یک شکل بدوی از اعمال عدالت است. معمولاً در غیاب هنجارهای قانون رسمی یا قانون فقهی اعمال می‌شود. انتقام اغلب به عنوان یک عمل مضر تعریف می‌شود که در برابر یک فرد یا گروه تصور شود، در برابر یک شکایت، چه عزای واقعی باشد و چه به صورت یک شکایت (درست یا غلط) دیده و تصور شود.

انتقام یک رفتار احساسی (یا حس منجر به آن رفتار) است که توسط انگیزه ای خلقی (شبیه حس قربانی پنداری) ایجاد می‌شود، خصوصاً وقتی امیدی به بهبود از طریق قانونی/حقوقی و نظام قضاوت نباشد. معمولاً انتقام به عنوان یک حق برای خروج از قانون استفاده می‌شود، یعنی (از دید آن جامعه) این پذیرفتنی است که برای انتقام قانون زیر پا گذاشته شود. دلیل این است که از نظر روانی، به نظر فرد انتقام گیرنده، قانون توانایی برگرداندن عدالت را ندارد. انتقام معمولا برای تخلیه ذهن انجام میشود.

انتقام همچنین با عناوین و کلمات دیگری مثل بازپرداخت، قصاص، کیفر (ریتالییشن) و کینه (وانجنس) نیز توجیه می‌شود. انتقام ممکن است به صورت یک فرم از عدالت (که البته‌ای عدالت نباید با یک سیستم عدالت کیفری/جزایی اشتباه شود) در نظر گرفته شود که در ظاهر به صورت نوعی نوع‌دوستی جلوه داده می‌شود. اما این نوع‌دوستی‌ای است که می‌خواهد عدالت اجتماعی یا اخلاقی را بیرون از یک نظام قضایی و قانونی برقرار کند. فرانسیس بیکن انتقام را به عنوان یک نوع «عدالت وحشی» توصیف می‌کند که «... قانون را زیرپا می‌گذارد. قانون را از [نظام] اداری و رسمی به بیرون از آن می‌آورد».[نیازمند منبع]

عدالت بدوی یا عدالت مکافاتی معمولاً از صورت‌های رسمی و تصفیه شدهٔ عدالت، همچون عدالت توزیعی و عدالت مقدس (الهی) مجزا و تفاوت دانسته می‌شود. وقتی که بی عدالتی انجام می‌شود و قربانی با هر کاری انتقام می‌گیرد فعالیت بخش پاداش مغر به بیشترین حالت خود می‌رسد.

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش