بازاندیشی
بازاندیشی (به فرانسوی: Réflexivité) در معرفتشناسی و به طور خاص، جامعهشناسی معرفت، «بازاندیشی» به روابط دایرهای اشاره دارد، به ویژه آن گونه که در ساختارهای اعتقادی انسان نهفته است.
در جامعهشناسی به طور گستردهتر - حوزه منشأ - «بازاندیشی» به معنای عمل بازگشت به خود است که در آن بررسی یا عمل «به عقب خم میشود»، به نهاد محرک اشاره میکند و بر آن تأثیر میگذارد. اقدام یا بررسی معمولاً به ظرفیت یک عاملیت برای شناسایی نیروهای جامعهپذیری و تغییر جایگاه آنها در ساختار اجتماعی اشاره دارد. سطح پایین تأمل باعث میشود که افراد عمدتاً توسط محیط خود (یا جامعه) شکل بگیرند. سطح بالایی از تأمل اجتماعی توسط افرادی تعریف میشود که هنجارها، سلیقهها، سیاستها، خواستهها و غیره خود را شکل میدهند. این شبیه مفهوم استقلال است. (همچنین به ساختار و عاملیت و تحرک اجتماعی مراجعه کنید.)
در اقتصاد، بازاندیشی به اثر خود-تقویتکننده احساسات بازار اشاره دارد و به موجب آن افزایش قیمتها خریدارانی را جذب میکند که اقدامات آنها قیمتها را همچنان بالاتر میبرند تا زمانی که فرآیند ناپایدار شود. این نمونهای از یک حلقه بازخورد مثبت است. همین فرآیند میتواند به صورت معکوس عمل کند و منجر به سقوط فاجعهبار قیمتها شود.
به عبارت دقیقتر بازاندیشی ترجمهای است که متفکرینی مانند آنتونی گیدنز و پیر بوردیو به کار بردهاند. گیدنز باورمند است که در نظم پساسنتی، هویت شخصی پدیدهای بازاندیشانه است، پروژهای که دائماً روی آن کار میکنیم. این امر به همین میزان دربارهٔ تمام عالم مدرن معنا دارد. در حقیقت میتوان گفت بازاندیشی یکی از جلوههای خرد انتقادی است که یکی از ارکان اندیشهٔ مدرن هست.