اغلب باعث اضطراب شدید، گیچی و دل آشفتگی یا حتی اپیسودهای روانپریشی میگردد.[۲۱] سفرهای بد بیشتر مرتبط با «اضطراب زوال نفس»[ذ] (AED) در پرسشنامه APZ است که در تحقیق تجربیات روانگردانی استفاده میگردد.[۵] از ۲۰۱۱ بدینسو دادههای دقیق در مورد تعداد واقعات سفرهای بد در دسترس نیست.[۲۱] بعضی از پژوهشها پیشنهاد مینماید که ریسک سفر بد پس از مصرف سیلوسایبین در صورتیکه از چندین مواد مخدر استفاده گردد، اگر مصرف کنده تاریخچه بیماری روانی داشته باشد و زمانیکه مصرفکننده توسط یک شخص هشیار نظارت نگردد، بالاتر است.[۲۰]
در محیطهای پژوهش بالینی، پیشگیریهای چون بررسی و آمادهسازی شرکتکنندگان، آموزش دادن به ناظرانی که در جریان تجربه حضور میداشته باشند و انتخاب محیط فیزیکی مناسب میتواند احتمال افسردگی روانی را به حداقل برساند.[۲۲] پژوهشگران پیشنهاد نمودهاند که حضور «همسفران»[ر] (یعنی رصدکنندگان جلسه) ممکن است تجربههای منفی مرتبط به سفر بد را در حد قابل ملاحظهای کاهش دهند.[۲۳] در بیشتر مواردی که اضطرابات در جریان تجربه روانگردانی نظارت شده بروز مینماید، تنها اطمینان خاطر مجدد از جانب نظارت کننده برای حل مشکل کافی است؛ با این وجود، در صورت شدید شدن افسردگی میتوان آن را با دارو معالجه نمود، به عنوان مثال با استفاده از بنزودیازپین دیازپام.[ز][۲۲]
روانپزشک استانیسلاف گروف نوشتهاست که تجربههای ناخوشایند روانگردانی الزاماً ناسالم یا نامطلوب نیستند، به این دلیل که ممکن است این تجربیات ناخوشایند به واسطه درمانهای روانشناختی معالجه شوند و در نتیجه باعث پیشرفت و حل مسائل حل نشده روانی گردد.[۲۴] طبق نظریهٔ روایت، مؤلفان یک مطالعه در ۲۰۲۱ میلادی که ۵۰ نفر از مصرفکنندگان مواد روان گردان را مورد مطالعه قرار دادند، دریافتند که بیشتر این افراد سفرهای بد را به عنوان منبع بینش یا حتی نقطه عطفی در زندگی تعریف نمودند.[۲۳]
مدلهای علمی
ویرایش«لینک آر. سوانسون»[ژ] چارچوبهای علمی برای درک تجربههای روانگردانی را به دو موج تقسیم میکند. او در موج اول که شامل چارچوبهای قرن نزدهم و بیستم میگردد نظریهٔ روانپریشی نمونه (در پارادایم روانپریشزایی[س])، نظریهٔ پالایش و نظریهٔ آسیبشناسی روانی را میگنجاند.[۶] سوانسون در نظریههای موج دوم که شامل چارچوبهای قرن بیست و یکم میباشد، نظریهٔ مغز انتروپیک، نظریهٔ معلومات منسجم و پردازش پیشگویانه را میگنجاند.[۶]
نظریهٔ روانپریشی نمونه
ویرایشپژوهشگران که روی مسکالین در اوایل قرن نزدهم و LSD در اواسط قرن بیستم میلادی پژوهش مینمودند علاقه پیدا نمودند تا از این داروها برای ایجاد «روانپریشی نمونه» استفاده نمایند تا پژوهشگران و شاگردان طب بتوانند از تجربهٔ که بیماران اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانپریشی تجربه میکنند درک بهتری پیدا کنند.[۲۵]
نظریهٔ پالایش
ویرایشآلدوس هاکسلی و همفری اوسماند از ایدههایی که از قبل در نظریهٔ پالایش موجود بود و میگفت هر آنچه وارد خودآگاهی میشود توسط مغز پالایش میگردد، استفاده نمودند تا تجربههای روانگردانی را تشریح نمایند (اصطلاح سایکدیلیک (روانگردان) از همین پارادایم مشتق شدهاست).[۶] هاکسلی بر این باور بود که مغز واقعیت را پالایش میکند و داروهای روان-گردان به خودآگاهی این اجازه را میدهند تا به «ذهن بزرگ»[ش] دسترسی یپدا کند، در حالیکه اوسماند معتقد بود که مغز بعضی از قسمتهای ذهن را آگاهانه پالایش مینماید.[۶] سوانسون مینویسد که نظر اوسماند نسبت به نظر هاکسلی ظاهراً «کمتر افراطی، دارای سازگاری بیشتر با علوم مادیگرایانه و از نظر معرفتشناختی و هستیشناختی کمتر معتبر است».[۶]
نظریهٔ آسیبشناسی روانی
ویرایشنظریهٔ آسیبشناسی یک چارچوب تفسیری غالب در روانگردان درمانی اواسط قرن نزدهم میلادی بود.[۶] به عنوان مثال، روانپزشک اهل قزاقستان استانیسلاف گروف تجربههای روانگردان را اینگونه توصیف میکند، «بسط نام شخص فرایندهای ناخودآگاه ذهن»، وی همچنین پدیدهشناسی تجربه LSD (که بهطور مشخص او اصطلاح مرگ و تولد دوباره روانی و عرفانی را به کار برد) را با بهکارگیری نظریهٔ اتو رانک در مورد حافظه حل نشده ضربهِ تولد مورد بررسی قرار داد.[۲۶]
نظریهٔ مغز انتروپیک
ویرایشنظریهٔ مغز انتروپیک نظریهٔ خودآگاهی است که در ۲۰۱۴ میلادی توسط عصبشناس «روبین کارهارت هاریس»[ص] و همکاران وی که از پژوهش روی داروهای روانگردان انگیزه گرفته بودند، پیشنهاد گردید.[۲۷]
نظریهٔ معلومات منسجم
ویرایشنظریهٔ معلومات منسجم یک نظریهٔ خودآگاهی است که میخواهد تمامی اشکال خودآگاهی را تشریح نماید، این نظریهٔ بهطور خاص توسط «اندرو گالیمور»[ض] در تجربههای روانگردانی اعمال گردید.[۲۸]
پردازش پیشگویانه
ویرایش«ساریت پینگ هاسکاس»[ط] و همکاران وی پارادایم پردازش پیشگویانه در عصبشناسی را روی تجربههای روانگردانی اعمال نمودند تا ایده مغز انتروپیک را صوریسازی کنند.[۲۹]
در حوزههای دینی و معنوی
ویرایشآلن واتس تجربه روانگردان را به تغییر خودآگاهی که در ادیان تائوئیسم و ذن انجام میشود مرتبط میداند و میگوید «بیشتر شبیه اصلاح ادراک غلط یا معالجه یک بیماری است… فرایندی اکتسابی آموزش حقایق بیشتر و مهارتهای عالیتر نبوده بلکه بر عکس از یاد بردن عادات و نظریات غلط است».[۳۰] واتس تجربه LSD را اینگونه توصیف کرد: «آشکارسازی کارهای پنهانی مغز، فرایندهای مشارکتی و دارای یک روال منظم، سیستمهای نظم دهی که تمامی احساس و تفکر ما را مدیریت میکند».[۳۱]
از نظر «لویس لونا» ،[ظ] تجربیات روانگردان دارای ویژگی مجزا بوده و کیفیتی مشابه با گنوسیس دارند؛ یک تجربه آموزشی است که خودآگاهی را ارتقاء داده و عمیقاً باعت توسعهٔ فردی میگردد. به این دلیل منابع گیاهی برخی از داروهای روانگردان مانند آیاهواسکا[ع] و کاکتوسهای حاوی مسکالین، توسط افرادی که از این داروها استفاده میکنند بنام «معلمان گیاهی» نامیده میشود.[۳۲]
افزون بر آن، داروهای روانگردان در سراسر دنیا توسط مذاهب مورد استفاده قرار میگرفته که تاریخ آن به صدها و شاید هزاران سال قبل بر میگردد.[۳۳] به علت نوع تجربیاتی که این داروها خلق میکنند، اغلب از آنها با عنوان «انتئوژنها»[غ] یاد میکنند.[۳۴] بعضی مذاهب کوچک معاصر، تجربیات روانگردان را مبنای باورها و مناسک دینی خود قرار دادهاند مانند مذاهب «سانتو دایم»[۳۵] و «کلیسای بومی آمریکایی».[ف][۳۶]
جستارهای وابسته
ویرایشیادداشتها
ویرایش- ↑ که در زبان عامیانه انگلیسی رفتن به سفر یا trip و در زبان فارسی از آن به «رفتن به فضا/فضانوردی» یاد میشود.
- ↑ model psychosis theory
- ↑ filtration theory
- ↑ entropic brain theory
- ↑ integrated information theory
- ↑ predictive processing
- ↑ Humphrey Osmond
- ↑ Roland R. Griffiths
- ↑ Benny Shanon
- ↑ psilocybin
- ↑ anxious ego-dissolution
- ↑ trip sitters
- ↑ benzodiazepine diazepam
- ↑ Link R. Swanson
- ↑ psychotomimetic
- ↑ Mind at Large
- ↑ Robin Carhart-Harris
- ↑ Andrew Gallimore
- ↑ Sarit Pink-Hashkes
- ↑ Luis Luna
- ↑ ayahuasca
- ↑ entheogens، میتوان آن را به «شورآفرین» ترجمه کرد…
- ↑ Native American Church
منابع
ویرایش- ↑ https://www.uofmhealth.org/health-library/uq2451
- ↑ Tanne, Janice Hopkins (2004). "Humphrey Osmond". BMJ. 328 (7441): 713. doi:10.1136/bmj.328.7441.713. PMC 381240.
- ↑ A. Weil, W. Rosen. (1993), From Chocolate To Morphine: Everything You Need To Know About Mind-Altering Drugs. New York, Houghton Mifflin Company. p. 93
- ↑ Lee, Martin A. (1985). Acid Dreams: The Complete Social History of LSD: The CIA, The Sixties, and Beyond. Grove Press. p. 39. ISBN 0-8021-3062-3.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ Preller, Katrin H.; Vollenweider, Franz X. (2016). "Phenomenology, Structure, and Dynamic of Psychedelic States". In Adam L. Halberstadt; Franz X. Vollenweider; David E. Nichols (eds.). Behavioral Neurobiology of Psychedelic Drugs. Current Topics in Behavioral Neurosciences. Vol. 36. Berlin, Heidelberg: Springer Berlin Heidelberg. pp. 221–256. doi:10.1007/7854_2016_459. ISBN 978-3-662-55878-2. PMID 28025814.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ ۶٫۷ ۶٫۸ Swanson, Link R. (2018-03-02). "Unifying Theories of Psychedelic Drug Effects". Frontiers in Pharmacology. 9: 172. doi:10.3389/fphar.2018.00172. ISSN 1663-9812. PMC 5853825. PMID 29568270.
- ↑ R. R. Griffiths; W. A. Richards; U. McCann; R. Jesse (7 July 2006). "Psilocybin can occasion mystical-type experiences having substantial and sustained personal meaning and spiritual significance". Psychopharmacology. 187 (3): 268–283. doi:10.1007/s00213-006-0457-5. PMID 16826400. S2CID 7845214.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ MacLean, Katherine A.; Johnson, Matthew W.; Griffiths, Roland R. (2011). "Mystical experiences occasioned by the hallucinogen psilocybin lead to increases in the personality domain of openness". Journal of Psychopharmacology. 25 (11): 1453–1461. doi:10.1177/0269881111420188. PMC 3537171. PMID 21956378.
- ↑ Garcia-Romeu, Albert; Griffiths, Roland R.; Johnson, Matthew W. (2014). "Psilocybin-occasioned Mystical Experiences in the Treatment of Tobacco Addiction". Current Drug Abuse Reviews. 7 (3): 157–164. doi:10.2174/1874473708666150107121331. PMC 4342293. PMID 25563443.
- ↑ Barrett, Frederick S.; Johnson, Matthew W.; Griffiths, Roland R. (2015). "Validation of the revised Mystical Experience Questionnaire in experimental sessions with psilocybin". Journal of Psychopharmacology. 29 (11): 1182–1190. doi:10.1177/0269881115609019. PMC 5203697. PMID 26442957.
- ↑ Barsuglia, Joseph; Davis, Alan K.; Palmer, Robert; Lancelotta, Rafael; Windham-Herman, Austin-Marley; Peterson, Kristel; Polanco, Martin; Grant, Robert; Griffiths, Roland R. (2018). "Intensity of Mystical Experiences Occasioned by 5-MeO-DMT and Comparison With a Prior Psilocybin Study". Frontiers in Psychology. 9: 2459. doi:10.3389/fpsyg.2018.02459. PMC 6292276. PMID 30574112.
