بدنام (فیلم ۱۹۴۶)
بدنام (به انگلیسی: Notorious) فیلم نوآر جاسوسی به کارگردانی آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۴۶ ساخته شده و ماجرایی جاسوسی و عاشقانه را روایت میکند. ستارگان این فیلم کری گرنت، اینگرید برگمن و کلود رینس هستند. فیلم، زندگی یک مأمور آمریکایی به نام تی.آر. دِولین (گرنت) را دنبال میکند که برای نفوذ به یک سازمان نازی، کمک زنی به نام آلیسیا هوبرمن (برگمن) را جلب میکند که دختر یک جاسوس و جنایتکار جنگی آلمانی است. موقعیت هنگامی پیچیده میشود که این دو دلباختهٔ یکدیگر میشوند و این در حالی است که هوبرمن دستور دارد مردی به نام الکس سباستین (رینس) را که از اعضای برجستهٔ یک سازمان نازی است و قبلاً عاشق آلیسیا بوده، اغوا کند.
بدنام | |
---|---|
کارگردان | آلفرد هیچکاک |
تهیهکننده | آلفرد هیچکاک |
نویسنده | بِن هِکْت |
بازیگران | کری گرنتاینگرید برگمنکلود رینسبیا بنادرتگوین گوردن امت ووگان لستر دُر |
موسیقی | روی وب |
فیلمبردار | تد تتزلف |
تدوینگر | ترون وارت |
توزیعکننده | آرکیاو ردیو پیکچرز |
تاریخهای انتشار | ۱۵ اوت ۱۹۴۶ |
مدت زمان | ۱۰۱ دقیقه |
کشور | آمریکا |
زبان | انگلیسی |
هزینهٔ فیلم | ۲ میلیون دلار |
فروش گیشه | ۲۴٫۵ میلیون دلار[۱] |
این فیلم در اواخر ۱۹۴۵ و اوایل ۱۹۴۶ فیلمبرداری شد و در اوت ۱۹۴۶ توسط شرکت آر.ک.ئو به اکران درآمد.
بدنام از سوی منتقدان و صاحبنظران، نقطهٔعطفی در کارنامهٔ هنری آلفرد هیچکاک بهشمار میرود و به گفتهٔ زندگینامهنویس هیچکاک، دونالد اسپوتو، بدنام در واقع نخستین تلاش هیچکاک (در سن چهلوشش سالگی) برای بهکاربستن استعدادهایش در روایت یک داستان عاشقانهٔ جدی است.[۲] فیلم بدنام در سال ۲۰۰۶ از سوی کتابخانهٔ کنگرهٔ آمریکا برای حفظ در فهرست ملی ثبت فیلم این کشور انتخاب شد.
این فیلم جزو فیلم هایی است که نمره کامل ۱۰۰/۱۰۰ را از منتقدان متاکریتیک دریافت کرده است.
داستان
ویرایشدر آوریل ۱۹۴۶، آلیسیا هوبرمن (برگمن)، دختر آمریکاییِ یک جاسوس آلمانی، از سوی مأموری به نام تی.آر. دِولین (گرنت) به کار گرفته میشود تا به یک سازمان نازی که پس از جنگ جهانی دوم به برزیل منتقل شده نفوذ کند. وقتی آلیسیا حاضر به کمک به پلیس نمیشود، دِولین صدای ضبطشدهٔ مشاجرههای آلیسیا با پدرش و ابراز علاقهٔ او به آمریکا را پخش میکند.
در حالی که آلیسیا منتظر دریافت جزئیات مأموریتش در ریو دو ژانیرو است، او و دِولین دلباختهٔ یکدیگر میشوند اما احساسات دِولین نسبت به آلیسیا پیچیدهاست چون از گذشتهٔ بیقید و بند او خبر دارد. دِولین موظف میشود آلیسیا را قانع کند تا الکس سباستین (رینس) را که دوست پدر آلیسیا و از اعضای برجستهٔ سازمان نازی مستقر در بزریل است اغوا کند. دِولین موفق نمیشود مقامهای مافوق خود را راضی کند که آلیسیا مناسب این کار نیست. دِولین همچنین مطلع میشود که سباستین زمانی عاشق آلیسیا بودهاست. او جزئیات مأموریت را با آلیسیا در میان میگذارد و وجههای پرهیزکارانه از خود نشان میدهد. آلیسیا به این نتیجه میرسد که دِولین تنها بهخاطر شغلش وانمود میکرده که عاشق اوست.
دِولین تدبیری میاندیشد تا آلیسیا و سباستین در یک باشگاه اسبدوانی همدیگر را ببینند. سباستین آلیسیا را به جا میآورد و او را به شام دعوت میکند و موقع شام به او میگوید که همیشه میدانسته دوباره همدیگر را خواهند دید. سباستین آلیسیا را به مهمانی شامی که فرداشب در خانهاش دارد دعوت میکند و میگوید که قرار است میزبان چند آشنای شغلی باشد. دِولین و سروان پُل پرسکات از سرویس مخفی ایالات متحده به آلیسیا میگویند که باید نام و ملیت تمام مهمانان را به خاطر بسپارد.
