دینسالاری
دینسالاری یا تئوکراسی (به انگلیسی: Theocracy) به نوع خاصی از حکومت گفته میشود که در آن اصالت به قوانین دینی داده شده است. بدین ترتیب مذهب غالب، اصلیترین تعیینکنندهٔ خط مشی ادارهٔ جامعه در نظام دینسالار است. دینسالاری در تاریخ اسلام نیز به کرّات ظاهر گردیده است.[۱] امروزه، از میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد، نظام جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی است که بنا و اساس آن بر مبنای دینسالاری است.[۲][۳][۴][۵][۶]
تاریخچه
ویرایشواژه تئوکراسی از واژه یونانی θεοκρατία به معنی «حکومت خداوند» ریشه میگیرد. تئوکراسی اولین بار توسط یوسف فلاوی در قرن اول میلادی مطرح شد تا ویژگیهای حکومت یهودیان را مشخص کند. جوزفیوس این چنین استدلال کرد که حکومت یهودیان به دلیل آنکه در هیچکدام از سه نوع دولت شناخته شده یونانیها، یعنی پادشاهی، آریستوکراسی و آنارشیسم (به مثابه پارادوکس هر نوع حکومتی) جا نمیگرفت، منحصر به فرد به حساب میآمد، از همین رو یوسف تئوکراسی را به عنوان چهارمین شکل حکومتی که در آن خدا و قوانینش قدرت مطلق هستند تفسیر کرد. تعریف یوسف فلاوی تا قبل از عصر روشنگری کاملاً قابل قبول بود تا زمانی که این اصطلاح شروع به کسب مفاهیم جامعتر و به صورت غیرقابل انکاری منفی کرد، بهخصوص وقتی که مورد تفسیر هگل قرار گرفت.
حکومتهای دینسالار کنونی
ویرایشایران
ویرایشدر زمان شاهنشاهی هخامنشی، مزدیسنا شامل عبادت رسمی بود. شاهان ایرانی به زرتشتیان پارسا معروف بودند و با قانون زرتشتی به نام اشه حکومت میکردند. با این حال کوروش بزرگ که این شاهنشاهی را پایهگذاری کرد، از تحمیل دین زرتشتی بر ساکنان سرزمینهای فتح شده خودداری کرد. مهربانی کوروش با یهودیان به عنوان جرقهای برای نفوذ زرتشتیان بر یهودیت ذکر شده است.[۷]
فرانسیس فوکویاما، ایران را به عنوان یک جمهوری دینسالار و قانون اساسی آن به عنوان «ترکیبی» از «عناصر دینسالاری و دموکراتیک» توصیف کرده است. مانند سایر کشورهای اسلامی، این قوانین مذهبی را حفظ میکند و دادگاههای دینی نیز دارد که همه جوانب قانون را تفسیر میکند. طبق قانون اساسی ایران، «کلیه قوانین و مقررات مدنی، کیفری، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و … باید بر اساس موازین اسلامی باشد.» فرمانده کل قوا یا رهبر که یک روحانی است توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب میشود که صلاحیت نامزدهای انتخابات آن توسط شورای نگهبان قانون اساسی بررسی میشود و همچنین نیمی از اعضای شورای نگهبان توسط رهبری و باقی توسط ریاست قوه قضائیه انتخاب میشوند.[۸] شورای نگهبان قانون اساسی وظیفه دارد که هر قانون تصویب شده در مجلس شورای اسلامی را با قانون اساسی و قوانین شریعت اسلام مطابقت دهد، همچنین موظف است صلاحیت همه نامزدهایی را که جهت شرکت در هر انتخابات (به جز انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که در وزارت کشور ثبت نام میکنند) را بررسی کند و پس از آن اجازه شرکت در انتخابات را به آن کاندیدا بدهد. مواردی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صراحتاً به اسلامی بودن نظام و قوانین اشاره دارد.