- ↑ Johnson, Matthew W.; Hendricks, Peter S.; Barrett, Frederick S.; Griffiths, Roland R. (2019). "Classic psychedelics: An integrative review of epidemiology, therapeutics, mystical experience, and brain network function". Pharmacology & Therapeutics. 197: 83–102. doi:10.1016/j.pharmthera.2018.11.010. PMID 30521880. S2CID 54467870.
- ↑ Millière, Raphaël; Carhart-Harris, Robin L.; Roseman, Leor; Trautwein, Fynn-Mathis; Berkovich-Ohana, Aviva (2018). "Psychedelics, Meditation, and Self-Consciousness". Frontiers in Psychology. 9: 1475. doi:10.3389/fpsyg.2018.01475. PMC 6137697. PMID 30245648.
- ↑ Timmermann, Christopher; Roseman, Leor; Williams, Luke; Erritzoe, David; Martial, Charlotte; Cassol, Héléna; Laureys, Steven; Nutt, David; Carhart-Harris, Robin (2018). "DMT Models the Near-Death Experience". Frontiers in Psychology. 9: 1424. doi:10.3389/fpsyg.2018.01424. PMC 6107838. PMID 30174629.
- ↑ Letheby, Chris; Gerrans, Philip (2017). "Self unbound: ego dissolution in psychedelic experience". Neuroscience of Consciousness. 3 (1): nix016. doi:10.1093/nc/nix016. PMC 6007152. PMID 30042848.
- ↑ Mason, N. L.; Kuypers, K. P. C.; Müller, F.; Reckweg, J.; Tse, D. H. Y.; Toennes, S. W.; Hutten, N. R. P. W.; Jansen, J. F. A.; Stiers, P.; Feilding, A.; Ramaekers, J. G. (2020). "Me, myself, bye: regional alterations in glutamate and the experience of ego dissolution with psilocybin". Neuropsychopharmacology. 45 (12): 2003–2011. doi:10.1038/s41386-020-0718-8. PMC 7547711. PMID 32446245.
- ↑ Nour, Matthew M.; Evans, Lisa; Nutt, David; Carhart-Harris, Robin L. (2016). "Ego-Dissolution and Psychedelics: Validation of the Ego-Dissolution Inventory (EDI)". Frontiers in Human Neuroscience. 10: 269. doi:10.3389/fnhum.2016.00269. PMC 4906025. PMID 27378878.
- ↑ Shanon, Benny (2002). The antipodes of the mind: charting the phenomenology of the Ayahuasca experience (Reprinted ed.). New York: Oxford University Press. p. 205. ISBN 978-0-19-925292-3.
- ↑ Bennett, Stanislav Grof with Hal Zina (2006). The holotropic mind: the three levels of human consciousness and how they shape our lives (1st paperback ed. , [Nachdr.] ed.). San Francisco, Calif.: HarperSanFrancisco. p. 38. ISBN 978-0-06-250659-7.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Roberts, Carl A.; Osborne-Miller, Isaac; Cole, Jon; Gage, Suzanne H.; Christiansen, Paul (2020). "Perceived harm, motivations for use and subjective experiences of recreational psychedelic 'magic' mushroom use". Journal of Psychopharmacology. 34 (9): 999–1007. doi:10.1177/0269881120936508. PMID 32674668. S2CID 220607863.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ van Amsterdam, Jan; Opperhuizen, Antoon; van den Brink, Wim (2011). "Harm potential of magic mushroom use: A review". Regulatory Toxicology and Pharmacology. 59 (3): 423–429. doi:10.1016/j.yrtph.2011.01.006. PMID 21256914.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Johnson, Matthew W.; Richards, William A.; Griffiths, Roland R. (2008). "Human Hallucinogen Research: Guidelines for Safety". Journal of Psychopharmacology. 22 (6): 603–620. doi:10.1177/0269881108093587. PMC 3056407. PMID 18593734.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Gashi, Liridona; Sandberg, Sveinung; Pederson, Willy (2021). "Making "bad trips" good: How users of psychedelics narratively transform challenging trips into valuable experiences". International Journal of Drug Policy. 87: 102997. doi:10.1016/j.drugpo.2020.102997. hdl:10852/81144. PMID 33080454.