در مهمانی شام، آلیسیا متوجه میشود که حال یکی از مهمانان با دیدن یک شیشهٔ شراب خاص بد میشود و فوراً او را از اتاق بیرون میبرند. در پایان شب، هنگامی که مهمانها تنها میشوند، آن مهمانی که بدحال شده بود عذرخواهی میکند و میخواهد به خانهاش برود اما یکی دیگر از اعضای گروه نازی اصرار میکند که او را میرساند، و بهصورت ضمنی مشخص میشود که قرار است این فرد را به قتل برسانند.
آلیسیا موضوع را به دِولین گزارش میدهد و میگوید «میتوانی نام سباستین را هم به فهرست همبازیهای من اضافه کنی». سباستین به آلیسیا پیشنهاد ازدواج میدهد و آلیسیا هم دِولین را مطلع میکند. دِولین با سردی به او میگوید هرکاری میخواهد بکند. آلیسیا که عمیقاً مأیوس شده، با سباستین ازدواج میکند.
پس از بازگشت از ماه عسل، آلیسیا به دِولین میگوید کلیدِ درِ سرداب شرابخانه در دستهکلیدی که شوهرش به او داده نیست. این موضوع و ماجرای بطری شراب در شب مهمانی، باعث میشود دِولین به آلیسیا اصرار کند که یک مهمانی بزرگ برگزار کند تا او بتواند در خانه تحقیقاتی انجام بدهد.
آلیسیا کلید سرداب را مخفیانه از دستهکلید سباستین میدزدد و با دِولین سرداب را جستجو میکنند. دِولین اتفاقی یک بطری را میشکند؛ درون آن ماسهای سیاهرنگ است که بعداً مشخص میشود سنگ اورانیوم است. دِولین یک نمونه از این ماده برمیدارد و در حالی که سباستین دارد برای برداشتن شامپاین پایین میآید، در سرداب را قفل میکند. آلیسیا و دِولین همدیگر را میبوسند تا ردّ پایشان را بپوشانند. دِولین از خانه بیرون میرود. سباستین متوجه میشود که کلید سرداب گم شده اما همان شب میبیند که کلید گمشده به دستهکلیدش بازگشته. وقتی به سرداب میرود، شیشهٔ شکسته و ماسههای بطری را میبیند.
حالا سباستین با این مشکل روبهروست که باید آلیسیا را ساکت کند اما نمیتواند دست او را رو کند چون خطای فاحش خودش هم نزد رفقای نازیاش آشکار میشود. سباستین دربارهٔ این وضعیت با مادرش صحبت میکند و مادرش پیشنهاد میدهد که آلیسیا را مسموم کنند و آرامآرام بکشند. آنها قهوهٔ آلیسیا را مسموم میکنند و او خیلی زود بیمار میشود.
در جریان ویزیت یکی از دوستان سباستین به نام دکتر اندرسون، آلیسیا متوجه میشود که سنگ اورانیوم از کدام معدن استخراج میشود و چه چیزی باعث بیماریاش شده. او از هوش میرود و به اتاقش برده میشود. تلفن اتاق را برداشتهاند و او ضعیفتر از آن است که بتواند از اتاق فرار کند.
وقتی آلیسیا پنج روز سر قرار حاضر نمیشود، دِولین میفهمد اتفاقی افتاده و مخفیانه وارد اتاق آلیسیا میشود و آلیسیا به او میگوید که سباستین و مادرش او را مسموم کردهاند. دِولین اعتراف میکند که عاشق آلیسیاست و او را جلوی چشم همدستان سباستین از خانه بیرون میبرد. سباستین و مادرش با داستان دِولین همراه میشوند که آلیسیا باید به بیمارستان برود. بیرون از خانه، سباستین التماس میکند که همراه آندو برود چون میداند که نازیها به موضوع شک میکنند و حقیقت را خواهند فهمید، اما دِولین و آلیسیا سوار بر ماشین دور میشوند و سباستین را تنها میگذارند تا با سرنوشتش روبهرو شود.
بازیگران
ویرایش- کری گرانت در نقش تی.آر. دِولین
- اینگرید برگمن در نقش آلیسیا هوبرمن
- کلود رینس در نقش الکساندر سباستین
- لئوپولدین کونستانتین در نقش مادام آنا سباستین (مادر الکساندر)
- لوئیس کالهرن در نقش سروان پُل پرسکات، مأمور سرویس مخفی ایالات متحده
- مورونی اولسن در نقش والتر بیردزلی، مأمور سرویس مخفی
- ریکاردو کاستا در نقش دکتر خولیو باربوسا
- رینهولد شونزل در نقش دکتر اندرسون، عضو سازمان نازی
- ایوان تریسولت در نقش اریک ماتیس، عضو سازمان نازی
- ایبرهات کروشمت در نقش امیل هوپکا، عضو سازمان نازی
- الکسیس مینوتیس (billed as Alex Minotis) در نقش جوزف، پیشخدمت سباستین
- والی براون در نقش آقای هاپکینز
- سر چارلز مندل در نقش کومودور
- فی بکر در نقش اتل
- امت ووگان
منابع
ویرایش- ↑ Box Office Information for Notorious. The Numbers. Retrieved November 8, 2012.
- ↑ Spoto, Donald (1983). The Dark Side of Genius: The Life of Alfred Hitchcock. New York: Little, Brown and Company. ISBN 0-345-31462-X. p. 304. Page numbers cited in this article are from the Ballantine Books first paperback edition, 1984.