جمهوری اسلامی نامی است که به چندین کشور که بهطور رسمی توسط قوانین اسلامی اداره میشوند، اطلاق میشود: از جمله جمهوریهای اسلامی افغانستان، ایران، پاکستان و موریتانی. پاکستان برای اولین بار این عنوان را طبق قانون اساسی سال ۱۹۵۶ به تصویب رساند. موریتانی آن را در ۲۸ نوامبر ۱۹۵۸ تصویب کرد. ایران آن را پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران که سلسله پهلوی را سرنگون کرد، تصویب کرد. افغانستان پس از سقوط دولت طالبان آن را در سال ۲۰۰۴ تصویب کرد. این کشورها علیرغم داشتن نام مشابه، از نظر دولتها و قوانین بسیار متفاوت هستند.
اصطلاح «جمهوری اسلامی» به معنای چندین چیز گوناگون و گاه متناقض است. از نظر برخی رهبران مذهبی مسلمان در خاورمیانه و آفریقا که طرفدار آن هستند، جمهوری اسلامی کشوری است که تحت شکل خاصی از حکومت اسلامی قرار دارد. آنها آن را مصالحهای بین خلافت کاملاً اسلامی و ناسیونالیسم سکولار و جمهوریخواهی میدانند. در تصور آنها از جمهوری اسلامی، قانون جزایی دولت لازم است تا با برخی یا تمام قوانین شرع سازگار باشد.
واتیکان
ویرایششخص نخست در ادارهٔ واتیکان، پاپ اعظم است که در عالیترین مسند قرار دارد و حق قانونگذاری و ادارهٔ دولت برای او محفوظ است.
کوه آتوس
ویرایشکوه آتوس شبهجزیرهای کوهستانی ارتدکس شرقی خودمختار تحت حاکمیت پاتریارکنشین جهانی قسطنطنیه در یونان است.
افغانستان
ویرایشحکومتهای دینسالار در تاریخ
ویرایشمصر باستان
ویرایشفرعونها در مصر باستان، مرتبه خدایی داشتند و بعضی اشراف مثل کاهنان به فرعون خدمت میکردند و عنوان «مستخدم خداوند» را داشتند. کاهنان معابد آئین مذهبی مهم را به نیابت از فرعون که در واقع تنها کسی بود که میتوانست مستقیماً با خدایان ارتباط برقرار کند، انجام میدادند.
ژاپن
ویرایشامپراتور از نظر تاریخی به عنوان نوادگان الهه خورشید شینتو آماتراسو مورد احترام قرار میگرفت. از طریق این تبار، امپراتور به عنوان یک خدای زنده دیده میشد که رهبر عالی مردم ژاپن بود. این وضعیت تنها با اشغال ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم تغییر کرد، زمانی که امپراتور هیروهیتو مجبور شد اعلام کند که خدای زندهای نیست تا ژاپن دوباره به یک کشور دموکراتیک سازماندهی شود.
منابع
ویرایش- ↑ Islam and Theocracy نوشته Mazheruddin Siddiqi، 1953
- ↑ Iran and its place among nations. Mafinezam, Mehrabi. Praeger. 2008. ISBN 978-0-275-99926-1 pp.107
- ↑ Mark Palmer, Breaking the Real Axis of Evil. 2003 ISBN 0-7425-3254-2 pp.236
- ↑ Ewan W. Anderson, William Bayne Fisher. The Middle East: Geography and Geopolitics. Routledge, 2000 ISBN 0-415-07667-6 pp.304
- ↑ Hesi Carmel. Intelligence for Peace: The Role of Intelligence in Times of Peace. Routledge, 1999 ISBN 0-7146-4950-3 pp.204
- ↑ George E. Marcus. Perilous States: Conversations on Culture, Politics, and Nation. University of Chicago Press. 1993. ISBN 0-226-50447-6 pp.112
- ↑ "ZOROASTRIANISM - JewishEncyclopedia.com". www.jewishencyclopedia.com. Retrieved 2020-05-16.
- ↑ "CIA World Factbook - Iran", Cia.gov (به انگلیسی), archived from the original on 3 February 2012, retrieved 25 December 2009 Retrieved on 2009-08-10.