- ↑ Stanislav Grof, LSD Psychotherapy
- ↑ Aday, Jacob S.; Bloesch, Emily K.; Davoli, Christopher C. (2019). "Beyond LSD: A Broader Psychedelic Zeitgeist during the Early to Mid-20th Century". Journal of Psychoactive Drugs. 51 (3): 210–217. doi:10.1080/02791072.2019.1581961. PMID 30836890. S2CID 73466221.
- ↑ Grof, Stanislav (1976). Realms of the human unconscious: observations from LSD research. New York: Dutton. pp. 98. ISBN 0-525-47438-2.
- ↑ Carhart-Harris, Robin; Leech, Robert; Hellyer, Peter J.; Shanahan, Murray; Feilding, Amanda; Tagliazucchi, Enzo; Chialvo, Dante R.; Nutt, David (2014). "The entropic brain: a theory of conscious states informed by neuroimaging research with psychedelic drugs". Frontiers in Human Neuroscience. 8: 20. doi:10.3389/fnhum.2014.00020. PMC 3909994. PMID 24550805.
- ↑ Gallimore, Andrew R. (2015). "Restructuring consciousness –the psychedelic state in light of integrated information theory". Frontiers in Human Neuroscience. 9: 346. doi:10.3389/fnhum.2015.00346. PMC 4464176. PMID 26124719.
- ↑ Pink-Hashkes, Sarit; van Rooij, Iris; Kwisthout, Johan (2017). Perception is in the Details: A Predictive Coding Account of the Psychedelic Phenomenon (PDF). The 39th Annual Meeting of the Cognitive Science Society.
- ↑ Watts, Alan W. (2013). The Joyous Cosmology: Adventures in the Chemistry of Consciousness (Second ed.). pp. 15. ISBN 978-1-60868-204-1.
- ↑ Watts, Alan W. (2013). The Joyous Cosmology: Adventures in the Chemistry of Consciousness (Second ed.). pp. 44. ISBN 978-1-60868-204-1.
- ↑ Luna, Luis Eduardo (1984). "The concept of plants as teachers among four mestizo shamans of Iquitos, northeastern Peru" (PDF). Journal of Ethnopharmacology. 11 (2): 135–156. doi:10.1016/0378-8741(84)90036-9. PMID 6492831. Retrieved 10 July 2020.
- ↑ Griffiths, R. R.; Richards, W. A.; Johnson, M. W.; McCann, U. D.; Jesse, R. (2008). "Mystical-type experiences occasioned by psilocybin mediate the attribution of personal meaning and spiritual significance 14 months later". Journal of Psychopharmacology. 22 (6): 621–632. doi:10.1177/0269881108094300. ISSN 0269-8811. PMC 3050654. PMID 18593735.
- ↑ Rätsch, Richard Evans Schultes, Albert Hofmann, Christian (2001). Plants of the gods: their sacred, healing, and hallucinogenic powers (Rev. and expanded ed.). Rochester, Vt.: Healing Arts Press. ISBN 0-89281-979-0.
- ↑ Santos, R. G.; Landeira-Fernandez, J.; Strassman, R. J.; Motta, V.; Cruz, A. P. M. (2007). "Effects of ayahuasca on psychometric measures of anxiety, panic-like and hopelessness in Santo Daime members". Journal of Ethnopharmacology. 112 (3): 507–513. doi:10.1016/j.jep.2007.04.012. PMID 17532158.
- ↑ Calabrese, Joseph D. (1997). "Spiritual healing and human development in the Native American church: Toward a cultural psychiatry of peyote". Psychoanalytic Review. 84 (2): 237–255. PMID 9211587.
برای مطالعه بیشتر
ویرایش- Grinspoon, Lester, & Bakalar, James. B. (Eds.). Psychedelic Reflections. (1983). New York: Human Sciences Press. p. 13-14 ISBN 0-89885-129-7
- Halberstadt, Adam L.; Franz X. Vollenweider; David E. Nichols, eds. (2018). Behavioral Neurobiology of Psychedelic Drugs. Current Topics in Behavioral Neurosciences. Vol. 36. Berlin, Heidelberg: Springer. ISBN 978-3-662-55878-2.
- Letheby, Chris (2021). Philosophy of Psychedelics. Oxford: Oxford University Press. doi:10.1093/med/9780198843122.001.0001. ISBN 978-0-19-884312-2.
- Richards, William A. (2016). Sacred Knowledge: Psychedelics and Religious Experiences. New York: Columbia University Press. ISBN 978-0-231-54091-9.